فارسی
سه شنبه 06 آذر 1403 - الثلاثاء 23 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

موّحد

كسى كه در جهت اعتقاد و عمل معبودهاى باطل را نفى كند، و در باطن قلب جز به حضرت حق به عنوان خالق يكتا، و تنها كارگردان هستى ايمان نداشته باشد و در عمل جز به فرمان هاى حق و دستورات پروردگار گردن نهد، و زير بار

تحميل فرهنگ هاى غير خدا نرود، و پيوسته با بت و بت تراش و بت پرست، در مبارزه باشد و در ايمان و اعمالش خلوص و اخلاص ورزد، و تحت هيچ فشارى از صراط مستقيم حق منحرف نگردد و چيزى را بر خدا ترجيح ندهد موحد است.

همه روايات باب توحيد ناظر به توحيد در اعتقاد، و توحيد در عمل است، شعار لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ* دادن در حالى كه قلب معتقد به بت جاندار و بيجان باشد، و براى چند روز زندگى دنيا زير بار فرهنگ طاغوت قرار گرفتن شعار بى معنا و بدون اثر و بدون بهره و ثواب است،

موحد چو در پاى ريزى زرش

و گر تيغ هندى نهى بر سرش جج نباشد اميد و هراسش ز كس جج بر اين است آئين توحيد و بس ج ياران واقعى پيامبران و امامان و به ويژه هفتاد و دو يار حضرت حسين نمونه اعلاى اهل توحيدند، و مصداق حقيقى موحدند. آسيه همسر فرعون كه به وسيله فرعونيان زير سخت ترين شكنجه ها براى جدا كردنش از توحيد بود، و لحظه اى در ايمان و عمل از حق جدا نشد، مريم كبرى و خديجه غرّاء كه در راه توحيد انواع بلاها را تحمل كردند و از حق جدا نشدند، صديقه كبرى و حضرت زينب همه و همه مصداق اتم مؤمن به حق و مجسمه نشان دهنده توحيد بودند، چنين توحيدى و اين چنين موحد بودن ثمن بهشت و حصن حصين حق، و مايه نجات و سعادت، و سرمايه دنيا و آخرت و سبب مصون ماندن از خزى دنيا و عذاب آخرت است.

صدوق رئيس محدثين شيعه در كتاب امالى روايت مى كند كه براى حضرت حسين دو انگشتر بود نقش يكى از آنها اين بود:

«لا اله الا الله عدة للقاء الله»

توحيد اعتقادى و عملى توشه اى براى روز ملاقات با خداست.

رواياتى در كتاب با ارزش ثواب الاعمال در باب توحيد و آثارش نقل شده از جمله:

پيامبر اسلام فرمود:

«ثمن الجنة لا اله الا الله:»

قيمت بهشت لا اله الا الله است.

يقيناً ثمن بهشت لفظ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ* كه مركب از لام و الف و هاء است نمى باشد، منظور رسول خدا حقيقت توحيد است كه سرمايه قلبى، و جلوه عملى است.

از حضرت باقر (ع) از رسول خدا روايت شده است:

«ليس شيى ء الا و له شيئ يعد له الا الله عزوجل فانه لا يعد له شيئ و لا اله الا الله فانه لا يعد لها شيئ، و دمعه من خوف الله فانه ليس لها مثقال فان سالت على وجهه لم يرهقه قتر و لا ذلة» «3»

چيزى نيست مگر اين كه براى آن عِدْل و هم وزنى وجود دارد، مگر خداى عزوجل كه معادلى ندارد، و توحيد كه براى آن عِدْلى نيست و قطره اى اشك از خوف خدا كه هم وزنى ندارد، چون بر صورت جارى شود آن صورت را سياهى و ذلت نخواهد گرفت.

«عن النبى من قال لا اله الا الله مخلصاً دخل الجنة و اخلاصه بها ان يحجزه لا اله الا الله عما حرم الله:»

از پيامبر روايت شده كسى كه با اخلاص «لا اله الا الله» بگويد وارد بهشت مى شود، و اخلاص به آن اين است كه «لا اله الا الله» او را از آنچه خدا حرام كرده است باز دارد.

از رسول خدا روايت شده:

«لا يزال لا اله الا الله ترد غضب الرب جل جلاله عن العباد ما كانوا لا يبالون ما انتقص من دنياهم اذا سلم دينهم فاذا كانوا لا يبالون ما انتقص من دينهم اذا سلمت دنياهم ثم قالوها ردت عليهم و قيل كذبتم و لبستم بها صادقين:»

پيوسته توحيد اعتقادى و عملى خشم پروردگار را از بندگان برمى گرداند، هنگامى كه باك نداشته باشند از دنياى آنان كاسته شود چون دينشان سالم بماند، ولى زمانى كه از نقص دينشان باك نداشته باشند، وقتى دنيايشان سالم بماند و در چنين فضائى لَا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ بگويند به آنان بازگشت داده مى شود و به آنان گويند دروغ گفتند و نسبت به توحيد صادق و راستگو نيستيد.

يك بار ديگر در اين روايات دقت كنيد تا بيشتر به اين حقيقت پى ببريد كه منظور از توحيد فقط گفتن كلمه طيبه لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ* نيست، بلكه بايد توحيد به صورت ايمان به خدا و نفى معبودهاى باطل در افق قلب طلوع داشته باشد و در عمل هم انسان به خواسته هاى حق عمل كند و از محرمات بيان شده در قرآن و فرهنگ اهل بيت بپرهيزد.

پيامبر اسلام حدود چهل نفر از اقوامش را در خانه عمويش ابوطالب دعوت كرد، و پس از تشكيل جلسه براى آنان به طور مفصل سخن گفت و در ضمن سخن فرمود:

«انا ادعوكم الى كلمتين خفيفتين على اللسان، ثقيليتين فى الميزان تملكون بهما العرب و العجم و تنقاد لكم بهما الامم و تدخلون بهما الجنة و تنجون بهما من النار، شهادة ان لا اله الا الله و انى رسول الله:» «2»

من شما را به دو كلمه كه تلفظش بر زبان آسان و در ترازوى عمل سنگين است دعوت مى كنم، شما با تحقق دادن حقيقت اين دو كلمه در باطن و ظاهرتان و در اعتقاد و عملتان مالك عرب و عجم مى شويد، و همه امت ها مطيع شما مى گردند، و به وسيله اين دو كلمه وارد بهشت مى شويد و از دوزخ نجات پيدا مى كنيد و آن شهادت بر وحدانيت خداست و اين كه معبودى جز او سزاوار پرستش نيست و اين كه من فرستاده خدا هستم.

صدوق در عيون اخبار الرضا روايت مى كند: چون حضرت رضا خواستند از نيشابور به خراسان حركت كنند، مردم نيشابور آن حضرت را تا بيرون شهر بدرقه كردند، حضرت لحظه وداع پرده محمل را كنار زدند و از پدرانش از رسول خدا روايت كردند كه رسول خدا از حضرت حق نقل كرد:

«كلمة لا اله الا الله حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى قال فلما مرت الراحله ناد انا بشروطها و انا من شروطها:»

توحيد حصار محكم من است، پس كسى كه وارد حصار من شود از عذاب من ايمن است، راوى مى گويد: چون شتر حركت كرد ما را مخاطب قرار داده فرياد برداشت به شرايطى و من از شرايط آن هستم.

در بررسى حديث، بايد به چهار حقيقت اشاره كرد: 1- سند حديث: سند حديث از بهترين اسناد است تا جائى كه معروف به سلسلة الذهب شده است.

2- دلالت حديث: حديث از نظر دلالت راه را مى نمايد كه تنها راه نجات و راه تحقق سعادت راه خدا و توحيد به معناى واقعى است.

3- حديث راهنما را براى دلالت كردن امت به راه نشان مى دهد كه معصوم است و بدون چنين راهنمائى يقيناً انسان دچار گمراهى مى گردد.

4- عمده مسئله متابعت و پيروى از راهنماست كه هر كس در دنيا از راهنماى واقعى كه امام معصوم است پيروى كند به خوشبختى و كمال مى رسد، و در آخرت به سعادت جاودانى در كنار امام متابعت شده مى رسد.

يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا:

روزى كه هر گروهى از مردم را با امامشان مى خوانيم پس كسانى كه نامه اعمالشان را به دست راستشان دهند، نامه خود را با خوشحالى و سرور مى خوانند و به اندازه رشته ميان هسته خرما مورد ستم قرار نمى گيرند.

در هر صورت روشن شد كه مراد از لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ* حذف و انتخاب در همه شئون زندگى است، حذف معبودهاى باطل و همه محرمات، و انتخاب معبود حق و فرمان بردن از او در همه شئون حيات و همه امور مادى و معنوى است.

نكته اى عجيب

لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ* دوازده حرف است، معلم توحيد محمد رسول الله نيز دوازده حرف است، راهنماى راه توحيد على بن ابيطالب هم دوازده حرف است، امامان معصوم هم دوازده نفرند، ماه هاى شمسى و قمرى هم دوازده ماه است.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

انسان، زمينه ساز ضرر
نتيجه شوم مستى‏
فرمان كريمانه حضرت رضا به حضرت جواد (ع)
سکوت در کلام امام رضا (ع)
روايات باب خيانت‏
بگو خرش پيدا شد!
خوف مثبت‏
مقام انسانیت
فضیلت و اهمیت اعتکاف
پایه‌گذار اربعین

بیشترین بازدید این مجموعه

رحمت حق نسبت به مؤمنان محروم از حج
گوشه‏اى از مهر خدا به انسان
عنايت حضرت امام رضا عليه السلام به زائرش
دورنمائى از شرايط همسر
هجرت در روايات پيامبر و اهل بيت‏
سکوت در کلام امام رضا (ع)
قرآن راه هدایت
خدیجه کبری(س) در راه امیرالمؤمنین(ع)
تنها راه شناخت خدا
مهمترین نعمت

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^