1- نترس
ملائكه مىآيند و چند مطلب به او مىگويند:
مطلب اول:
«أَلَّا تَخافُوا»
ابداً ترس به خود راه نده، چون نه به جاى تاريكى مىخواهى بروى، نه ظلمانى، نه تنگ، نه مضيقه دار و نه جايى كه دست و پاى تو را ببندند و تو را اسير و زندانى كنند، يا با چهرههاى وحشتناك با شما رو به رو شوند. نترسيد.
ائمه اطهار عليهم السلام مىفرمايد:
اين فرشتگان همين كه به محتضر مىگويند نترس، ريشه ترس از قلب او كنده مىشود. وقتى مىترسم، مضطرب هستم، با وقتى كه نترسم و در آرامش كامل هستم يكسان است؟ وقتى بدانم كه اصلًا هيچ پروندهاى ندارم، زندگى پاكى داشتم، به خانه، حرم حضرت رضا عليه السلام، مسجد الحرام، سر كار مىروم، آرام هستم. وقتى از چيزى نترسم، آرامش دارم.
ترس آن لحظه مردن از چيست؟ از اين كه بعد از مردن بر سرم چه بلايى مىخواهد بيايد؟ مىخواهند مرا در تنهايى، وحشت، ظلمت و تنگنا بياندازند؟
ترس از مرگ بخاطر همين چيزها است.
اما فرشتگان الهى مىگويند: نترس. اينجا جايى نيست كه من حرف آنها را قبول نكنم و بترسم. انسان در آنجا در مقام قبول قطعى است. پروردگار عالم نيز هنگام مردن به انسان كمك عجيبى مىكند. وقتى آنها مىگويند: «أَلَّا تَخافُوا» ريشه ترس از دل او كنده مىشود.
2- حزن و اندوه نداشته باش
مطلب دوّم:
«وَ لا تَحْزَنُوا»
غصّه نخوريد. معمولًا در چه چيزهايى ما غصه مىخوريم؟ در از دست دادنها. پول، همسر، فرزند، خانه، كار و كارخانه كه از دست مىروند، غصّه مىخوريم. به آنها مىگويند: غصه نخوريد؛ چون هيچ چيزى را از دست نمىدهيد.
ممكن است كسى بگويد: انسان در مردن كه همسر و فرزندانش را از دست مىدهد. ولى خدا در قرآن مىفرمايد: نه، مگر ما تنها از اينجا به مكه برويم، در اين سفر، آنها از دست ما مىروند؟ به اميد پروردگار مىرويم، يك ماه سفر كه تمام شد، نزد خانواده برمىگرديم.
در دو جاى قرآن، يكى در سوره مؤمن و ديگرى در سوره رعد آمده است كه آنهايى كه مملوك و مطيع حضرت حق هستند، وقتى از دنيا مىروند، گويى اينها زودتر به سفر رفتهاند، تا وقتى كه خانوادهاش نيز بيايند. هرچند ديگر از اين سفر بر نمىگردند.
3- ديدار خانواده
اگر خانوادهاش صالح، شايسته و خوب هستند، آنها نيز در همين جاده سفر هستند،
«وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ»
خانواده خوب آنان با اينها در بهشت قرار خواهند گرفت. يك نفر از اين خانواده زودتر به اين سفر رفته است، ولى بقيه كمى ديرتر سفر خواهند كرد و به رفتگان ملحق مىشوند. فرق اين سفر با سفرهاى ديگر همين است كه مسافر بايد برگردد، اما مسافر آخرت، خانوادهاش نيز به دنبالش مسافرت مىكنند.
پس غصّه نخور؛ چون هيچ كدام از خانواده، خانه، زندگى و اموال حلال تو هدر نرفته است، زكات و خمست را دادى، آنچه كه از تو مانده، كه ارث است، آن هم براى خدا قابل قبول است.
4- وصيت درباره اموال
خداوند در قرآن فرموده است: اگر مالى از شما ماند، براى دختران و پسران خود در حدّ معمول وصيت كنيد مىفرمايد:
«إِنْ تَرَكَ خَيْراً»
اگر از شما خيرى باقى ماند. چند ميليارد از من باقى بماند، اين كه خيرى از من نمانده است. در قيامت بار همه اينها؛ ردّ مظالم، خمس، انفاق، كمك خيريه را من به تنهايى بايد به دوش بكشم.
از من در حدّ معقول خير باقى بماند. اگر ماند، اين مقدار را خدا قبول دارد. پس چيزى از دستت نرفته است. پس به خاطر رفتن به اين سفر غصّه نخور. اين رفتن براى تو نه تنها غصّه ندارد، بلكه شادى دارد. اين حرف دوم فرشتگان است.
5- بشارت به بهشت
مطلب سوم: از فرشتگان؛ چقدر عالى و پرقيمت است:
«وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»
وقت انتظار مردن، قبلًا كه در دنيا بودى، مرتب قرآن، پيغمبر صلى الله عليه و آله، امامان عليهم السلام و انبياى گذشته وعده بهشت به تو مىدادند، به تويى كه خود را مملوك خدا و خدا را مالك دانستى و به خود قبولاندى كه مملوك بايد در همه چيز مطيع مالك باشد.
الان ما از طرف خدا بالاى سرت آمديم كه اين چند لحظهاى كه به رفتنت مانده، همان بهشتى كه همواره به تو وعده دادند، به تو مژده بدهيم كه تو جايگاهت اينجا است.
6- دوستى دنيايى و آخرتى
مطلب چهارم: فرشتگان مىگويند:
«نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ»
يعنى ما فرشتگانى كه آمديم به تو گفتيم: نترس، غصه نخور، به تو بهشت را مژده مىدهيم، ما هم در دنيا و هم در آخرت، دوست و يار شما هستيم. حداقل دوستى، محبت، عشق و يارى اين فرشتگان در دنيا همين است كه كنار بسترش آمدند در حالى كه دست همه از كمك به بيمار قطع است، آنها به اذن خدا براى بيمار همه كارى از دستشان برمىآيد و انجام مىدهند.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در مدينه با پاى برهنه به دنبال جنازهاى آمدند. اين كار حضرت كم سابقه بود. عرض كردند: چرا پابرهنه به دنبال اين جنازه آمديد؟ فرمود: چون خدا هفتاد هزار فرشته را به تشييع جنازه اين شخص فرستاده است. اگر كسى همراه هفتادهزار فرشته رحمت به اين سفر برود و آنها بدرقهاش كنند، آيا اين سفر تلخى دارد؟
7- نشان دادن نعمتهاى بهشتى
مطلب پنجم: اين بهترين شيرينى براى شخص مسافر است:
«وَ لَكُمْ فِيها ما تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ»
در عالم آخرتى كه وارد مىشويد، هر چه بخواهيد، براى شما حاضر است. هر چه بخواهيد؛ يعنى قيد و بند و استثنايى ندارد. مانند بهشت حضرت آدم عليه السلام نيست كه بگويند: همه چيز آزاد است، الا اين درخت. بلكه در آخرت هر چيزى ميل داشته باشيد، براى شما آماده است:
«وَ لَكُمْ فِيها ما تَدَّعُونَ»
غير از اين چيزى كه براى شما آماده است، هر چيزى كه درخواست كنيد، براى شما آماده مىشود.
8- ميهماندارى خدا
مطلب ششم: آخر آيه خيلى شيرين و خوش است:
«نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ»
پذيرايى كننده شما، «نزلًا» يعنى ميهماندار شما، خداى غفور رحيم است. اين نيز نوعى مردن است كه از زندگى تمام كسانى كه در دنيا در اوج خوشى هستند، خوشتر است.
اين نوع مردن بر چه اساسى نظام داده شده است؟ براساس:
«قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»
همين. چون مملوك هستند و مالك هم او است، مملوك تا در اختيار مالك است، بايد مطيع او باشد.
منبع : پایگاه عرفان