جریان فدک نیاز به گفتاری فوق یک یا چند ایمیل دارد ولی از باب اختصار به مطالبی هر چند کوتاه اشاره می کنیم.
اولاً قضیه فدک هرگز ارتباطی به ارث ندارد و فدک «نحله» بوده است نه ارث و تمام مورخین و مفسرین بر این مطلب اتفاق دارند که پس از نزول آیه شریفه «و آت ذی القربی حقه» حضرت رسول خدا(ص) در زمان حیات و زندگی خود فدک را به حضرت زهرا (س) عطا کرد و تاریخ شواهد بسیاری دارد که در زمان حیات رسول خدا(ص) کارگران و عُمّال حضرت زهرا (س) به کشت و کار در آن زمین مشغول بودند. و مالی که پدری در حالی زنده بودن خود به فرزندش هدیه کند هیچ ارتباطی به ارث ندارد .
ثانیاً: اگر بقول اهل سنت فدک ارثیه بوده و پیامبران از خودشان ارث باقی نمیگذاشتهاند چرا خلفای بعدی همین فدک را مجدداً به حضرت علی(ع) برگرداندهاند؟ و اگر به تاریخ مراجعه کنید خواهید دید که توسط چند خلیفه فدک به نسل فاطمه زهرا(ع) عودت داده شده و باز خلیفه بعدی آنرا پس میگرفته.
ثالثاً: اگر انبیاء ارث از خود بجای نمیگذارند پس چگونه عایشه همسر رسول خدا(ص) پس از رحلت ایشان خانه آن حضرت را ارث خودش میدانست و همین ادعا باعث شد که خانه رسول خدا(ص) را مدفن پدرش ابوبکر و عمر قرار دهد ولی وقتی امام حسن مجتبی(ع) را برای دفن به خانه آنحضرت بردند از دفن جگر گوشه حضرت رسول خدا(ص) در خانه مادرش زهرا(س) مخالفت کرد و اقدام به خونریزی کرد.
رابعاً: اگر فرض را بر این مطلب بگذاریم که فدک ارث بوده است که اهل سنت مدعی آن هستند حضرت زهرا(س) پاسخ بسیار متینی را به ابابکر ارائه فرمود و در آن خطبه قراء و آتشین خود خطاب به ابوبکر فرمود: « یابن ابی قحافه افی کتاب الله ان ترث اباک و لا ارث ابی» ای پسر ابوقحافه آیا در کتاب خدا گفته شده که تو از پدرت ارث ببری و لی من از پدرم ارث نبرم؟! و چنان استدلال محکم و برهانی قوی بر اباطیل اهل سنت اقامه فرمود که تاکنون هیچ عالم سنی نتوانسته است این جمله زهرای مرضیه را پاسخ بگوید. و اگر انسان محقق و خبیر عناد و تعصب را کنار بگذارد و به خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) مراجعه کند حقایق بسیار خوبی را درک خواهد کرد.
خامساً : چگونه ممکن است پیامبر اکرم حدیثی را مبنی بر ارث نگذاشتن انبیاء بیان فرموده باشد در حالیکه نه علی بن ابی طالب(ع) و نه دخترش حضرت زهرا (س) و نه اصحاب خاص آن حضرت از چنین حدیثی بی اطلاع باشند؟ مگر نه این است که « اهل البیت ادری بما فی البیت» یعنی اهل خانه بهتر می دانند بزرگ خانه چه گفته و چه می گوید .
چگونه است که حضرت علی صدور چنین حدیثی را همانندهمسرش حضرت زهرا از پیامبر اکرم (ص) نفی می کنند و آنرا کذب می دانند. آیا پیامبر اکرم(ص) چنین حدیثی را تنها در گوش عمر و ابوبکر بیان فرموده یا در ملا عام و برای همه بیان کرده است؟
آیا علی بن ابی طالب و اصحاب خاص پیامبر اکرم در نفی چنین حدیثی کاذب هستند یا کسانیکه برای رسیدن مقاصد دنیوی خود دست به جعل چنین احادیثی می زدند؟
کیست که کوچکترین و کمترین اطلاعی را از تاریخ اسلام داشته باشد و از جعل احادیث و روایات دروغین و نسبت دادن آنها به پیامبر اکرم(ص) بی اطلاع باشد؟ متاسفانه مجال وارد شدن در این زمینه را نداریم.
سادساً : دلالت آیه شریفه « ویرثنی و یرث من آل یعقوب» چنان واضح و روشن است که هر گونه تاویل و توجیه در این آیه مخالف با عقل و فطرت هر انسان فهیم و فکوری می باشد. نص قرآن کریم و عبارت آیات خدا از چنان صراحت و اطلاق محکمی برخوردار است که هیچ دلیل و برهانی بر مقید کردن آن به ارث بردن علم، وجود ندارد. و کلمه ارث ظهور اولیه اش در ارث اموال است نه علوم مگر اینکه قرینه خارجی در کار باشد.
سابعاً: علوم پیامبران مستقیماً توسط خود خداوند افاضه می شود و نیازی به ارث بردن از پیامبر قبل نیست و این قرآن کریم است که به صراحت می فرماید. ( الله اعلم حیث یجعل رسالته )
ثامناً: آیه شریفه ارث پیامبران منحصر به آیه ای که شما فرمودید نیست بلکه آیه شریفه 16 / نمل نیز به صراحت دلالت بر ارث انبیاء می کند «و ورث سلیمان داود ».