سعدى درباره اهل توحيد و موحّد، يعنى كسى كه اهل خدا است، مىگويد:
موحد چو در پاى ريزى زرش |
و گر تيغ هندى نهى بر سرش |
|
نباشد اميد و هراسش ز كس |
بر اين است آيين توحيد و بس |
|
هر چه پول هست، زير پاى مؤمن بريزيد، يا اسلحه روى سر او نگهداريد، از زر و مال اميد و از آن تيغ تيز هراسى براى او حاصل نمىشود. تأثيرى در او ندارد.
حرص و طمع نمىكند.
تنها عكس العملى كه مؤمن واقعى در برابر مال حرام نشان مىدهد اين است كه مىگويد: اين مال، مال من نيست؛ پس تصرّف در اين مال، حرام است. نتيجه حرف او نيز به حال و دل او برگشت دارد. مىگويد: من آن چيزى را به خود اجازه تصرّف مىدهم كه پروردگار به من اجازه داده است.
منبع : پایگاه عرفان