فارسی
سه شنبه 06 آذر 1403 - الثلاثاء 23 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

چرا انسان بخيل مى‏شود؟

قرآن مجيد علت ظهور بخل را در آيات زير پس از سوگندى شگفت بيان مى‌كند:

«و العاديات ضبحا. و الموريات قدحا. فالمغيرات صبحا. فأثرن به نقعا. فوسطن به جمعا. إن الانسان لرّبه لكنود. و إنّه على ذلك لشهيد. و إنّه لحبّ الخير لشديد». 
سوگند به اسبان دونده‌اى كه همهمه‌كنان [به سوى جنگ‌] مى‌تازند و سوگند به اسبانى كه با كوبيدن سمشان از سنگ‌ها جرقه مى‌جهانند و سوگند به سوارانى كه هنگام صبح غافل‌گيرانه به دشمن هجوم مى‌برند و به وسيله آن هجوم، گرد و غبار فراوانى برانگيزند و ناگاه در آن وقت در ميان گروهى دشمن درآيند [كه‌] قطعا انسان نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس است، و خود او بر اين ناسپاسى گواه است. و همانا او نسبت به ثروت و مال سخت علاقه‌مند است [و به اين سبب بخل مى‌ورزد].
انسان، در مواجهه با اين سوگند، گمان مى‌كند پروردگار بعد از اين سوگند مى‌خواهد نكته ملكوتى و بشارت‌دهنده را بيان فرمايد، ولى وقتى آيات را دنبال مى‌كند، درمى‌يابد كه حضرت بارى تعالى علت بيمارى بخل را بيان كرده است.
خداوند در آيات آغازين سوره عاديات، پس از سوگند مهم «و العاديات ضبحا ...»، مى‌فرمايد: «ان الانسان لرّبه لكنود»، يقينا انسان در مقابل پروردگارش در اوج ناسپاسى است. «و انّه على ذلك لشهيد»، و خودش هم اين را مى‌داند. يكى از ناسپاسى‌هاى انسان «بخل» اوست: «و انّه لحبّ الخير الشديد». اين انسان در مسير زندگى‌اش عشق و محبتى افراطى به پول پيدا كرده و پول به جانش بسته شده است و نمى‌تواند از آن جدا بشود. حبّ شديد يعنى عشق و محبت افراطى. كار محبت او به پول به جايى رسيده است كه پول در زندگى او حرف اول و آخر را مى‌زند و غير پول در حاشيه زندگى‌اش قرار دارد. محور حياتش پول و دلار و درهم و دينار است. همه برنامه‌هاى زندگيى‌اش را با اين معيار مى‌سنجد.
فرد محب با محبتى افراطى كه به زلف محبوب گره مى‌زند، هرگز نمى‌خواهد از محبوبش جدا شود. [22] اين محبت خطرناك جلوى اجراى فرامين خدا را مى‌گيرد. دستور الهى مى‌گويد: زكات بپرداز، نمى‌پردازد؛ خمس بده، گادا نمى‌كند؛ قرض الحسنه بده، [25] قرض نمى‌دهد؛ به بستگان مستمندت انفاق كن، [26] نمى‌كند، زيرا پول معشوق اوست و او عشق افراطى به اين معشوق دارد و به هيچ عنوان حاضر نيست از اين معشوق فاصله بگيرد. اسير و بيمار و گرفتار است، آن هم گرفتار پولى كه زلزله، آتش‌سوزى، نوسان اقتصادى يا مرگ، آن را ناگهان از كف او مى‌گيرد.
عقل: محرم راز ملكوت، ص: 358
تنها چيزى كه برايش مى‌ماند آثار بخل اوست و همين آثار هم او را جهنمى مى‌كند. پول مى‌رود و آثار مى‌ماند.
بنابراين انسان بايد مواظب باشد كه محبت‌هايش به هر محبوبى غير از پروردگار مهربان عالم، محبتى معمولى باشد تا اگر خواستند آن محبوب را به فرمان دين يا عقل يا به هر علت ديگرى از دستش بگيرند، بر او گران نيايد و به راحتى بتواند رهايش سازد و با آن خداحافظى كند. انسان اين نكته را هم بايد مدّنظر داشته باشد كه اگر مرا پروردگار بر اين قرار گرفته باشد تا محبوبش را از او بگيرد، فردا آن را به صورت بهشت به او برمى‌گرداند و اين گرفتن گرفتنى ابدى نيست:
«ما تقدّموا لأنفسكم من خير تجدوه عند اللّه». [27]
و آنچه از كار نيك براى خود پيش فرستيد آن را نزد خدا خواهيد يافت.


منبع : پایگاه عرفان
  • چرا انسان بخيل مى‏شود؟
  • بخيل
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    انسان، زمينه ساز ضرر
    نتيجه شوم مستى‏
    فرمان كريمانه حضرت رضا به حضرت جواد (ع)
    سکوت در کلام امام رضا (ع)
    روايات باب خيانت‏
    بگو خرش پيدا شد!
    خوف مثبت‏
    مقام انسانیت
    فضیلت و اهمیت اعتکاف
    پایه‌گذار اربعین

    بیشترین بازدید این مجموعه

    حقيقت ايمان
    فرمان كريمانه حضرت رضا به حضرت جواد (ع)
    نتيجه شوم مستى‏
    زنان شايسته از ديدگاه اسلام‏
    بگو خرش پيدا شد!
    اين هم نمونه‏اى ديگر از تهمت ناروا
    انسان، زمينه ساز ضرر
    مهر و محبت
    کسب مال حلال
    ارادتمندان و گريه كنندگانِ ابی عبدالله(ع)

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^