آنان كه گمان مى كنند ايمان حقيقتى بسيط ، و يك واقعيت خالص قلبى است گمانشان بى پايه ، و اساس تصورشان از ايمان تصورى باطل ، و گفتارشان در اين زمينه گفتارى بى دليل و برهان است .ايمان ـ چنان كه از صريح آيات قرآن و روايات استفاده مى شود ـ حقيقتى مركّب از سه بخش است :
1 ـ اعتقاد و باور كه جنبه ى ريشه و پايه دارد .
2 ـ حقايق عملى .
3 ـ حسنات اخلاقى .
مؤمن حقيقى كسى است كه قلبش بر باور و يقين و اعتقاد صحيح مى تپد ، و اعضايش سرسبز به عمل صالح ، و باطنش آراسته به زيبايى هاى اخلاق است .آيات و روايات گاهى ايمان و مؤمن را يك جا توضيح داده اند ، و به جلوه هاى باطنى و ظاهرى ايمان در وجود مؤمن اشاره كرده اند .قرآن مجيد ايمان را مركّب از : « باور داشتن خدا و قيامت و فرشتگان و قرآن و پيامبران ، و پرداخت مال ـ در عين عشق ورزى به آن ـ به خويشاوندان و يتيمان و از كار افتادگان و در راه ماندگان و سائلان و در راه آزادى بردگان ، و برپا داشتن نماز ، و هزينه كردن زكات ، و وفاى به پيمان ، و استقامت و صبر در كارزار ، و هنگام مصيبت و رنج و بلا و درد و تهيدستى و فقر »(1) مى داند .قرآن مجيد مؤمنان را چه در حال قيام ، چه در حال نشستن ، چه در حال خفتن ، غرق ياد خدا ، و در مقام انديشه ى صحيح در مورد آفرينش آسمان ها و زمين و درك اين حقيقت كه مجموعه ى آفرينش بر اساس حق و درستى است معرفى مى كند ، و مى گويد : « مؤمنان درخواستشان از مولايشان اين است كه آنان را از آتش دوزخ حفظ كند . به پروردگارشان مى گويند : هركس را تو در آتش اندازى او را به خفت و خوارى دچار كرده اى و براى ستمكاران به آيات تو هيچ يار و ياورى نخواهد بود .و نيز به پروردگارشان مى گويند : « صداى نداكننده اى كه انسان ها را به ايمان آوردنشان به پروردگارشان دعوت مى كرد شنيديم ، پس ما ايمان آورديم ، در نتيجه گناهانمان را بيامرز و بدى هايمان را بپوشان و ما را در زمره ى نيكان قبض روح كن »(2) .قرآن مجيد مؤمنان را « خاشع در نماز ، روى گردان از كارها و سخنان بيهوده ، و پرداخت كننده ى زكات ، و حافظ عفت و پاكدامنى ، و امين و وفادار به پيمان ، و محافظت كننده ى بر نمازهاى واجب »(3) معرفى مى كند .اميرالمؤمنين(عليه السلام) مى فرمايد :مؤمن در برابر حوادث و مصايب و فتنه ها و آشوب ها بردبار و باوقار است ، و در برابر امور ناخوشايند پابرجا و شجاع است ، شكيبايى در بلا ، و سپاسگزار در فراخى و گشايش و قانع به روزى خداست ، به دشمنان ستم نمىورزد ، و بار سنگينى بر دوستان نيست ، مردم از او در راحتند ، و خود او براى راحت مردم در سختى و مشقت است .رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :المُؤمِنُ مَنْفَعةٌ ، اِنْ ماشَيْتَهُ نَفَعَكَ ، وَاِنْ شَاوَرْتَهُ نَفَعَكَ ، وَاِنْ شَارَكْتَهُ نَفَعَكَ ، وَكُلُّ شَىء مِن أمْرِهِ مَنْفَعَةٌ(2) .مؤمن سود محض است ، اگر به سوى او قدم بردارى تو را سود رساند ، و اگر با او مشورت كنى تو را سود دهد ، و اگر با او مشاركت نمايى تو را سود بخشد ، و هر چيزى از كار مؤمن سود محض است .رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) در توصيف مؤمن فرموده است :حركاتش لطيف و نرم و محضرش شيرين است ، از ميان امور ، برترينش را مى طلبد ، و از اخلاق رفيع ترينش را مى جويد ، بر كسى كه با او دشمن است ستم نمىورزد ، و به خاطر كسى كه به او عشق دارد گناه نمى كند ، هزينه ى زندگيش اندك ، و ياريش به مردم بسيار است ، عملش را نيكو انجام مى دهد چنان كه گويى ناظرى بر او نظارت دارد ، از حرام چشم فرو مى پوشد ، داراى جود و سخاوت است ، سائلى را محروم نمى كند ، كلامش را سنجيده مى گويد ، زبانش از باطل گويى لال است ، باطل را از دوستش نمى پذيرد ، و حق را بر ضد دشمنش برنمى گرداند ، جز براى دانا شدن نمى آموزد ، وجز براى عمل كردن دانا نمى شود ، اگر با اهل دنيا قرار گيرد ، زيرك ترين آنان است و اگر با اهل آخرت سلوك كند پرهيزكارترين آنان است(1) .امام صادق (عليه السلام) در وصف مؤمن فرمود :المُؤمِنُ حَليمٌ لاَ يَجْهَلُ ، وَاِن جُهِلَ عَلَيْهِ يَحْلُمُ وَلاَ يَظْلِمُ ، وَاِنْ ظُلِمَ غَفَرَ وَلاَ يَبْخَلُ ، وَاِنْ بُخِلَ عَلَيْهِ صَبَرَ(2) .مؤمن بردبارى است كه جهل نمىورزد ، و اگر بر او جهل ورزند بردبارى نشان مى دهد و ستم نمى كند ، و اگر بر او ستم شود گذشت مى كند و بخل نمىورزد ، و اگر بر او بخل ورزند شكيبايى پيشه مى كند .با توجه به اين گونه آيات و رواياتى كه گفته شد ترديدى نمى ماند كه ايمان حقيقتى مركّب از عقيده ، عمل و اخلاق است ; و مؤمن كسى است كه از اين سه حقيقت به اندازه ى طاقت و وسعش برخوردار باشد .اين سه حقيقت به طور واضح در آيات و روايات تفسير شده است و مردم را به دقايق و لطايفش آگاهى داده اند ، تا جايى كه براى تحصيل سعادت و خوشبختى چيزى را فروگذار نكرده اند ، و اسلامى كامل و دينى جامع و مكتبى انسان ساز و قوانينى فراگير نسبت به تمام شؤون زندگى ارائه نموده اند .انسان با آراسته شدن به حقايق دينى ، موجودى برتر از همه ى موجودات(3) ، وخليفة الله(1) ، و مظهر اسما و صفات حق(2) ، و امين الله(3) مى شود ، و لايق بزم ملكوت و همنشينى با فرشتگان و رفاقت و دوستى با پيامبران و صديقان و شهيدان و شايستگان است(4) .
برگرفته از کتاب زیباییهای اخلاق