گروه اندیشه: حجتالاسلام علوی تهرانی معتقد است که امتیاز استاد انصاریان این است که منبع سخنانش کتابالله و عترت پیامبر گرامی است. در حالی که بیانش، گاه فلسفی، گاه علمی و گاه عرفانی است.
استاد انصاریان همراه همیشگی لحظات دعا و نیایش ما بوده است. منبر این استاد همواره توانسته است بسیاری از مردم را به سوی خود کشانده و تاثیرگذار باشد. حجتالاسلام و المسلمین علویتهرانی امتیاز منبر ایشان را استفاده از کتاب و عترت در کنار فلسفه، علم و عرفان میداند. در پی مشروح گفتوگوی خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) را با حجتالاسلام علویتهرانی درباره ویژگیهای علمی و تبلیغی استاد حسین انصاریان میخوانید:
خصوصیات تبلیغی استاد انصاریان چیست؟ آیا با نظر به این ویژگیها میتوان گفت ایشان دارای سبکی خاص در امر تبلیغ هستند؟
سخنرانی یکی از ابزارهای تبلیغ دین با بهرهگیری از امکانات است. ابزارهای ارتباطی امروزی در برابر روش سنتی است. اما با همه این، مرتبت خود را که در نوبه خود، ارزش به شمار میآید، حفظ کرده است. کسانی که سخنرانی میکنند، اگر از سنجههایی ویژه در زمینه محتوا، تواناییهای فردی و فنی برخوردار باشند، در این موضوع صاحبسبک خواهند بود.
با تحلیل فعالیت سی و اندی ساله استاد انصاریان، این نتیجه به دست میآید که ایشان در این سه زمینه (محتوا، تواناییهای فردی و فنی) دارای ویژگیهایی منحصر به فرد هستند. از نظر فردی، ـ یعنی ویژگیهایی که سخنران باید داشته باشدـ فردی با روحی آرام هستند که آرامش درونی خود را در طول سخنرانی، به شنونده نیز انتقال میدهند. حتی استفاده از فناوری بلندگو سبب نشده است که ایشان مخاطبان را بهنوعی به اضطراب بیفکنند. ایشان نسبتِ خود، بلندگو و مخاطب را محاسبه میکنند. یعنی اشرافی که در مجلس به باندهای موجود در جلسه دارند، به حفظ آرامش جلسه میانجامد. این امر، خود موضوعی مهم است.
ایشان برخاسته از نگرانیهای خود سخنرانی میکنند. این موضوع از دیگر جنبههای فردی سخنران است. البته جنبههای معنوی نیز اهمیتی ویژه دارند. گاهی ایشان در سخنرانیهای پنجشنبه خود، دعای کمیل را میخوانند. اتصال سخنرانی به مناجات، در القای مطلب به مخاطب تأثیر بسزایی دارد.
از نظر فنی نیز ایشان توانایی تحسینبرانگیزی دارند؛ انتخاب موضوع، تناسب آن با مخاطبان و مناسبات، نیازمندی جامعه به آگاهی از آن موضوع و چگونگی ورود به آن و خروج از آن، اموری است که ایشان در آن سلیقهای نیک داشته و آن را با هوشمندی خود به بهترین شکل عملی میسازند.
از نظر محتوایی نیز ایشان با ورود به حوزه علمیه و با تلاش و استعداد خود، دروس حوزه و تعالیم اسلامی را بخوبی آموختهاند. مطالعه مداوم، تجربهای ۵۰ ساله در سخنرانی و احاطه ایشان در منابع، سبب شده است که در این امر نیز موفق باشند. ساختاری را که ایشان تنظیم میکنند، مجموعهای از آنچه که بیان شد و نیز شعر، داستان و مسائل علمی تشکیل میشود. همه این ویژگیها باعث شده است که ایشان در این عرصه از دیگران پیش باشند.
آگاهی از نیازهای جامعه، که از مؤلفههای فنی تبلیغ است، چه نیازهایی را پوشش میدهد؟ با توجه به این که جامعه نیازهای بسیاری دارد، منبر استاد کدامیک از نیازها را پاسخ میدهد؟ این فرآیند چگونه صورت میگیرد؟
معارف دینی منطبق بر نیازهای فطری بشری است. البته این نیازها، در اهمیت رتبهبندی دارد. تشخیص این که امروزه ضرورت طرح چه موضوعی بیشتر حس میشود، امری است که بخشی از آن بهدلیل این است که استاد انصاریان در میان مردم و با آنان زندگی میکند؛ همین ارتباط نزدیک سبب درک بهتر ضرورتها و انتخاب شایسته موضوعهاست. بخشی دیگر از آن نیز با عنایات پروردگار حاصل میشود.
بهطور کلی، آنچه که ایشان میگویند، با نیازهای فطرتی منطبق است؛ چرا که ایشان از دین سخن میگویند و دین نیز پاسخگوی نیازهای فطری و حقیقی بشر است. اما این که در بین موضوعهای دینی، امروز کدامیک بیشتر برای بیان، ضرورت دارند، تنها با ارتباط استاد با جامعه به دست میآید. ایشان هرگز از اجتماع بیگانه نیست. هرگز در تنهایی و بدون در نظر گرفتن شرایط حاکم تصمیم نگرفتهاند.
استاد به چه دستاوردهایی در سخنرانی برای مخاطبان عمومی و مخاطبان خاص خود رسیدهاند؟ آیا خطبای دیگر از ایشان تأثیری گرفتهاند؟
ایشان در بسیاری از نقاط کشور و بارها فراتر از مرزها سخنرانی کردهاند. بسیاری از افراد که در تمام زندگی خود، در بیراههها پیش رفتهاند، تنها با دعای کمیل ایشان به حقیقت روی آوردهاند. این موضوع پیش از انقلاب و پس از آن نیز بسیار رخ میداد. بسیار اذعان دارند که پای منبر ایشان تغییر کردهایم.
استاد انصاریان در دوره دفاع مقدس، با بیانات خود، روحیه دفاع، شهادتطلبی و جهاد را بخوبی توانستند در رزمندگان بسیاری ایجاد کنند. ایشان این کار را با رفتن به جبههها، سخنرانیها در میان رزمندگان و ایجاد شور و روحیه دفاع به سرانجام رسانیدند.
اما در میان مخاطبان خاص، افرادی را میتوان نام برد که از ایشان برای سخنرانیهای خود الهام میگیرند؛ و این الهام، نهتنها از محتوای سخنرانی ایشان است، بلکه آنان حتی تلاش میکنند که چگونگی گفتار خود را نیز به ایشان شبیه کنند. البته باید گفت که آنان با کسب اجازه از ایشان چنین میکنند.
روحانیان پس از مشروطه، حضوری مؤثر در سیاست دارند. این تأثیر پیش از مشروطه نیز بهصورتهای گوناگون در طول تاریخ شیعی در ایران وجود داشته است. پس از انقلاب اسلامی، سیاست و دیانت به یکدیگر نزدیک شد. بهگونهای که بهطور اساسی این دو از هم جدا نیستند. در این میان، سلیقههای سیاسی بسیاری وجود دارد. آیا ممکن است درباره رابطه سیاسی استاد صحبت کنید؟
ایشان در طول ۳۷ سال پس از انقلاب، به هیچیک از جناحها و جریانات سیاسی موجود وابسته نشدند؛ با این که در واقع رؤسای هر یک از جناحها، شاید رابطهای نزدیک و صمیمی با ایشان داشتند. اما ایشان هرگز خود را منتسب به جناحی سیاسی نخواندند. اما باید گفت که ایشان اصل نظام را تأیید نموده و همواره افراد را به حمایت و پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی تشویق میکنند. با همه این، اگر در جایی انتقادی گفتنی است، از آنجا که خود از پیش از انقلاب برای برپایی این نظام تلاش کرده و برای آن به زندان رفتهاند، آن را مطرح ساختهاند. اما با وجود این، هرگز خود را هوشمندانه در بازیهای سیاسی وارد نساخته و خود را از آن دور نگاه داشتند.
ایشان بهصورت طبیعی نگرشی سیاسی را دنبال میکنند. چرا که این، نمیتواند از دیدگاهشان جدا باشد. ایشان چگونه این تفکر شخصی را مدیریت کردهاند؟
این سوال را باید استاد، خود پاسخ دهند. آن چیزی که از شخصیت ایشان انتزاع میشود، این است که ایشان به اصول میپردازند و اختلاف سلیقه را که سازنده جریانات سیاسی است، رها میکنند. برای مثال، در موارد گوناگون انتخابات، ایشان تنها به صلاحیت شخص، تعهد و تخصص او توجه میکردند. این نشانی از زیرکی ایشان است؛ این که بتوانند فراجناحی سخن بگویند و با وجود این حقیقت سیاست اسلامی را تأیید کنند، خود از زکاوت استاد انصاریان است. باید دانست که زیرکی در سیاست با بیاعتنایی به آن، دو امر متفاوت است.
پس از انقلاب اسلامی و حتی پیش از آن، انواع جدیدی از زندگیها شکل گرفت. سبکهای زندگی امروزی نیز تنوع بیشتری پیدا کرده است. آقای انصاریان توانستهاند بسیاری از مخاطبان را که هرگز ظاهری مذهبی نداشته و متشرع نیز نبودهاند، با سخنرانیهای خود به شریعت اسلام جذب کنند. راز این تغییر مسیر چیست؟
وقتی کلام اهل بیت بیان میشود، از آنجا که جنس این کلام نور است، خود تأثیری عمیق بههمراه خواهد داشت. ائمه هدی خود فرمودهاند که محاسن کلام ما را به گوش مردم برسانید؛ مردم ما را پیروی خواهند کرد. استاد انصاریان از ویژگی نیکی برخوردارند که سالها در آن تغییری ایجاد نکردهاند؛ حتی هنگامی که آن ویژگی مورد انتقاد برخی روشنفکران قرار میگرفت. برخی مرثیهخوانی را امری پوچ و بیبها میپندارند. آنان همه کسانی را که اهل گریستن برای مصیبتهای آلالله هستند، تقبیح میکنند. اما با همه این، استاد انصاریان در سختترین شرایط حضور روشنفکران نیز سنت دیرینه خود نسبت به توسل به اهلبیت را ادامه دادند.
منصفان همواره کلامی را که از سوی خدا، پیامبر و اهل بیت باشد و نیز کلامی را که بر موازین منطقی استوار است، خواهند پذیرفت. حتی اگر از آن تأثیر نپذیرند، هرگز آن را نفی نخواهند نمود. کلامی که عقلپسند است، نهتنها عاقلان، بلکه همگان میپسندند. پس آنچه را که دین میآموزد، باید بپسندند. چون همه بهطور فطری در پی حقیقت و کمالاند. سخن استاد انصاریان همیشه بر اصول عقلی بنا میشود؛ از این رو، همگان از آن استقبال میکنند.
درباره نگرش استاد به موضوع پُربحث عرفان توضیح دهید!
سخنرانی بر فراز منبر، منابع، ابزار و بیانی دارد. امتیازی که استاد انصاریان از آن برخوردار است، این است که منبع سخنانش کتابالله و عترت پیامبر گرامی است. در حالی که بیانش، گاه فلسفی، گاه علمی و گاه عرفانی است.
عرفانی که در سخنان ایشان مطرح میشود، با آنچه که بهطور متعارف گفته میشود، بسیار تفاوت دارد. باید گفت که عرفان ایشان برخاسته از عرفان ابنعربی نیست. عرفانی را که ایشان به دست آوردهاند، از کلام دین بوده است. یعنی آن شناختی که اهل بیت از خدا، انسان و عالم غیب بیان داشتهاند. ایشان، خود بدین شناخت رسیده و این شناخت را نیز بیدریغ در اختیار مخاطبان خود قرار میدهند. البته باید توجه داشت که ایشان تعالیم عرفانی را با بیانی بسیار ساده، مطرح میسازند. استاد انصاریان کتابی با عنوان «عرفان اسلامی» نوشتهاند. البته این کتاب هیچ ارتباطی با کتابهایی مانند «مصباح انس»، «تمهید القواعد» یا «فتوحات» ندارد. به دیگر بیان، سبک عرفان آنها، سبک عرفان اهل بیت و شناخت ایشان، شناختی بر اساس دیدگاه رهبران آسمانی و حقیقی دین است.
استاد انصاریان چگونه روایات را بررسی کرده و آنان را در سخنرانیهای خود مطرح میسازند؟
ایشان همچون نرمافزاری نیست که روایت را یافته و در اختیار میگذارد. بلکه ایشان بر اساس تحلیلی که استوار بر آموزههای اهل بیت است، به بیان معارف میپردازند. به دیگر سخن، ایشان روایت را با روایات دیگر تفسیر میکند. از این رو، ممکن است برای تفسیر بخشی از یک روایت، از روایات متعدد دیگر بهره گیرند. همانطور که ممکن است برای تفسیر آیهای از قرآن، آیات دیگر را به یاری آورد. این سبک، یکی از بهترین سبکهای تفسیری در روایات اهل بیت و آیات قرآن کریم است. به هیمن دلیل است که سخنرانیهای ایشان از تصرفها و دخالتها خالی است.
استاد چند کتابی را به رشته تحریر درآوردهاند؛ آیا علت نگارش آنها سخنرانیها و خطابهها بوده و یا فهم و درک از روایات و آیات ایشان را به سخنرانی متمایل ساخته است؟
هر که در حوزه تحصیل کرده است، باید برای ترویج دین کاری کند. ترویج دین برای مخاطبان خاص یا عام، امری است که بر اساس ضرورتها صورت میپذیرد. شاید ایشان در تدریس دروس حوزی کمتر از برجستگان این راه نباشند. اما این که ایشان سخنرانی را راه تبلیغی خود برگزیدهاند، به این دلیل است که در روزگار جوانی ایشان، تعداد افراد شایسته و توانمند برای این عرصه کمتر از امروز بوده است. نتیجه تلاش در عرصه تبلیغ دینی، باید به اصلاح جامعه بینجامد؛ سخنرانی یکی از این راههاست. شمار افرادی که در پی اصلاح جامعه بودند، در ابتدا بهاندازه کافی نبود. اما این بدان معنا نیست که سخنرانان از تحقق و پژوهش دورند.
منبر و سخنرانی بر فراز آن، یکی از مهمترین خدمتهاست. از همین رو، پیشتر مراجع تقلید نیز به این سنت توجه و عمل مینمودند. حضرت آیتاللهالعظمی وحید خراسانی، از سخنرانان توانا بودهاند. اما براستی خطابه ایشان با دیگر خطابهها قابل مقایسه است؟ سخنرانی کردن، هرگز دلیلی بر کمسوادی سخنران نیست. استاد انصاریان که پیشتر خود تحصیل کرده، پای درس اساتید بزرگ نشسته و بر منابع دینی کار کردهاند، حال به جمعبندی رسیدهاند. ایشان چنین معتقدند که با سخنرانی کردن، بهتر میتوانند مطالب را در اختیار همگان قرار دهند. البته گفتنی است که مخاطبان نیز با اشتیاق به سخنرانی استاد توجه کرده و نکات را میپذیرند.
آیا سخنرانیها بتدریج در حال موسمی شدن است؟ این که سخنرانیها تنها در برخی مناسبات پُراهمیت، مانند محرم، ماه مبارک رمضان و فاطمیه بیشتر رونق میگیرد؟
افرادی که کمتر به مسجد میروند و به مناسبت ایام در آن حضور پیدا میکنند، بیشتر در مناسبتهای ویژه مثل محرم و صفر در سخنرانیها شرکت کرده و از آن بهره میبرند. اشتغالات چنین افرادی به ایشان اجازه شرکت همیشگی در چنین مجالسی را نمیدهند. البته ایام ویژه در سال که مردم بیشتر به مجالس دینی روی میآورند، خود ظرفیتی است که نمیتوان آن را دستکم گرفت. میتوان از رهگذر آن تعالیم دینی را به گوش افراد بسیاری رساند. البته روشن است که ظرفیت سخنرانی در مناسبتهای مذهبی، بیش از آنچه که هست، نخواهد بود. باید دانست که تبلیغ تنها در سخنرانی کردن خلاصه نمیشود؛ راههای بسیار دیگر نیز هست که گاه تأثیر بیشتری دارند. یکی از این راهها، ظرفیت بزرگ فضای مجازی است. از این رو، استاد انصاریان با راهاندازی پایگاه اینترنتی و ایجاد فضایی برای ارتباط با مردم در شبکههای اجتماعی، در جلوههای تازه تبلیغ نیز جزو پیشروان بودهاند.
کلام اهل بیت آرامبخش و نورانی است. ویژگی بارز نور، روشنگری است؛ اما نباید از این نکته غافل ماند که آنچه در پی نورانی شدن است، باید خود را در معرض آن قرار دهد. آیا میتوان بدون قرار گرفتن در برابر نور آفتاب، از خواص آن بهره بُرد؟ استاد انصاریان نیز آنچه را که در توان دارند، در امر تبلیغ به کار گرفتهاند؛ مخاطبان باید خود در پی تعلیم باشند.
مرتبت استاد انصاریان را در فرهنگ چگونه ارزیابی میکنید؟
ایشان که خود مبلغی موفق هستند، تأثیر بسزایی در جامعه داشته و دارند؛ اما این که روش تبلیغی ایشان در دیگران نیز ادامه نیافت، افسوسبرانگیز است. بهتر بود دوستداران ایشان در مؤسسه روش تبیغ استاد را از ایشان میآموختند تا این مسیر پُرتأثیر بیرهرو باقی نماند. البته این سخن بدان معنا نیست که ویژگیهای فردی در این امر اثری ندارد؛ بلکه سوی سخن به سبک و روش تبلیغ ایشان اشاره میکند.
یکی از مؤثرترین عوامل در موفقیت ایشان باور و ایمان ایشان بوده است؛ باوری که ایشان را به عمل کردن وارد مینمود. هرگز ایشان به آنچه به دست آوردهاند، مغرور نشدند؛ هرگز به رذیله خودبرتربینی دچار نشدند؛ هرگز عناوین رفیعی که به ایشان نسبت میدهند، ایشان را از مسیر صواب خارج نساخت.
ایشان با وجود توان تدریس در دروس خارج حوزه، باز بر اساس نتیجه پُربار سخنرانی، این مسیر را برگزیدند. ایشان خدمت خود را به اسلام در این مسیر یافتند. هر چند اگر کرسی تدریس را انتخاب میکردند، در آنجا نیز موفق بودند؛ چرا که ایشان فردی پُرکار و کوشایند.
استاد انصاریان در مصاحبهای رسانهای و در پاسخ به پرسش مصاحبهگر درباره چرایی استقبال گرم و پُرشور مردم از سخنرانیهای ایشان، فرمودند که این امری است که خداوند آن را تقسیم میکند؛ یعنی این که چه کسی در مراسم شرکت توفیق حضور نیابد، از جانب خداوند تعیین میشود. این که ایشان خود را مطرح نساختند، نشانهای بزرگ از وسعت روح ایشان است. براستی خداوند محبت ایشان را در دل افراد مینهد، مردم را بهسوی مراسمهای ایشان میکشاند و حضار در جلسه را به سکوت وامیدارد. این است که مردم با علاقه به کلام ایشان گوش فرا داده و آن را میپذیرند. مرثیهخوانی ایشان نیز بینظیر است. بسیاری، مصیبهای آلالله را بازگو میکنند، اما افراد بیتفاوت تنها مینگرند. اما ایشان در ماه رمضان، بهصورت عادی مرثیه میخوانند؛ اما مردم همچون شبهای محرم با صدای بلند میگریند. آیا این، جز عنایت حضرت حق به ایشان است؟
منبع : ایکنا