شعبه دوم صبر:
«و مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النار رَجَعَ عن المحرمات»
در مورد كسانى است كه از عذاب الهى و آتش دوزخ بيم و نگرانى دارند. مگر آتش را ديدهاند كه مىترسند؟ قرآن «كلام الله» و خبر پروردگار است. خدا توسط صد و بيست و چهار هزار پيغمبر و دوازده امام عليهمالسلام مسأله آتش دوزخ را خبر داده است.
راوى مىگويد: در كوچه چند بچه آتش روشن كرده بودند و مشغول بازى كردن بودند. بر سكوى خانهاى كاهگلى، بچهاى چهارساله نشسته بود و خيره به اين آتش نگاه مىكرد و از گوشههاى چشمش اشك مىريخت.
آمدم و گفتم: اجازه بازى كردن به تو نمىدهند؟ گفت: اول سلام كن، بعد سؤال كن. سلام كردم، آن بچه جواب داد: اجازه بازى كردن به من مىدهند، اما مرا براى بازى كردن نيافريدهاند. گفتم: چرا گريه مىكنى؟ آيا آتش را نگاه مىكنى؟ گفت:
نمونهاى از آتش جهنم را مىبينم. اين نمونه مرا به وحشت انداخته و دارم گريه مىكنم، واى به اصل جهنم.
با خود گفتم: اين بچه چهار ساله چقدر با معرفت است. به او گفتم: اسم شما چيست؟ گفت: حسن بن على عليهالسلام، فهميدم كه او امام عسكرى عليهالسلام است كه نسبت
به آتش روز قيامت، در سن چهارسالگى، اين گونه بود. «1» امام عسكرى عليهالسلام شجاعتر است، يا مردم گناهكار؟
كارگرى كه در كشاورزى امام سجاد عليهالسلام را كمك مىداد، مىگويد: بعد از ساعتى كه كارها انجام گرفت، در آن هواى گرم، ديدم امام زين العابدين عليهالسلام بر روى زمين نشست و به تخته سنگى تكيه داد. زانوى خود را در بغل گرفت و با صداى بلند شروع به گريه كردن كرد. رو به روى ايشان نشستم، دلم سوخت، گفتم: چقدر گريه مىكنيد. رحمى به بدن خود و اين چشمان مبارك كنيد.
فرمودند: يعقوب عليه السلام دوازده پسر داشت، فقط يك پسر از نظرش غايب شد، مىدانست كه نمرده است و روزى گمشدهاش به او برمىگردد، اما آن قدر گريه كرد كه دو چشم او نابينا شد، من چگونه گريه نكنم، در حالى كه در كربلا، در نصف روز هجده نفر را از نزديكان خود را در مقابل چشمانم از دست دادم كه هيچ كدام از آنها ديگر برنمىگردند.
منبع: صبر از دیدگاه اسلام