قم - دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: وقتی حسین(ع) در قلب ماست، یعنی خدا، قیامت، انبیاء، بهشت، مغفرت، شفاعت و رحمت، همه پیش ماست؛ ما در جذب هستیم و جاذبِ ما بنا ندارد که ما را رها کند.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیه هدایت تهران، اظهار کرد: کتابهای گذشتهٔ ما که با تکیهٔ بر معارف الهیه تدوین شده، نوشتهاند، هیچ حرکتی در عالم هستی بدون مایهٔ عشق انجام نمیگیرد و اگر این مایه را در کام موجودات نریخته بودند، هستی در سکون کامل بود؛ یعنی همهٔ موجودات در همان نقطهٔ اولیه وجود مانده بودند. سپس میگویند که این عشق و این مایه دو طرف دارد، یک طرف آن معشوق و طرف دیگر آن عاشق است؛ نیروی حرکت تمام هستی، عشق است، پس همهٔ هستی عاشق هستند و همهٔ هستی یک معشوق بیشتر ندارند؛ اگر دو یا سه معشوق بود، این نظام با این نظم محال بود که برپا باشد. تعبیر قرآنی آن هم بسیار صریح است؛ خداوند در سوره انبیاء می فرماید: «لَوْ کٰانَ فِیهِمٰا آلِهَةٌ إِلاَّ اَللّٰهُ لَفَسَدَتٰا» اگر دو الهه، معبود و معشوق بود، در اوضاع و احوال جهان تقسیم نزاعی پیدا میکرد؛ یعنی بخشی از جهان به طرف یک معشوق و بخشی هم برخلاف آن بخش، به طرف یک معشوق دیگر می رفت و قرآن می فرماید: «لفسدتا» آنگاه تباهی پیش میآمد.
وی ادامه داد: از این نظم دقیقی که بر عالم حاکم است، معلوم میشود که یکطرف این عشق، یک معشوق واحد است و یکطرف این عشق هم همهٔ موجودات هستند. جالب است که سورهٔ یس بعد از اینکه صحبت خدا را میکند، میگوید: «کل فی فلک یسبحون»، از «یسبحون» کاملاً استفاده میشود که تمام موجودات عالم حرکت طوافی دارند و میچرخند، اما باید یک محور باشد که دور آن بچرخند. آن محورْ همان معشوق واحد است و کل عالم به دور آن میچرخد، در این چرخیدن هم به جلو میرود و یک جا نایستاده است. با این چرخیدن به «الی ربک منتهی»، آغوش قدرتِ بینهایتِ حق برمیگردد که آن روزْ، روز ظهور همهٔ حقایق است؛ این متنی است که کتابهای علمی گذشتهٔ ما دارند و شخصیتهایی مانند ابنسینا پشتوانهٔ علمی این متن هستند، عبارت دیگر آن هم آیات قرآن مجید است.
استاد انصاریان به نقش امامان در تصحیح جاذبه دنیا در زندگی بشر اشاره و اظهار کرد: جاذب ذاتِ مستجمعِ جمیعِ صفاتِ کمال است و کل موجودات در عرصهٔ مجذوب قرار دارند؛ چون مجذوب او هستند، خللی و تباهی مشاهده نمیکنید و هرچه در عالم است، رحمت، حکمت، عدالت و خیر است چون جاذب کل موجودات دارای همهٔ کمالات و ارزشها در مرحلهٔ بینهایت است، لذا مجذوبهای او هم منظم هستند؛ کل آنها هم بدون تباهی و هم بدون فساد؛ یعنی هر کجا یک جاذب کامل، جامع و درست غیر از پروردگار در زندگی طبیعی مردم رخ نشان دهد، مجذوب این جاذب هم سالم، پاک، نور، محبت و عشق است؛ به همین خاطر تمام انبیای الهی و ائمهٔ طاهرین(ع) در مقام تصحیح این مسئلهٔ جذب و انجذاب در زندگی بشر برآمدهاند؛ جاذبی که رنگ و لعاب ظاهریِ زیبایی دارد، ولی باطن جاذبْ زهر و سَم است، تو را جذبت نکند؛ چون اگر جذب شوی، تباهی در تو کاملاً ایجاد میشود.
وی افزود: پروردگار عالم به 124 هزار پیغمبر دستور داده که جذب مالِ پاک و حلال باشید، آن مالی که در کنارتان هست، باید یک جاذب پاکی باشد. بعد از مالِ پاک و جذب مالِ پاک شدن که از آن مال میخورید و پوست، گوشت، نیرو و انرژی روییده میشود و در آن مالِ پاک زندگی میکنید، بعد از اینها «واعملوا صالحا» عبادت کنید: «کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا»، اول کل مالتان پاک، پاکیزه، مطبوع و حلال و بعد به سراغ عبادت بروید؛ چون اگر بروی و وضو بگیری، صبح بیداری بکشی و رو به قبله بایستی، خانه ات، فرشت و لباست پاک باشد، اما یک دکمهٔ سر دستت حرام باشد، کل نماز باطل است.
استاد انصاریان گفت: نمیشود موجودی مجذوب جاذبی مثل پروردگار باشد و جاذبش را نشناسد لذا در قرآن میفرماید: «یسَبِّحُ لِلّٰهِ مٰا فِی اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ مٰا فِی اَلْأَرْضِ اَلْمَلِک اَلْقُدُّوسِ اَلْعَزِیزِ اَلْحَکیمِ» گوشَت را که باز کنم، صدای تسبیح کل موجودات هستی را میشنوی؛ همه تکویناً مجذوب پاکیِ بینهایت هستند، همه مجذوب درستیِ بینهایت هستند، همه مجذوب سلامتِ بینهایت هستند، اما شما را که در عرصهٔ آزادی خلق کردهام و میتوانید به هر طرفی گرایش پیدا کنید و دل به هر جا ببندید، بیایید از این میدان آزاد خارج شوید و در میدان شرع و دین من قرار گیرید، من راهنماییتان میکنم که جاذب خود را در زندگی تشریعی بشناسید، بفهمید، معرفت پیدا کنید، عاشق شوید، مجذوب میشوید و رنگ معشوق را میگیرید.
وی در پاسخ به اینکه عاشقان چه کسانی هستند؟ گفت: خداوند با اهل محشر حرف میزند و می فرماید: «قٰالَ اَللّٰهُ هٰذٰا یوْمُ ینْفَعُ اَلصّٰادِقِینَ صِدْقُهُمْ»، امروز روزی است که صدقِ صادقین به آنها سود میدهد. «لَهُمْ جَنّٰاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا اَلْأَنْهٰارُ خٰالِدِینَ فیها أَبَداً»، نه یک بهشت، بلکه تمام هشت بهشت که دائمی و همیشگی است مِلک صادقین است. «رَضِی اَللّٰهُ عَنْهُمْ» و در کمال رضایت از صادقین هستم، «وَ رَضُوا عَنْهُ» آنها هم در کمال رضایت از من هستند، «ذٰلِک اَلْفَوْزُ اَلْعَظِیمُ».
استاد انصاریان معنای اَلْعَظِیمُ در فرمایشات پروردگار را مورد تبیین و بررسی قرار داد و اظهار کرد: پیغمبر(ص) یا ائمه معصومین(ع) میفرمایند: کل ظاهر دنیا در نظر و دید خدا مانند بال یک مگس است، با اینکه این صحابی و کهکشانها عظمت بسیاری دارند.
وی در پاسخ به اینکه صادقین چه کسانی هستند؟ گفت: صادق یعنی بطور همیشگی و مستمراً راستگو بودن. این آیه برای کمال مطلب بس است. خداوند همچنین می فرماید: «یا أَیهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ کونُوا مَعَ اَلصّٰادِقِینَ» ای مردم مؤمن، شما از صادقین نیستید، شما از مؤمنان هستید و من به شما سفارش میکنم که «اتقوا الله». تقوای در این آیه با صادقینِ آخر آیه در ارتباط است. «اتقوا الله» مجذوب هرچه غیرصادق - داخلی و خارجی - هست، نشوید و دست به دست آنها ندهید، فرهنگ آنها را قبول نکنید، روش آنها را نپذیرید و خودتان را حتی با مویِ سر و روی به شکل آنها درنیاورید! «من تشبه بقوم فهو منهم»، این روایت در مهمترین کتاب ما «اصول کافی» است. پیغمبر(ص) ناله زد: وای بر جوانان امتم در آخرالزمان از شکل و قیافههایشان که شکل و قیافههای کفار است! «اتقوا الله» از هرچه غیرصادق است، در زندگی بپرهیزید. شما بدنهٔ عظیمی که در دنیا ادعای اسلام دارید، فردای قیامت در پیوندی که به بنیامیه، بنیعباس و سقیفه خوردید و در این پیوند، آنچه جنایت از دستتان برآمده، انجام دادهاید، جواب خدا را چه میدهید؟ مگر خدا در این آیه نمیگوید از غیرصادقین بپرهیزید؟
استاد انصاریان با بیان اینکه «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا»، امر واجب است که با صادقین باشید، گفت: ائمهٔ ما در روایات فراوانی که «اصول کافی» و کتابهای دیگر نقل کردهاند، فرمودند: «نحن الصادقون»، صادقون ما هستیم و خدا در قرآن به شما واجب کرده که در دنیا با ما باشید تا در آخرت ما با شما باشیم. شما در دنیا با ما باشید، ما در آخرت با شما خواهیم بود.
استاد انصاریان با بیان اینکه وقتی حسین(ع) در قلب ماست، یعنی خدا، قیامت، انبیاء، بهشت، مغفرت، شفاعت و رحمت، همه پیش ماست. ما در جذب هستیم و جاذبِ ما بنا ندارد که ما را رها کند، اظهار کرد: «یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین» عاشقْ مؤمن است و معشوقْ صادق. معشوقْ معصوم است و عاشقْ معصوم نیست، معنی آن این است که امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «قلیلٌ ضلله»، مؤمن گاهی میلغزد، چون معصوم نیست. درست است ما عاشق و مجذوب هستیم، ولی صادق نیستیم؛ بلکه صادق الگو، امام و جاذب ماست.
استاد انصاریان با بیان اینکه ما احتمال لغزش داریم و لغزش هم داشتهایم، درآینده هم ممکن است، داشته باشیم، گفت: معمای لغزش در پروندهٔ ما چگونه قابل حل است؟ امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: کل عمل صالح کسانی که پیوند با صادقین ندارند، باطل و گناهانشان غیرقابلبخشش است. این گفتار امیرالمؤمنین(ع) است و آیات قرآن هم همین را نشان میدهد؛ اما کسانی که با صادقین پیوند دارند، هم عملشان قابلقبول و هم گناهشان قابلبخشش است. امیرالمؤمنین(ع) به ما یاد داده است که سینه سپر نکنید، گردنتان را دراز نکنید، خودتان را به این شکل معرفی کنید و حضرت با همین معرفینامه میفرمایند: این اقرارْ توبهٔ شما حساب میشود، «و انا عبدک الضعیف الذلیل»، یعنی من آن قدرت را نداشتم که صادق شوم و ضعیف بودم، خودت هم مرا ضعیف خلق کردی، «خُلق الانسان ضعیفا». «الضعیف، الذلیل، الحقیر، المِسکین»، دستم هم دائم به گدایی دراز است، «المُستکین» ورشکسته هستم، امروز پیش تو آمدهام.
انتهای پیام /
منبع : پایگاه عرفان