امر به معروف و نهی از منکر از واجبات شرعی در تمام مذاهب اسلامی است؛ ابن تیمیه سفارش میکند وقتی خواستید نهی از منکر کنید ببینید که فرد خطاکار به خطای بدتری نیفتد، مثلاً شرابخوار اگر دست از نوشیدن شراب بردارد، چه میکند؛ اگر کار بهتری کرد، نهی از منکر کنید وگرنه نهی از منکر شما حرام است!
همه مذاهب اسلامی بر وجوب امر به معروف و نهی از منکر اتفاق نظر دارند و اکثراً آن را از فروع دین اسلام میدانند؛ این حکم به قدری اهمیت دارد که خداوند وقتی امت اسلامی را به عنوان بهترین امتها دانسته است، به عنوان علت این بهتر بودن، ویژگی امر به معروف و نهی از منکر را خصلت آنان دانسته است:
«کُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتابِ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَکْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ.[آل عمران/110] شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید؛ به کار پسندیده فرمان میدهید، و از کار ناپسند بازمیدارید، و به خدا ایمان دارید و اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند قطعاً بر ایشان بهتر بود برخی از آنان مؤمنند [ولی] بیشترشان نافرمانند.»
اهل سنت نیز همانند اکثر فرق اسلامی، این حکم فقهی را واجب میدانند؛ آنها این عمل را واجب کفایی میدانند. جوینی، امر به معروف و نهی از منکر را بالاجماع و فیالجمله واجب میداند، اما این عمل را تا جایی جایز میداند که به زدن، کشتن و شمشیر کشیدن نرسد، که این مرحله از امر به معروف را مختص حاکم میدانند.
اما ابن تیمیه معتقد است که آمِر به معروف باید نتیجه کار خود را بسنجد، اگر منکر دیگری جایگزین این عمل منکر گردد که مثل یا بدتر از این عمل فعلی است، نهی از منکر حرام میگردد و یا باید اجتهاد شود که میتوان این منکر را نهی کرد یا نه!
ابن قیم پس از این تقسیماتِ نهی از منکر میگوید: هرگاه کسانی را دیدی که به بازی شطرنج مشغول هستند، اگر آنان را از این کار بازداری، بِدان که انکار تو نسبت به آنها نشان از عدم دانش و بصیرت تو است، مگر زمانی که آنها را بهسوی چیزی که نزد خدا و رسولش دوست داشتنیتراست ببری، مانند تیراندازی و اسبدوانی و...[1]
وی از ابن تیمیه نقل میکند: که با برخی از دوستانم در زمان تاتار، از کنار قومی گذشتیم که به شرابخواری مشغول بودند، شخصی که با من بود، آنها را از این کار منع کرد؛ من هم کار وی را (نهی از منکر او را) ناپسند دانستم و به وی گفتم: خداوند بدینخاطر خمر را منع فرمود که انسان را از ذکر خدا و نماز باز میدارد؛ حال اینکه تو اینها را میبینی که خمر، آنها را از کشتن و اسیر کردن مردم و غارت اموالشان بازداشته، پس آنها را به خودشان واگذار!![2]
این اجتهاد از جهات گوناگون قابل بررسی است، مثلاً اینکه شراب میخورد و عقلش زایل میشود، پس از آن چه کارهایی میکند؛ اما سؤال دیگری از مریدان ابن تیمیه باید پرسیده شود که آیا آنان در برخورد با مسلمانان چنین عمل میکنند؟!
آنان که نهی از منکر عملی و با شمشیر را مجاز نیستند و در نهی از منکر زبانی هم باید لحاظ کنند که این فرد کار بدتری نکند، به همین صورت عمل میکنند یا بهراحتی مسلمانان را تکفیر کرده و حکم قتل آنان را صادر میکنند؟!
-----------------------------------------------------------------
پینوشت:
[1]. «[إنْكَارُ الْمُنْكَرِ أَرْبَعُ دَرَجَاتٍ] فَإِنْكَارُ الْمُنْكَرِ أَرْبَعُ دَرَجَاتٍ؛ الْأُولَى: أَنْ يَزُولَ وَيَخْلُفَهُ ضِدُّهُ، الثَّانِيَةُ: أَنْ يَقِلَّ وَإِنْ لَمْ يَزُلْ بِجُمْلَتِهِ، الثَّالِثَةُ: أَنْ يَخْلُفَهُ مَا هُوَ مِثْلُهُ، الرَّابِعَةُ: أَنْ يَخْلُفَهُ مَا هُوَ شَرٌّ مِنْهُ؛ فَالدَّرَجَتَانِ الْأُولَيَانِ مَشْرُوعَتَانِ، وَالثَّالِثَةُ مَوْضِعُ اجْتِهَادٍ، وَالرَّابِعَةُ مُحَرَّمَةٌ؛ فَإِذَا رَأَيْت أَهْلَ الْفُجُورِ وَالْفُسُوقِ يَلْعَبُونَ بِالشِّطْرَنْجِ كَانَ إنْكَارُك عَلَيْهِمْ مِنْ عَدَمِ الْفِقْهِ وَالْبَصِيرَةِ إلَّا إذَا نَقَلْتَهُمْ مِنْهُ إلَى مَا هُوَ أَحَبُّ إلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ كَرَمْيِ النُّشَّاب وَسِبَاقِ الْخَيْلِ وَنَحْوِ ذَلِكَ.» ابن قیم، إعلام الموقعين عن رب العالمين، ج3، ص12.
[2]. «وَسَمِعْت شَيْخَ الْإِسْلَامِ ابْنَ تَيْمِيَّةَ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ وَنَوَّرَ ضَرِيحَهُ يَقُولُ: مَرَرْت أَنَا وَبَعْضُ أَصْحَابِي فِي زَمَنِ التَّتَارِ بِقَوْمٍ مِنْهُمْ يَشْرَبُونَ الْخَمْرَ، فَأَنْكَرَ عَلَيْهِمْ مَنْ كَانَ مَعِي، فَأَنْكَرْت عَلَيْهِ، وَقُلْت لَهُ: إنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الْخَمْرَ لِأَنَّهَا تَصُدُّ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَعَنْ الصَّلَاةِ، وَهَؤُلَاءِ يَصُدُّهُمْ الْخَمْرُ عَنْ قَتْلِ النُّفُوسِ وَسَبْيِ الذُّرِّيَّةِ وَأَخْذِ الْأَمْوَالِ فَدَعْهُمْ.» ابن قیم، إعلام الموقعين عن رب العالمين، ج3، ص13
منبع : پایگاه جامع فرق و ادیان