لطفا منتظر باشید
خطبه 102 خطبه در تشويق به زهد
  • وَ مِنْ خُطْبَةِ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ
    از خطبه های‌ آن حضرت است
  • در تشویق به زهد
  • اُنْظُرُوا اِلَى الدُّنْيا نَظَرَ الزَّاهِدينَ فيها، الصّادِفينَ عَنْها، فَاِنَّها وَاللّهِ
    به مانند بی‌ رغبت های‌ به دنیا، و اعراض کنندگان از آن به دنیا بنگرید، که به خدا قسم
  • عَمّا قَليل تُزيلُ الثّاوِىَ السّاكِنَ، وَ تَفْجَعُ الْمُتْرَفَ الاْمِنَ.
    دنیا به زودی‌ اهل اقامت و ساکنانش را از میان برمی‌ دارد، و عیّاشان بی‌ خیال را دچار حادثه و بلا می‌ نماید.
  • لايَرْجِعُ ما تَوَلّى مِنْها فَاَدْبَرَ، وَلايُدْرى ما هُوَ آت مِنْها فَيُنْتَظَرَ.
    آنچه از دنیا از دست رفته و پشت کرده بازنمی‌ گردد، و آینده آن هم روشن نیست چه می‌ شود تا به انتظارش باشند.
  • سُرُورُها مَشُوبٌ بِالْحُزْنِ، وَجَلَدُ الرِّجالِ فيها اِلَى الضَّعْفِ وَالْوَهْنِ.
    شادی‌ آن آمیخته به اندوه است، و قدرت و قوت مردان آن رو به سستی‌ و ضعف می‌ رود.
  • فَلايَغُرَّنَّكُمْ كَثْرَةُ ما يُعْجِبُكُمْ فيها، لِقِلَّةِ ما يَصْحَبُكُمْ مِنْها.
    پس فراوانی‌ آنچه که شما را خوشایند است فریبتان ندهد، زیرا آنچه از دنیا با شما خواهد بود اندک است.
  • رَحِمَ اللّهُ امْرَءاً تَفكَّرَ فَاعْتَبَرَ، وَاعْتَبَرَ فَاَبْصَرَ. فَكَاَنَّ ما هُوَ
    رحمت خداوند بر کسی‌ که اندیشه کند و عبرت گیرد، و عبرت بگیرد و بینای‌ به امور شود. آنچه از دنیا
  • كائِنٌ مِنَ الدُّنْيا عَنْ قَليل لَمْ يَكُنْ، وَكَاَنَّ ما هُوَ كائِنٌ مِنَ الاْخِرَةِ
    موجود بوده پس از اندک زمانی‌ که بر آن بگذرد گویی‌ وجود نداشته، و آنچه از آخرت وجود خواهد یافت
  • عَمّا قَليل لَمْ يَزُلْ. وَ كُلُّ مَعْدُود مُنْقَض،
    گویی‌ پس از اندک زمانی‌ ابدی‌ و همیشگی‌ خواهد بود. آنچه به شماره آید (ساعات عمر) پایان پذیر است،
  • وَ كُلُّ مُتَوَقَّع آت، وَ كُلُّ آت قَريبٌ دان.
    و هرچه را انتظار برند آمدنی‌ است، و هرچه آمدنی‌ است نزدیک و در حال رسیدن است.
  • مِنْهـا
    از این خطبه است
  • الْعالِمُ مَنْ عَرَفَ قَدْرَهُ، وَ كَفى بِالْمَرْءِ جَهْلاً اَلاّ يَعْرِفَ قَدْرَهُ.
    دانا کسی‌ است که اندازه و قدر خود را بشناسد، و برای‌ نادانی‌ کسی‌ همین بس که اندازه خود را نداند.
  • وَ اِنَّ مِنْ اَبْغَضِ الرِّجالِ اِلَى اللّهِ تَعالى لَعَبْداً وَكَلَهُ اللّهُ اِلى نَفْسِهِ،
    مبغوض ترین مردم نزد خدا بنده ای‌ است که خداوند او را به خود واگذاشته باشد،
  • جائِراً عَنْ قَصْدِ السَّبيلِ، سائِراً بِغَيْرِ دَليل، اِنْ دُعِىَ اِلى حَرْثِ
    چنین کسی‌ از راه راست بیرون رفته، و بدون راهنما حرکت می‌ کند، اگر به زراعت دنیایی‌ بخوانندش
  • الدُّنْيا عَمِلَ، وَ اِنْ دُعِىَ اِلى حَرْثِ الاْخِرَةِ كَسِلَ، كَاَنَّ ما عَمِلَ لَهُ
    در عمل می‌ کوشد، و اگر به کشت و کار آخرت دعوتش کنند تنبلی‌ می‌ کند، گویی‌ آنچه در عملش می‌ کوشد
  • واجِبٌ عَلَيْهِ، وَكَاَنَّ ما وَنى فيهِ ساقِطٌ عَنْهُ.
    بر او واجب، و آنچه نسبت به آن سستی‌ می‌ کند از او ساقط است.
  • وَ مِنْهـا
    و از این خطبه است
  • وَ ذلِكَ زَمانٌ لايَنْجُو فيه اِلاّ كُلُّ مُؤْمِن نُوَمَة، اِنْ شَهِدَ
    و آن زمانی‌ است که در آن نجات نمی‌ یابد مگر مؤمنی‌ که گمنام است، اگر در بین مردم حضور داشته باشد
  • لَمْ يُعْرَفْ، وَاِنْ غابَ لَمْ يُفْتَقَدْ. اُولئِكَ مَصابيحُ الْهُدى، وَاَعْلامُ
    شناخته نشود، و اگر غایب باشد از او جستجو نکنند. آنان چراغ هدایت، و نشانه های‌ روشن برای‌ روندگان
  • السُّرى. لَيْسُوا بِالْمَساييحِ وَ لاَ الْمَذاييعِ الْبُذُرِ. اُولئِكَ يَفْتَحُ اللّهُ
    در عرصه ظلمت اند. سخن چین و فتنه گر و فاش کننده زشتی‌ ها و لغوگو نیستند، آنان مردمی‌ هستند که خداوند
  • لَهُمْ اَبْوابَ رَحْمَتِهِ، وَيَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرّاءَ نِقْمَتِهِ.
    ابواب رحمتش را به روی‌ آنان باز می‌ گشاید، و رنج و سختی‌ را از آنان برطرف می‌ سازد.
  • اَيُّهَا النّاسُ، سَيَأْتى عَلَيْكُمْ زَمانٌ يُكْفَأُ فيهِ الاِْسْلامُ كَما يُكْفَأُ
    ای‌ مردم، به همین زودی‌ زمانی‌ بر شما می‌ رسد که اسلام واژگون شود همچون ظرفی‌ که با
  • الاِْناءُ بِما فيهِ. اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ اللّهَ قَدْ اَعاذَكُمْ مِنْ اَنْ يَجُورَ عَلَيْكُمْ،
    محتویاتش واژگون گردد. ای‌ مردم، خدا شما را پناه داده از اینکه بر شما ستم روا دارد،
  • وَلَمْ يُعِذْكُمْ مِنْ اَنْ يَبْتَلِيَكُمْ، وَ قَدْ قالَ جَلَّ مِنْ قائِل:
    ولی‌ به شما این تأمین را نداده که در معرض آزمایش قرارتان ندهد، آن بزرگترین گوینده در قرآن فرموده:
  • «اِنَّ فى ذلِكَ لاَيات وَ اِنْ كُنّا لَمُبْتَلينَ».
    «در این برنامه نشانه هایی‌ است و ما آزمایش کننده ایم».
  • -اَمّا قَوْلُهُ عَلَيْهِ السَّلامُ: «كُلُّ مُوْمِن نُوَمَة» فَاِنَّما اَرادَ بِه الْخامِلَ الذِّكْرِ الْقَليلَ الشَّرِّ.
    مقصود حضرت از «کل مؤمن نُوَمة» انسان گمنام و کم شر است.
  • وَ«الْمَساييحُ» جَمْعُ مِسْياح وَ هُوَ الَّذى يَسيحُ بَيْنَ النّاسِ بِالْفَسادِ وَالنَّمائِمِ.
    و «مساییح» جمع «مِسْیاح» است و آن کسی‌ است که در میان مردم به فتنه و سخن چینی‌ رود.
  • وَ«الْمَذاييعُ» جَمْعُ مِذْياع وَ هُوَ الَّذى اِذا سَمِعَ لِغَيْرِه بِفاحِشَة اَذاعَها وَنَوَّهَ بِها.
    و «مَذابیع» جمع «مذیاع» است و آن کسی‌ است که ازکسی‌ کار ناشایسته ای‌ می‌ شنود و آن را همه جا پخش می‌ کند.
  • وَ«الْبُذُرُ» جَمْعُ بَذُور وَ هُوَ الَّذى يَكْثُرُ سَفَهُهُ وَ يَلْغُو مَنْطِقُهُ.-
    و «بُذُر» جمع «بَذور» است و آن شخص بسیار احمق است که گفتارش بیهوده و لغو است.