فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 4 از دعای 11 ( دعا برای پرده پوشی در قیامت )

وَ لَا تَكْشِفْ عَنَّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلَى رُؤُوسِ الْأَشْهَادِ ، يَوْمَ تَبْلُو أَخْبَارَ عِبَادِكَ .
و روزى كه (اسرار) و اخبار بندگانت را مى‌آزمائى و در برابر حاضران و ناظران پرده‌اى را كه خود فرو گسترده‌اى، از روى كار ما بر ندارى.

رحمت حق‌

آنان كه در ميان مردم براى آبرو و حيثيت خود ارزش قائل نيستند و در برابر ديدگان جمع از هيچ گناه و معصيتى باك ندارند چگونه مورد پوشش عنايت حق و رحمت حضرت رحيم قرار بگيرند؟

آنان كه آبروى بين مردم را سرمايه و مايه زندگى و خمير عزّت و شخصيّت خود مى‌دانند و در حدّ خود سر و سرّى هم با حضرت محبوب دارند، چون آلوده به گناه شوند و بر خلاف رضاى دوست قدمى بردارند، ستّار العيوبى حقّ، عيوب آنان را مى‌پوشاند و آبروى آنان را حفظ مى‌نمايد.

يا سَتَّارَ الْعُيُوبِ، وَ يا كاشِفَ الْكُرُوبِ.«1»

اى پرده انداز بر عيوب و اى برطرف كننده رنج‌ها و ناراحتى‌ها.

وَ بِرَحْمَتِكَ أخْفَيْتَهُ، وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ.«2»

تويى آن آقايى كه معاصى و گناهانم را با رحمتت پنهان داشتى و با فضل و عنايتت بر جرمم پرده پوشيدى.

در آن روزى كه درباره آن فرموده‌اى:

﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ﴾«3»

روزى كه رازها فاش مى‌شود.

و نيز فرموده‌اى:

﴿وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إلى‌ عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾«4»

و بگو: عمل كنيد يقيناً خدا و پيامبرش و مؤمنان اعمال شما را مى‌بينند، و به زودى به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانده مى‌شويد، پس شما را به آنچه همواره انجام مى‌داديد، آگاه مى‌كند.


ستّار العيوب‌

از اوصاف جمالى و مظهر منّانى حق تعالى؛ ستّار العيوب است. آن خدايى كه زيبايى‌ها را آشكار مى‌كند و زشتى‌ها را مى‌پوشاند؛ خدايى كه بندگان را به خاطر جسارت بر ارتكاب معاصى كيفر نمى‌دهد و حريم بندگان را پرده‌درى نمى‌كند.

مؤمن كه جامه پرهيزكارى و صداقت بر تن دارد به واسطه اين كه مظهر صفات‌ الهى و فراگير اسماى الهى است بايد از حق بياموزد و پوشش عيوب نمايد.

پنهانى‌هايى را كه از بندگان مى‌داند يا مى‌بيند آشكار ننمايد.

هتك اسرار مردم از ديدگاه حضرت حق سخت مبغوض است و به همين جهت كسانى را كه اسرار را منتشر مى‌كنند در محضر قيامت و ديدگاه حاضران؛ علنى مجازات مى‌كند؛ زيرا قيامت زمان ظهور واقعيت‌ها و برطرف شدن حجاب ظاهرى دنياست؛ به گونه‌اى كه تمام رنگ‌ها و نقاب‌هاى دروغين برطرف مى‌شود. از اين روى قيامت را؛

﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ﴾«5»

روزى كه رازها فاش مى‌شود.

ناميده‌اند.

درخواست پرده پوشى و ترس از رسوايى در آخرت آنگاه حتمى مى‌شود كه همين راه و روش زندگى حيوانى را در دنيا بگذرانيم و سپس منتظر محاكمه حق باشيم تا پس از محاسبه گناهان و عصيانگرى و برداشتن خيرات و حسنات نامه عمل؛ در پايان كار با دستى خالى روانه دوزخ شويم.

حضرت على (عليه السلام) پرده‌دارى بين حرمت خداوند و حياى انسان را لازم مى‌داند و مى‌فرمايد:

إِتَّقِ اللَّهَ بَعْضَ التُّقَى‌ وَ إِنْ قَلَّ، وَ اجْعَلْ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اللَّهِ سِتْراً وَ إِنْ رَقَّ.«6»

خدا را بپرهيز اگر چه كم باشد و بين خود و خداوند پرده حرمت قرار داده اگر چه نازك باشد.

بنابراين حفظ حريم الهى به اين است كه بايد پلى براى ارتباط و پوششى براى‌ التفات خداوند باقى گذاشت تا در هنگام گرفتارى و رسوايى بتوان به دامن حق بازگشت و پناهى مطمئن انتخاب كرد.

مردى به رسول خدا (صلى الله عليه و آله) گفت:

أُحِبُّ أَنْ يَسْتُرَ اللَّهُ عَلى‌ عُيُوبى‌ قالَ: اسْتُرْ عُيُوبَ إِخْوانِكَ يَسْتُرُ اللَّهُ عُيُوبَكَ.«7»

دوست دارم خداوند عيب‌هايم را بپوشاند، حضرت فرمود: عيب‌هاى برادرانت را بپوشان تا خداوند عيب‌هاى تو را بپوشاند.

بر اساس اين فرمايش پيامبر عزيز اسلام (صلى الله عليه و آله)، پرده‌پوشى از صفات نيك مؤمن است.

مَنْ سَتَرَ أَخاهُ فى‌ فاحِشَهٍ رَآها عَلَيهِ سَتَرَهُ اللَّهُ فى‌ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِ.«8»

هر كه از برادر خود كار زشتى مشاهده كند و آن را بپوشاند خداوند در دنيا و آخرت عيب‌پوش او باشد.

بخشندگى از بزرگترين خصلت‌هاى خداوند است كه موجب نزديكى خدا و بنده اوست. بخشندگى يكى از درختان بهشت است كه شاخه‌هاى آن در دنيا آويزان است. بنابراين هر كه بخشنده باشد به يكى از شاخه‌هاى آن آويزان شده و آن شاخه او را به طرف بهشت مى‌كشاند.

امام على (عليه السلام) مى‌فرمايد:

السَّخاءُ سَتْرُ الْعُيُوبِ.«9»

بخشش‌گرى، پوشش عيب‌هاست.

غِطاءُ العُيُوبِ السَّخاءُ وَ الْعَفافُ.«10»

روپوش عيب‌ها، بخشش و مناعت طبع است.

چگونه بخشش و بزرگوارى معايب را مى‌پوشاند؟

همان گونه كه خداوند تعالى با بخشش و گذشت از خطاها و عيب‌هاى بندگان زمينه‌هاى زندگى طبيعى و نيكوتر را فراهم مى‌سازد و آنان را به مرز توبه و اصلاح نفس مى‌رساند، نسبت به مؤمن هم اين گونه است كه بزرگ‌منشى و بخشش او پوششى بر معايب است.

بنابراين اميرمؤمنان (عليه السلام) نشانه‌اى از فضيلت خردمند را چنين بيان مى‌فرمايد:

إِحْتَمِلْ ما يَمُرُّ عَلَيْكَ؛ فَإِنَّ الْاحْتِمالَ سَتْرُ الْعُيُوبِ وَ إِنَّ الْعاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمالٌ وَ نَصِفُهُ تَغافُلٌ.«11»

آنچه را بر تو مى‌گذرد تحمّل كن؛ زيرا تحمّل پوشش عيب‌هاست و همانا عاقل نصف او بردبارى و نصف او چشم‌پوشى است.

به تعبير ديگر از حوادث روزگار شكوه و ناله نكن؛ زيرا در بردبارى و آسان‌گيرى ناخوشى‌ها و چشم‌پوشى از نادانى‌ها و كمبودهاى اخلاقى مردم، نشانه‌اى از خردمندى است. از اثرات آن بخشندگى‌ها تحوّل انسان‌هاست.

جماعتى را به نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله) آوردند. آن حضرت به اميرمؤمنان (عليه السلام) دستور داد گردنشان را بزند و سپس امر فرمود: يك نفر از آنان را جدا كند و او را نكشد.

آن مرد پرسيد: چرا مرا از دوستانم جدا كردى در حالى كه جنايت من و دوستانم يكسان است.

پيامبر (صلى الله عليه و آله) فرمود: خداى عزوجلّ وحى فرمود: تو بخشنده قوم خود هستى؛ تو را نكشم.

مرد گفت: پس من نيز گواهى مى‌دهم كه خدايى نيست مگر اللّه و تو رسول خدايى.«12»

هرگاه خداوند سبحان مصلحت بنده‌اى را بخواهد، كم‌گويى و كم‌خورى و كم‌خوابى را در دل او قرار مى‌دهد چون هر كه در سخن و خوراك و خواب زياده‌روى كند خطاهاى او بسيار مى‌شود بى‌شرم و بى‌حيا شده سپس پارساييش كم مى‌گردد، بعد دلش مى‌ميرد و به آتش دوزخ مى‌رود.

بر اين اساس امام على (عليه السلام) به همه دوستداران اهل بيت (عليهم السلام) سفارش مى‌فرمايد:

اگر علاقمند جان خود و پوشيده ماندن عيب‌هايت هستى، كمتر سخن بگو و بيشتر خاموش باش، تا انديشه‌ات فزونى گيرد و دلت نورانى شود.«13»

پس نادان، اسير زبان خويش است و با سخنى نابجا و نپخته نفس خود و جان ديگران را به زحمت مى‌اندازد و به آلودگى‌ها و لغزش‌هاى اخلاقى دامن مى‌زند.

از اين رو حضرت على (عليه السلام) در اين باره فرموده:

قِلَّةُ الكَلامِ يَسْتُرُ الْعُيُوبَ وَ يُقَلِّلُ الذُّنُوبَ.«14»

كم گويى، عيب‌ها را مى‌پوشاند و گناهان را مى‌كاهد.

خلاصه اين كه: تلافى آنچه به خاطر خاموشى از دست برود، آسانتر از جبران چيزى است كه به موجب فك زدن از بين رفته باشد و نگهدارى آنچه در ظرف است با بستن درِ آن امكان‌پذير است.

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 84/ 341، باب 13، حديث 19؛ المصباح، كفعمى: 247.

(2)- مصباح المتهجّد: 849، دعاء الخضر (عليه السلام)، دعاى كميل؛ إقبال الأعمال: 709.

(3)- طارق (86): 9.

(4)- توبه (9): 105.

(5)- طارق (86): 9.

(6)- نهج البلاغه: حكمت 242.

(7)- كنز العمال: 16/ 129، حديث 44154.

(8)- كنز العمال: 3/ 250، حديث 6392؛ كشف الخفاء: 2/ 252، حديث 2497.

(9)- غرر الحكم: 379، حديث 8566.

(10)- غرر الحكم: 379، حديث 8569.

(11)- غرر الحكم: 284، حديث 6361.

(12)- بحار الأنوار: 68/ 354، باب 87، حديث 16؛ الإختصاص: 253.

(13)- غرر الحكم: 211، حديث 4093.

(14)- غرر الحكم: 211، حديث 4093.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - سید احمد فهری - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^