خدايا اگر پيش تو بگريم چندانكه مژگانهاى چشمم بريزد و زارى كنم چندانكه نفسم بگيرد و در خدمت تو بايستم كه پايهاى من آماس كند و چندان به تعظيم خم شوم كه مهره پشت من بدر آيد و پيشانى بر خاك نهم تا چشمهايم از كاسه بيرون شود و در همه عمر خاك زمين خورم و آب خاكستر نوشم و پيوسته نام تو را بر زبان آرم تا زبانم فرو ماند و از شرم چشم سوى آسمان برندارم سزاوار آن نيستم كه يك گناه از گناهان من پاك شود
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.