پروردگارا! اگر آنچنان بگريم كه مژههايم دانه دانه فرو ريزند،
اگر آن سان فرياد كشم كه گلوى من از فرياد فرو ماند،
اگر تا آنجا به درگاه تو بر پاى بمانم كه پاهايم بخشكد،
اگر در برابر عظمت و جلال تو آنقدر به ركوع خم شوم كه مهرهى پشتم بشكند،
اگر به درگاه تو آنقدر در سجده بمانم كه چشمانم از حدقه بيرون آيند،
اگر تا زندهام به جاى نان خاك بخورم و به عوض آب خاكستر بنوشم،
و همچنان ذكر تو گويم و به فكر تو باشم باز هم حيا مىكنم كه سر به سوى آسمانها بردارم، زيرا مىدانم كه هنوز شايستهى مغفرت و عفو تو نيستم،
حتى رياضت و رنج من به آن نيارزد كه يك گناه از گناهان بيشمارم در كارنامهى نامهام حذف كند.
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.