درود تو بر احمد و خاندان
كه هستى شرف يافت از نامشان
سرم را تو در راه خوارى مران
بر آن افسر بىنيازى نشان
خدايا به راهى چو كردم گذار
به احسان مرا سوى نيكى بدار
چنان كن كه چو پا نهم بر زمين
هدايت ببخشاييم راستين
به مال جهان در فريبم مكن
وگر خيزد از آن نصيبم مكن
ببخشاى آسودگى در حيات
ز سختى و تلخيم در ده نجات
مبادا دعا باز گردد به من
نبخشد اثر كاهدم جان و تن
كه من هيچ راهى به جز راه تو
ندانم كه آيد به درگاه تو
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.