فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 8 از دعای 20 ( دعا برای پیروزی و غلبه بر دشمنان )

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْ لِي يَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِي ، وَ لِسَاناً عَلَى مَنْ خَاصَمَنِي ، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِي ، وَ هَبْ لِي مَكْراً عَلَى مَنْ كَايَدَنِي ، وَ قُدْرَةً عَلَى مَنِ اضْطَهَدَنِي ، وَ تَكْذِيباً لِمَنْ قَصَبَنِي ، وَ سَلَامَةً مِمَّنْ تَوَعَّدَنِي ، وَ وَفِّقْنِي لِطَاعَةِ مَنْ سَدَّدَنِي ، وَ مُتَابَعَةِ مَنْ أَرْشَدَنِي .
بار خدايا! بر محمد و آل محمد درود بفرست، و براى من قدرتى بر آن كسى كه به من ستم كند، و زبانى بر آن كسى كه با من دعوا و مخاصمه كند، و پيروزى بر كسى كه با من ستيزه و عناد كند قرار ده. و براى من بر كسى كه با من نيرنگ ورزد چاره و تدبيرى، و بر كسى كه بر من ستم كند توانايى و قدرتى، و بر كسى كه مرا ناسزا گويد تكذيبى، و از كسى كه مرا تهديد كند و بترساند سلامتى ببخش. و مرا براى فرمانبرى كسى كه مرا به راه راست وادارد و پايه‌ى اعتقادى مرا استوار سازد، و پيروى كسى كه مرا ارشاد كند و آگاهى دهد و راهنمايى كند توفيق ده.

قدرت غلبه بر ظلم‌

مشكلى كه در طول تاريخ انسان از ابتداى شروع حيات تا به اين زمان وجود داشته، و به نظر مى‌رسد كه ما در تمام مشكلات و گناهان و معاصى و ظلم‌ها باشد، اطاعت نكردن انسان از اولياى الهى، و فرار بشر از خط فرمانبردارى از انبيا و امامان‌ بوده است.

دفاع و يارى در هنگام ستمگرى و فتنه زمامداران جور، از نشانه‌هاى مردم باايمان است. چنانچه مردم در دفاع از حق يا وطن و يارى رسانى به يكديگر كوتاهى كنند و اسباب ورود دشمن و ستمگرى را فراهم سازند، به ضعف ايمان دچار شده‌اند.

قرآن كريم درباره كسانى كه مورد ستم قرار گرفته‌اند؛ مى‌فرمايد:

﴿وَ الَّذِينَ إِذَآ أَصَابَهُمُ الْبَغْىُ هُمْ يَنتَصِرُونَ﴾«1»

و آنان كه هرگاه ستمى به آنان رسد [تسليم ستم و ستمكار نمى‌شوند، بلكه از دشمن به حكم حق و برابر با قوانين اسلام‌] انتقام مى‌گيرند.

امّا در دادگاه الهى كه ميان ستمديده و ستمگر داورى مى‌شود، جاى گذشت و مماشات نيست؛ زيرا حاكم خداست و خداوند متعال سوگند به جلالت خود ياد كرده كه حق مظلوم را از ظالم بگيرد؛ پس در قيامت گروهى درگير اين مسائل هستند.

أنس از رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) نقل مى‌كند كه فرمود:

بَيْنَ الجَنَّةِ وَ الْعَبْدِ سَبْعُ عِقابٍ، أَهْوَنُها الْمَوْتُ، قالَ أَنَسُ: قُلْتُ: يا رَسُولَ اللَّهِ فَما اصْعَبُها؟ قالَ: الْوُقُوفُ بَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ إِذا تَعَلَّقَ الْمَظْلُومُونَ بِالظَّالِمينَ.«2»

هفت عذاب بين بهشت و بنده است و آسان‌ترين آنها مرگ است. انس گفت:به حضرت عرض كردم: اى رسول خدا! سخت‌ترين آنها كدام است؟ فرمود:ايستادن در حضور خداوند بزرگ و ارجمند هنگامى كه ستمديدگان براى‌ احقاق حق، با ستمگران درگير مى‌شوند.

اولين راه مقابله با ظالم و مبارزه با ظلم، به كار گرفتن نيروهاى دفاعى شخصى است كه خداوند منان در اعضاى همه انسان‌ها به وديعه گذارده تا در هنگام نياز به كار گيرد و نفس خويش را از شر موجودات شرور و حيوانات گزنده يا درنده يا ستمكار بدتر از حيوان، مصون بدارند.

يد به معناى قدرت و قوت است و در اين جا به معناى غلبه و پيروزى است، يعنى خودم دست توانايى باشم كه جلوى ظلم را بگيرم و شر او را از خود بگردانم.

اين عبارات به روشنى وظيفه مسلمانان را در مقابله با ستم بيان مى‌كند كه تا جايى نيرو دارد به ظلم تن در ندهد و در مقابل ستمگر، زبون و پست نباشد و تمام توان خود را براى دفع او به كار گيرد، اگر بر ظالم غلبه كرد، ستم او را از ميان برده و خود را از شرّش رهايى بخشيده است. و اگر نتوانست بر ظالم غلبه كند و مظلوم باقى بماند او نزد پروردگار پاداش دارد؛ زيرا وظيفه خود را به خوبى انجام داده است. امّا اگر ستمكش در مقابل ستمكار سكوت كند و ضربات او را با ذلّت و سرافكندگى تحمل نمايد، او ظلم‌پذير است و در قيامت همانند ظالم مورد پرسش و بازجويى قرار مى‌گيرد؛ زيرا او بر جسارت و جرأت ظالم مى‌افزايد و راه ستم پيشگى را بر او هموار مى‌سازد و در حقيقت در اعمال ظالمانه كمك مى‌كند. پس گناه ستم‌پذيرى كمتر از گناه ستمكارى نيست.

دومين راه؛ براى دفع ظالم استفاده از دستگاه قضايى و قدرت اجرايى است.

ستمديده براى دفع از ظلم بايد از نيروى اجرايى و نظامى نيز استفاده كند يعنى اسلحه و مهمات جنگى را بگيرد و به دفاع از خويش و كشور خود بپردازد.

سومين راه؛ براى كوتاه كردن دست ستمگران و دشمنان، كمك‌گيرى از افكار عمومى است. يعنى از موقعيت و وضعيت ناگوار مظلوم حمايت كند و حداقل در دل براى او دعا كند و از دشمنان او اظهار تنفر نمايد. استفاده از حمايت عمومى‌ براى كوبيدن ظلم به هر شكلى كه باشد، مفيد و ثمربخش است و معصومان عزيز اسلام (عليهم السلام) براى نجات از ستم دستورهايى داشته‌اند كه بايد توجه ويژه به آنها نمود.

رسول گرامى (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد:

مَنْ أُذِلَّ عِنْدَهُ مُؤْمِنٌ وَ هُوَ يَقْدِرُ عَلى‌ أَنْ يَنْصُرَهُ فَلَمْ يَنْصُرْهُ أَذَلَّهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى‌ رُؤُوسِ الْخَلائِقِ.«3»

هر كه مؤمنى را پيش او خوار كنند و توانايى دارد كه او را يارى كند و نكند خداوند در روز قيامت پيش همگان خوارش كند.

حكايتى جالب از امام باقر (عليه السلام) در اين باره نقل شده است؛ كه فرمود:

مردى به نزد پيامبر گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) رفت و از اذيت همسايه خود شكايت كرد؛ حضرت به وى فرمود: صبر كن. پس از چند روز دوباره رفت، حضرت به او فرمود:

صبر كن. براى بار سوم رفت، حضرت به او فرمود: روز جمعه وقتى كه مردم براى اقامه نماز جمعه به مسجد مى‌روند، اثاثيه خانه‌ات را از منزل بيرون بگذار و در كنار كوچه انباشته كن به گونه‌اى كه مردم ببينند. وقتى از تو علّت اين كار را پرسيدند، جريان خودت را براى آنها بازگو كن. مرد شاكى اين دستور را انجام داد و همسايه آزار دهنده از اين وضع به ضرر خود احساس خطر كرد و نزد او آمد و درخواست كرد كه اثاثش را به داخل منزل ببرد و گفت: براى تو با خدا عهد مى‌بندم كارهاى گذشته را تكرار ننمايم.«4»

اين قصه‌ها حاكى از اين است كه يارى مردم در هر زمينه هر چند براى فشار آوردن بر ظالم باشد تا حل مشكلات مظلوم شود؛ امرى مطلوب است.

خوشا آن بنده با عهد و پيوند

كه دارد بازگشتى با خداوند

بكام خويش اگر چندى رود راه‌

چو باز آيد نياز آرد بدرگاه‌

بنالد گاهى از سوز و گدازى‌

بمالد بر زمين روى نيازى‌

بجوشد بحر الطاف خدائى‌

زگرداب غمش بخشد رهائى‌

بگويد اى خدا بر عزت تو

به عزت بخشى بى منت تو

به اشك طفلى از درد نهانى‌

به آه پيرى ازداغ جوانى‌

به مسكينى و عجز عذر خواهان‌

به عذرآوردن صاحب گناهان‌

به سختى بردن ايام دورى‌

به تلخى بردن شام صبورى‌

به اشك و زارى شام غريبان‌

به رشك عاشق از كام رقيبان‌

به داغ من كه از شمعم جگر سوخت‌

به سوز شمع كز من بيشتر سوخت‌

كزين وادى مرا آزاديى بخش‌

زنور شمع خويشم هاديى بخش‌

______________________________

(1)- شورى (42): 39.

(2)- كنز العمال: 3/ 824، حديث 8862؛ الجامع الصغير: 1/ 490، حديث 3173.

(3)- بحار الأنوار: 72/ 226، باب 66، ذيل حديث 1؛ كشف الرّيبة: 19.

(4)- الكافى: 2/ 668، حديث 13؛ بحار الأنوار: 22/ 122، باب 37، حديث 91.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - روح الله خاتمي - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد تقي فلسفی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^