و سرى در برابرش قرار ده تا چشمش نسبت به من كور و گوشش از شنيدن ياد من كر و دلش هنگام ياد من قفل و زبانش از سخن گفتن دربارهى من لال شود و سرش را به پتك ذلت بكوبى و عزتش را به ذلت تبديل كنى و بزرگى و جبروتش را بشكنى و گردنش را به خوارى به زيرآوى و كبريايىاش را از بين ببرى و من را از همهى ضررها و شرها و طعنها و غيبتها و عيبجويىها و حسدها و دشمنىها و بندها و دامها و پيادهها و سوارههاى او امنيت بخشى، زيرا كه تو بر همه چيره و بر هر كارى توانايى.
.استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا اینجا را کلیک کنید