فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 7 از دعای 25 ( وسوسه های شیطان برای به انحراف کشاندن انسان‌ها )

إِنْ هَمَمْنَا بِفَاحِشَةٍ شَجَّعَنَا عَلَيْهَا ، وَ إِنْ هَمَمْنَا بِعَمَلٍ صَالِحٍ ثَبَّطَنَا عَنْهُ ، يَتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ ، وَ يَنْصِبُ لَنَا بِالشُّبُهَاتِ ، إِنْ وَعَدَنَا كَذَبَنَا ، وَ إِنْ مَنَّانَا أَخْلَفَنَا ، وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنَّا كَيْدَهُ يُضِلَّنَا ، وَ إِلَّا تَقِنَا خَبَالَهُ يَسْتَزِلَّنَا .
به كار خطامان دليرى دهد هم از كار شايسته سيرى دهد فرستد دل به ما سوى هوس به جانها دهد شبهه را دسترس دهد وعده اما همه نادرست بتابد از آن وعده‌ها روى چست چو گشتيم سرگرم در آرزو دگر كرد راه و بتاباند رو به مكرش نبندى اگر راه را نشاند سر راه ما چاه را نباشى اگر خود نگهدار ما به لغزش كشاند همه كار ما

نويد و اميد دروغين شيطان‌

عقل سالم حكم مى‌كند كه انسان از دشمن خطرناك كه به هيچ موجودى رحم نمى‌كند و قربانيش در هر گوشه و كنارى بر خاك هلاكت افتاده؛ سخت بپرهيزد.

قرآن تأكيد مى‌كند كه حساب شيطان و همكارانش از ساير دشمنان جداست او و همكارانش شما را مى‌بينند درحالى كه شما آنها را نمى‌بينيد.

به راستى بايد در برابر چنين دشمن ناپيدايى كه لحظات حمله او را با دقت نمى‌توان پيش بينى كرد، هميشه آماده دفاع بود.

خداوند كريم در سوره ابراهيم از دعوت‌هاى شيطان با عنوان وعده و آرزو و اميدهاى پوچ ياد نموده وحقيقت امر را روشن ساخته و فرموده است:

﴿وَقَالَ الشَّيْطَانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ ۖ وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي ۖ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ ۖ مَا أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ ۖ إِنِّي كَفَرْتُ بِمَا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ ۗ إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾«1»

و شيطان [در قيامت‌] هنگامى كه كار [محاسبه بندگان‌] پايان يافته [به پيروانش‌] مى‌گويد: يقيناً خدا [نسبت به برپايى قيامت، حساب بندگان، پاداش و عذاب‌] به شما وعده حق داد، و من به شما وعده دادم [كه آنچه خدا وعده داده، دروغ است، ولى مى‌بينيد كه وعده خدا تحقّق يافت‌] و [من‌] در وعده‌ام نسبت به شما وفا نكردم، مرا بر شما هيچ غلبه و تسلّطى نبود، فقط شما را دعوت كردم [به دعوتى دروغ و بى‌پايه‌] و شما هم [بدون انديشه و دقت دعوتم را] پذيرفتيد، پس سرزنشم نكنيد، بلكه خود را سرزنش كنيد، نه من فريادرس شمايم، و نه شما فريادرس من، بى‌ترديد من نسبت به شرك‌ورزى شما كه در دنيا درباره من داشتيد [كه اطاعت از من را هم‌چون اطاعت خدا قرار داديد] بيزار و منكرم؛ يقيناً براى ستمكاران عذابى دردناك است.

از آيه فوق استفاده مى‌شود كه دعوت‌هاى شيطان، هرگز اختيار و آزادى اراده را از انسان نمى‌گيرد، بلكه او يك اميد دهنده‌اى بيش نيست ولى انسان با علاقه و ميل خود، زمينه‌هاى قبلى و پيوستگى به خواسته‌هاى او را فراهم مى‌سازد.

زمينه‌هاى كار خلاف وضع انسان را به جايى مى‌رساند كه حالت بى‌اختيارى در برابر وسوسه‌ها در وجودش پيدا مى‌شود، همان گونه كه در همه معتادان به مواد افيونى مشاهده مى‌شود كه با اراده خودشان راه اسارت را براى خود باز مى‌كنند. و با اولين پُكى كه به سيگار مى‌زنند تير مسموم شيطان را به سوى خود مى‌رهانند، سپس براى توجيه دعوت شيطان مى‌گويند، اين نشانه مرادنگى و بزرگى است و يا براى تفريح و سرگرمى و آرامش فكرى چنين مى‌كنيم.

شيطان به اين ترتيب در قيامت، پاسخ دندان شكنى به همه كسانى كه گناهان خويش را به گردن او مى‌اندازند و او را عامل انحرافات خود مى‌شمرند و به او لعنت مى‌فرستند، مى‌دهد. و اين شيوه كودكان را كه گروهى از گنهكاران براى تبرئه خويش دارند، مى‌كوبد؛ و مى‌گويد: مرا سرزنش نكنيد بلكه خود را ملامت كنيد؛ زيرا خودتان كرديد كه لعنت بر خودتان باد. در حقيقت سلطان حقيقى بر انسان، اراده و عمل اوست نه چيز ديگر.


برنامه‌هاى شيطان براى گمراهى انسان‌

از آيات كريمه قرآن استفاده مى‌شود: شيطان سوگند ياد كرده كه: چند برنامه را در دعوت خود اجرا كند و گام به گام خود را به سوى هدف‌هايش نزديك سازد.

1- از بندگان خدا نصيب معينى را انتخاب مى‌كند كه انسان‌هاى باايمان و اراده ضعيف، تسليم اويند.

2- با گمراه كردن و زيبا جلوه دادن راه باطل، حق را بر مردم مى‌پوشاند.

3- با وعده‌ها و آرزوهاى دور و دراز و رنگارنگ بندگان را سرگرم مى‌سازد.

در حديث پرمغز و هشدار دهنده‌اى از امام صادق (عليه السلام) وارد شده است كه وقتى آيه:

﴿وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ﴾«2»

و آنان كه چون كار زشتى مرتكب شوند يا بر خود ستم ورزند، خدا را ياد كنند و براى گناهانشان آمرزش خواهند؛ و چه كسى جز خدا گناهان را مى‌آمرزد؟و دانسته و آگاهانه بر آنچه مرتكب شده‌اند، پا فشارى نمى‌كنند.

نازل شد، ابليس بالاى كوه ثور در مكّه رفت و با صداى بلندى فرياد كشيد و سران و يارانش را جمع كرد. گفتند: اى آقاى ما چه شده كه ما را فراخوانده‌اى؟

گفت: اين آيه نازل شده چه كسى مى‌تواند با آن مقابله كند؟ يكى از شياطين بزرگ گفت: من مى‌توانم، نقشه‌ام چنين و چنان است. ابليس طرح او را نپسنديد. ديگرى برخاست و گفت: چنين كنم، مانند او ابليس باز هم نپذيرفت. سپس وسواس خناس ايستاد و گفت: من از عهده آنان برآيم، ابليس گفت: چگونه؟ گفت: آنها را با وعده‌ها و آرزوها سرگرم مى‌كنم تا آلوده به گناه شوند و هنگامى كه مرتكب شدند، توبه را از يادشان مى‌برم! ابليس گفت: تو مى‌توانى از عهده اين كار برآيى. پس او را تا روز قيامت مأمور به آن كرد.«3»

4- مردم را به اعمال خرافى و وهمى، مانند ترس از فقر و مال اندوزى فرا مى‌خواند و سنت‌ها و بدعت‌هاى بى‌پايه را پديد مى‌آورد و سپس از آداب و رسوم آنان محسوب مى‌شود.

5- مردم را به تغيير و تبديل فطرت و آفرينش پاك خداوند وادار مى‌كند و آنان را به صفات و خوى حيوانى و دنيوى علاقمند مى‌كند.

6- مردم را گام به گام با آسان و شيرين كردن مقدمات عمل؛ تشويق به اجرا مى‌كند.

تمام دستگاه‌هاى شيطانى و ابزار و ياران او براى پياده كردن نقشه‌هاى شوم او از روش خطوات يعنى قدم به قدم بهره مى‌گيرد و از ديدگاه تربيتى همان طور كه تربيت انسان مرحله به مرحله تكامل پيدا مى‌كند، انحراف او هم درجه به درجه در وجودش نفوذ مى‌كند.

به عنوان مثال: آلودگى جوان از مرحله ديدن و تماشاى صحنه‌هاى گناه آلود آغاز شده، سپس به مرحله شركت در محفل يا استفاده از ماده‌اى به عنوان آرامبخش و درمان روانى ادامه پيدا مى‌كند. و آنگاه به مرحله نهادى و حرفه‌اى در مى‌آيد و جوان به شكل جنايت پيشه و معتاد مشهور، به عالم حيوانيت در مى‌آيد.

يا در باب شبهه افكنى و ترديد در اعتقادات آدمى، به او وسوسه مى‌كند كه براى مرگ و توبه وقت زياد است، يا چه كسى گفته خدا عذاب مى‌كند، يا چه كسى از درون قبر خبر داده، يا چه كسى از آن دنيا برگشته و ...

به اين ترتيب او فرمايش‌هاى همه انبيا و ائمه اطهار و اولياى الهى و عالمان را ناديده مى‌گيرد، و در انتظار معجزه يا عذاب آسمانى، به نيرنگ شيطان دچار مى‌شود و اين مؤمنان واقعى هستند كه بايد جانب حق و حقيقت را به نيكى بشناسند.

امام صادق (عليه السلام) در وصيّت خويش به عبداللّه بن جندب مى‌فرمايد:

يا عَبْدَ اللَّهِ لَقَدْ نَصَبَ إِبْليسُ حَبائِلُهُ فى‌ دارِ الْغُرُورِ فَما يَقْصِدُ فيها الَّا أَوْلِيائَنا.«4»

اى عبداللّه! همانا شيطان بزرگ در اين سراى پرفريب، دام‌هاى خود را پهن كرده و هدف او به غير دوستداران ما نيست.

______________________________

(1)- ابراهيم (14): 22.

(2)- آل عمران (3): 135.

(3)- بحار الأنوار: 60/ 197، باب 3، حديث 6؛ الأمالى، شيخ صدوق: 465، حديث 5.

(4)- بحار الأنوار: 75/ 279، باب 24، حديث 1؛ تحف العقول: 301.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^