فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 21 از دعای 32 ( درخواست پرده پوشی و رازداری خداوند در قیامت )

اللَّهُمَّ وَ إِذْ سَتَرْتَنِي بِعَفْوِكَ ، وَ تَغَمَّدْتَنِي بِفَضْلِكَ فِي دَارِ الْفَنَاءِ بِحَضْرَةِ الْأَكْفَاءِ ، فَأَجِرْنِي مِنْ فَضِيحَاتِ دَارِ الْبَقَاءِ عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ ، وَ الرُّسُلِ الْمُكَرَّمِينَ ، وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ ، مِنْ جَارٍ كُنْتُ أُكَاتِمُهُ سَيِّئَاتِي ، وَ مِنْ ذِي رَحِمٍ كُنْتُ أَحْتَشِمُ مِنْهُ فِي سَرِيرَاتِي .
بار خدايا چون (گناهان) مرا به عفو و گذشت و احسان و نيكى خود در سراى نيستى (دنيا) در حضور نظائر و مانندها (ى من) پوشاندى (رسوايم نكردى) پس از رسوائيهاى سراى هستى (آخرت) در جايگاههاى حاضرين از فرشتگان ارجمند و پيغمبران گرامى و آنانكه در راه خدا كشته شده‌اند و نيكوكاران پناهم ده از همسايه‌اى كه بديهايم را از او پنهان مى‌نمودم، و از خويشاوندى كه در كارهاى پنهانى خود از او شرم مى‌داشتم‌

پرده‌پوشى خداوند در برابر رسوايى انسان‌

از تلخ‌ترين صحنه‌هاى قيامت پرده‌بردارى از درون حقيقى آدم است، پرده‌اى كه از روى اسرار نهان انسان، كنار مى‌رود و او در مقابل بزرگان پاك نهاد و دوستانى كه پيوسته در پوشيدن حالات خود از آنها مى‌كوشيد، يكباره همه رازهاى او آشكار مى‌شود.

پروردگار ستّار در اين جهان پرده سرّپوشى خود را بر انسان و صفات درونى و اعمال ظاهرى افكنده است، مردم در سايه آن به زندگى روزمرّه دنيايى خويش ادامه مى‌دهند. خداوند به خاطر پيوستگى گذران زندگى، سرّ را فاش نمى‌كند وگرنه آدمى با آدمى زندگى نمى‌كرد حتى براى بدرقه جنازه و دفن او هم شركت نمى‌نمود.

همانگونه كه امير المؤمنين على (عليه السلام) فرمود:

لَوْ تَكاشَفْتُمْ ما تَدافَنْتُمْ.«1»

اگر پرده از شما برداشته شود شما را دفن نخواهند كرد.

پس اگر كسى دوست دارد لطف خدا در دنيا حال او را فرا گيرد و بر اسرار او پرده عفو بكشد، بايد از خدا شرم داشته باشد و بى‌باكانه عمل نكند؛ زيرا صبر و گذشتِ خداوند حليم هم اندازه‌اى دارد، اگر بنده‌اى افسار سركش نفس امّاره را رها كند چنان رسواى دو عالم مى‌شود كه حق تعالى هم نسبت به او بى‌توجّه مى‌شود.

عبداللّه بن مسعود مى‌گويد: پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) در سفارش‌هاى حكيمانه‌اش به من فرمود:

يَا ابْنَ مَسْعُودٍ! عَلَيْكَ بِالسَّرائِرِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعالى‌ يَقُولُ: ﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ * فَمَا لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ﴾«2»يَا ابْنَ مَسْعُودٍ! إِحْذَرْ يَوْماً تُنْشَرُ فِيهِ الْصَّحائِفُ وَ تَظْهَرُ فِيهِ الْفَضائِحُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعالى‌ يَقُولُ: ﴿وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا ۖ وَ إِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا ۗ وَ كَفَىٰ بِنَا حَاسِبِينَ﴾«3»«4»

اى پسر مسعود! بر تو باد به رازها؛ زيرا خداوند بزرگ مى‌فرمايد: «روزى كه رازها فاش مى‌شود.* پس انسان را [در آن روز در برابر عذاب‌] نه نيرويى است و نه ياورىاى پسر مسعود! بترس از روزى كه نامه‌هاى اعمال باز شود و رسوايى‌ها آشكار گردد؛ زيرا خداى متعال مى‌فرمايد: «و ترازوهاى عدالت را در روز قيامت مى‌نهيم و به هيچ كس هيچ ستمى نمى‌شود؛ و اگر [عمل خوب يا بد] هم وزن دانه خردلى باشد آن را [براى وزن كردن‌] مى‌آوريم، و كافى است كه ما حسابگر باشيم.

راز دارى و پرده پوشى عملى نيك است. اگر آنچه را كه خدا مى‌داند، ديگران مى‌دانستند يكديگر را بين خود راه نمى‌دادند؛ زيرا پرده جهل و بى‌خبرى از حال مردم؛ نعمتى بزرگ است كه خداوند بر انسان‌ها لطف كرده است، چون اگر همه امور ظاهرى و باطنى نمايان بود مردم از همديگر فرار مى‌كردند و هرگز جامعه و خانواده‌اى تشكيل نمى‌شد. اما خداوند به رحمت خويش با پوشش بر گناهان و عيب‌ها بين دل‌ها عشق و دوستى و پرده حيا قرار داده تا در كنار هم زندگى كنند.

امام صادق (عليه السلام) مى‌فرمايد:

إِنَّ لِلَّهِ تَبارَكَ وَ تَعالى‌ عَلى‌ عَبْدِهِ الْمُؤْمِنِ أَرْبَعينَ جُنَّةً، فَمَتى‌ أَذْنَبَ ذَنْباً كَبِيراً رَفَعَ عَنْهُ جُنَّةً فَإِذا عابَ أَخاهُ الْمُؤْمِنَ بِشَى‌ءٍ يَعْلَمُهُ مِنْهُ انْكَشَفَ تِلْكَ الْجُنَنُ عَنْهُ وَ يَبْقى‌ مَهْتُوكَ السِّتْرِ فَيَفْتَضِحُ فِى السَّماءِ عَلى‌ أَلْسِنَةِ الْمَلائِكَةِ وَ فِى الْأَرْضِ عَلى‌ أَلْسِنَةِ النَّاسِ وَ لايَرْتَكِبُ ذَنْباً إِلَّا ذَكَرُوهُ وَ يَقُولُ الْمَلائِكَةُ الْمُوَكِّلُونَ بِهِ يا رَبَّنا قَدْ بَقِىَ عَبْدُكَ مَهْتُوكَ السِّتْرِ وَ قَدْ أَمَرْتَنا بِحِفْظِهِ فَيَقُولُ عَزَّوَجَلَّ: مَلائِكَتى‌ لَوْ أَرَدْتُ بِهذَا الْعَبْدِ خَيْراً ما فَضَحْتُهُ فَارْفَعُوا أَجْنِحَتَكُمْ عَنْهُ فَوَ عِزَّتى‌ لايَؤُول إِلى‌ خَيْرٍ أَبَداً.«5»

خداى بلند مرتبه و برتر براى بنده مؤمن خود چهل سپر قرار داده است، هر گاه گناه بزرگى از او سر زند يك سپر كنار مى‌رود و چون از برادر مؤمن خود عيبى بداند و او را به آن سرزنش كند ديگر سپرها كنار روند و بى‌پرده ماند و به اين ترتيب در آسمان به زبان فرشتگان و در زمين به زبان مردم رسوا مى‌شود. و هر گناهى كه مرتكب مى‌شود او را ياد مى‌كنند و فرشتگان موكّل او مى‌گويند: اى پروردگار ما! بنده تو بدون پرده مانده است و تو ما را به نگه دارى از او فرمان دادى. پس خداوند متعال مى‌فرمايد: فرشتگانم! اگر خوبى در اين بنده مى‌خواستم او را رسوا نمى‌كردم، بال‌هايتان را از او برداريد، به بزرگواريم قسم! هرگز به خيرى باز نگردد.

امام على (عليه السلام) در بيان سرزنش غرور انسان در برابر پروردگار كريم مى‌فرمايد:

فَتَعالى‌ مِنْ قَوِىٍّ ما اكْرَمَهُ! وَ تَواضَعْتَ مِنْ ضَعيفٍ ما اجْرَأكَ عَلى‌ مَعْصِيَتِه! وَ انْتَ فى كَنَفِ سِتْرِهِ مُقيمٌ وَ فى سَعَةِ فَضْلِهِ مُتَقَلِّبٌ، فَلَمْ‌يَمْنَعْكَ فَضْلَهُ وَ لَمْ‌يَهْتِكْ عَنْكَ سِتْرَهُ بَلْ لَمْ‌تَخْلُ مِنْ لُطْفِهِ مَطْرَفَ عَيْنٍ، فى نِعْمَةٍ يُحْدِثُها لَكَ، اوْ سَيِّئَةٍ يَسْتُرُها عَلَيْكَ، اوْ بَلِيَّةٍ يَصْرِفُها عَنْكَ، فَما ظَنُّكَ بِهِ لَوْ أَطَعْتَهُ؟!.«6»

بلند مرتبه است خدايى كه با اين قدرتش چه كريم است! و تو با اين ناتوانى و پستى چه جرأتى بر معصيت او دارى! در حالى كه در پناه پوشش او مقيمى، و در فراخناى احسانش مى‌گردى، فضلش را از تو باز نداشته، و پرده حرمتت را ندريده است، بلكه در نعمتى كه براى تو ايجاد مى‌كند، و گناهى كه بر تو مى‌پوشاند، و بلايى كه از تو دور مى‌نمايد چشم به هم زدنى از لطفش محروم نيستى، پس به او چه گمان مى‌برى اگر او را بندگى كنى؟!

و نيز فرمود:

مَنْ تابَ تابَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ أُمِرَتْ جَوارِحُهُ أَنْ تَسْتُرَ عَلَيْهِ وَ بِقاعُ الْأَرْضِ أَنْ تَكْتُمَ عَلَيهِ وَ أُنْسِيَتِ الْحَفَظَةُ ما كانَتْ تَكْتُبُ عَلَيْهِ.«7»

هر كه توبه كند خداوند او را بيامرزد و به اعضاى بدن او و جاى جاى زمين دستور داده شود كه آبروى او را حفظ كند و عيب‌هايش را بپوشاند و گناهانى كه فرشتگان حافظ اعمال برايش نوشته‌اند از ياد آنان ببرد.

پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى‌فرمايد:

مَنْ عَلِمَ مِنْ أَخِيهِ سَيِّئَةً فَسَتَرَها، سَتَرَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ.«8»

هر كه از برادر خود گناهى بداند و آن را بپوشاند، خداوند روز قيامت گناهان او را بپوشاند.

أصبغ بن نباته مى‌گويد:

أَتَى رَجُلٌ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) فَقالَ: يا أَمِيرَالْمُؤْمِنينَ، إِنِّى زَنَيْتُ فَطَهِّرنى‌، فَأَعْرَضَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) بِوَجْهِهِ عَنْهُ، ثُمَّ قالَ لَهُ: إِجْلِسْ، فَأَقْبَلَ عَلِىٌّ (عليه السلام)‌ عَلَى الْقَوْمِ فَقالَ: أَيَعْجِزُ احَدَكُمْ إِذا قارَفَ السَّيِّئَةَ أَنْ يَسْتُرَ عَلى نَفْسِهِ كَما سَتَرَ اللَّهُ عَلَيْهِ.«9»

مردى خدمت اميرمؤمنان آمد و عرض كرد: اى اميرمؤمنان! من زنا كرده‌ام، مرا پاك گردان. اميرمؤمنان رويش را از او برگرداند، سپس فرمود: بنشين.آنگاه امام على (عليه السلام) رو به مردم كرد و فرمود: اگر كسى از شما اين گناه را مرتكب شود مگر نمى‌تواند آن را بر خود بپوشاند همچنانكه كه خدا بر او پوشانده است.

يكى از صفات جمالى حق تعالى ستّار العيوب است، پرده‌پوشى عيب‌هايى كه براى انسان رسوايى به بار مى‌آورد.

همانطور كه در دعاى اهل بيت المعمور آمده است:

يا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ يا مَنْ لَمْ‌يُؤاخِذْ بِالْجَريرَةِ وَ لَمْ‌يَهْتِكِ السِّتْرَ يا عَظِيمَ الْعَفْوِ يا حَسَنَ التَّجاوُزِ.«10»

اى خدايى كه زيبايى‌ها را آشكار مى‌كنى و زشتى‌ها را مى‌پوشانى و اى خدايى كه بندگان را بر جسارت پديد آوردن جنايت‌ها شتاب نمى‌گيرى و پرده‌درى حرمت بندگان را روا نمى‌دارى، اى بزرگ آمرزنده و اى نيك درگذرنده.

شيخ بهائى رحمه الله در تفسير دعاى فوق و تجسّم اعمال در ملكوت حق، از امام صادق (عليه السلام) نقل كرده است كه فرمودند:

ما مِنْ مُؤْمِنٍ الَّا وَ لَهُ مِثالٌ فِى الْعَرْشِ فَإِذا اشْتَغَلَ بِالرُّكُوعِ وَ السُّجُودِ وَ نَحْوِهِما فَعَلَ مِثالَهُ مِثْلَ فِعْلِهِ فَعِنْدَ ذلِكَ تَراهُ الْمَلائِكَةُ عِنْدَ الْعَرْشِ وَ يُصَلُّونَ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لَهُ وَ إِذا اشْتَغَلَ الْعَبْدُ بِمَعْصِيَةٍ أَرْخى‌ اللَّهُ تَعالى‌ عَلى‌ مِثالِهِ سِتْراً لِئَلَّا تَطَّلِعُ الْمَلائِكَةُ عَلَيْها. فَهَذا تَأْويلُ يا مَنْ اظْهَرَ الْجَميلَ وَ سَتَرَ الْقَبيحَ.«11»

براى هر انسان با ايمانى در عرش همانندى است، پس هرگاه او به ركوع و سجده و مانند آن مشغول گردد آن صورت هم به مانند عمل او انجام مى‌دهد، پس چون فرشتگان آن صورت را مشغول به آن عمل مى‌بينند براى آن مؤمن دعا و طلب مغفرت مى‌كنند. پس هر گاه آن بنده به گناهى سرگرم شود، خداوند پرده‌اى بر روى آن صورت مثالى مى‌كشد تا آن فرشتگان از عمل زشت او آگاه نشوند. پس اين تفسير؛ يا مَنْ اظْهَرَ الْجَميلَ وَ سَتَرَ الْقَبيحَ‌ است.

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 74/ 385، باب 15، حديث 10؛ عيون أخبار الرضا (عليه السلام): 2/ 53، حديث 204.

(2)- طارق (86): 9- 10.

(3)- انبياء (21): 47.

(4)- بحار الأنوار: 74/ 111، باب 5، حديث 1؛ مكارم الأخلاق: 457.

(5)- بحار الأنوار: 70/ 361، باب 137، حديث 87؛ الإختصاص: 220.

(6)- نهج البلاغه: خطبه 214.

(7)- بحار الأنوار: 6/ 28، باب 20، حديث 32؛ مشكاة الأنوار: 109.

(8)- كنز العمال: 3/ 250، حديث 6391؛ مسند احمد بن حنبل: 4/ 104.

(9)- من لايحضره الفقيه: 4/ 31، حديث 5017؛ وسائل الشيعة: 28/ 38، باب 16، حديث 34159.

(10)- بحار الأنوار: 83/ 75، باب 39، ذيل حديث 10؛ البلد الأمين: 18.

(11)- بحار الأنوار: 54/ 354، باب 2، تنبيه؛ مفتاح الفلاح: 201.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^