چه بسيارى كه سر از امر و فرمان
فرو پوشيده و خوشحال و خندان
و بر آن همتى بر منكراتت
هواى شهوتى بر منهياتت
ز تقوا و عفافش خواب برده
هوس بر مصلحت از ياد برده
تو بودى آن خداوند كريمى
كه دانا بر معاصيها و بينى
توانستى خبردارى ز كارى
كه يك باره حجاب استتارى
ز روى كار ماها برده بالا
ميان خاص و عامى كوس رسوا
كه مردم بىخبر از اين فضايح
و كس را قدرتى بر اين قبايح
كزان قدرت ز بىشرمى رخسار
فرو بنشاند او را و نشد خوار
و اما لطف تو اين بوده و هست
كه چشم و گوش ما را او فرو بست
ز چشم انداز مردم كرده پنهان
كنون اى كردگار حى سبحان
استاد انصاریان این فراز را همراه با فراز قبل شرح کرده اند، برای مشاهده لطفا «اینجا» را کلیک کنید.