بيشتر انسانها درباره قيامت به باور يقينى نرسيدهاند. هر كار ناپسندى را مرتكب مىشوند سپس براى پوشاندن گناه خود به هر عذر و بهانهاى روى مىآورند و به تهديدهاى حق اعتماد نمىكنند تا در روز قيامت به پاى ميز محاكمه حاضر شوند.
يعنى بعضى از مردم راه را عوضى مىروند كه آنان گمراهند و تكليفشان روشن است. ولى برخى از مردم عوضى راه مىروند و با توجّه به آگاهى راه را اشتباهى پى مىگيرند و تا سرشان به سنگ نخورد بيدار نمىشوند؛ مانند آن بيمارى كه رسول اكرم (صلى الله عليه و آله) او را از خواب غفلتى نابخردانه، بيدار ساخت.
«پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) همواره جوياى حال ياران خود مىشد. يكى از يارانش بيمار و بسترى شد به عيادت اورفت و بر بالينش نشست. پس از احوالپرسى، بيمار گفت:
يار رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) نماز مغرب را با شما به جماعت خواندم، شما سوره قارعه را در نماز خوانديد، من آنچنان تحت تأثير قرار گرفتم كه به خدا عرض كردم، اگر در نزد تو گنهكارم، طاقت عذاب آخرت را ندارم در همين دنيا مرا عذاب كن. اكنون رسول خدا مىبينى كه بيمار شدهام.
پيامبر فرمود: دعاى خوبى نكردهاى، چرا نگفتى:
پروردگارا! به ما در دنيا نيكى و در آخرت هم نيكى عطا كن، و ما را از عذاب آتش نگاه دار.
آنگاه پيامبر براى او دعا كرد و او از بيمارى نجات يافت
بشر با وضع اسفبارى به صحنه قيامت وارد مىشود و براى دفاع از نفس و عمل خود از هر برخورد و كيفرى به جدال و اهانت روى مىآورد و فراموش كرده كه خداوند به او فرموده بود:
اى مؤمنان! خود و خانواده خود را از آتشى كه هيزم آن انسان ها و سنگ ها است، حفظ كنيد. بر آن فرشتگانى خشن و سختگير گمارده شدهاند كه از آنچه خدا به آنان دستور داده، سرپيچى نمىكنند، و آنچه را به آن مأمورند، همواره انجام مىدهند.
پس در دادگاه الهى و پاسخگويى حاكم مطلق در مىماند كه چرا ﴿وَقُودُهَا النَّاسُ﴾ شده است. يعنى او عامل توليد فساد و مواد آتشزاى جهنّم شده است.هنگامى كه تجسّم عمل انسان در قيامت باشد همه خصلتها و اعمال زشت او در دنيا، در آن روز آتشگيره مىشود.
ادعاى ايمان و مسلمانى كافى نيست. حراست از جان و خانواده از خطرات و آسيبها مهم است. پس بايد مراقبت نمود كه به جدال با حق نيانجامد.
[ياد كن] روزى را كه هر كس [به پيشگاه حق] مىآيد [براى مصون ماندنش از عذاب] از خود دفاع مىكند و هر كس هر عملى انجام داده است [همه آن] به طور كامل به او داده مىشود و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
روزى هشام بن عبدالملك، بر يكى از مستخدمان خود خشم گرفته و با عصبانيّت او را سرزنش مىكرد. آن بيچاره ايستاده بود و در مقام عذرخواهى، طلب عفو و گذشت و احسان مىنمود.
در اين حال هشام بر سر او فرياد كشيد و گفت: هنوز در نزد من با فصاحت و درشتى عرض اندام مىكنى؟!
آن خدمتگزار گفت: اى امير! با آن همه گناه و جرمى كه در نامه اعمال بندگان مىباشد، آفريدگار جهان در روز قيامت به آنها فرصت مىدهد كه از خود دفاع كرده و با خداوند سخن بگويند، چنانكه در قرآن مىفرمايد: ﴿كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا﴾ هر انسانى براى برداشتن كيفر از خود به جدل و دفاع برمىخيزد.
مجرمان مىتوانند سخن بگويند و عذر خود را بيان كنند، چرا با تو سخن نتوان گفت! امير گفت: اى واى بر تو! بگو آنچه مىخواهى. سپس خشم او فرونشست و او را آزاد كرد.
از جمله دستگيرههاى انسان در روز قيامت؛ شفاعت قرآن كريم مىباشد كه بسيار براى او سودمند و نجات بخش است.
امير المؤمنين (عليه السلام) در فضل قرآن مىفرمايد:
بدانيد كه قرآن شافعى است كه شفاعتش پذيرفته گشته، و گويندهاى است كه گفتارش تصديق شده است، آن كه قرآن در قيامت به شفاعتش برخيزد شفاعتش در مورد او قبول است، و از هر كه شكايت نمايد شكايتش پذيرفته است، زيرا ندادهندهاى در قيامت ندا مىدهد: «امروز هر انسانى دچار بذرى است كه افشانده و گرفتار نتيجه عمل خود است جز آنان كه زارع بذر قرآن در سرزمين حيات خود بودند
رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) مىفرمايد:
منجيان پنج تاست: قرآن، خويشاوندى، امانت، پيامبرتان و خانواده پيامبرتان.
و نيز فرمود:
قرآن را بياموزيد؛ زيرا كه قرآن در روز رستاخيز شفاعت كننده است.
و نيز فرمود:
روزه و قرآن براى آدمى پا در ميانى مىكنند.
امام صادق (عليه السلام) پيرامون آيه:
و به وسيله اين قرآن كسانى را كه از محشور شدن به سوى پروردگارشان مىترسند، هشدار ده كه آنان را [در آن روز هولانگيز] جز خدا سرپرست و شفيعى نخواهد بود؛ باشد كه بپرهيزند.
مىفرمايد:
به وسيله قرآن هشدار ده كسانى را كه براى رسيدن به پروردگارشان اميد و اشتياق به آنچه نزد خداست دارند؛ زيرا قرآن براى آنان شفاعت كننده و شفاعت پذيرنده است.
به راستى ايستگاههاى قيامت غيرقابل تحمّل است، هنگامى كه به حسابها رسيدگى مىشود و براى هر عملى بايد پاسخگو باشى، اهل جهنّم به دوزخ مىروند و بهشتيان به فردوس برين مىشتابند؛ آنگاه فرشتگان بر دوزخيان ندا سر مىدهند: مرگ در كار نيست و پيوسته در عذاب خواهيد ماند، چه حالى پيدا مىكنند، خدا مىداند اين خطاب چقدر براى گرفتاران عذاب، سخت و دلخراش است و نيز وقتى كه به اهل بهشت گفته مىشود: اى ساكنان حرمِ امن و امان كه در مينوى دلانگيز جاى گرفتهايد براى هميشه جاودانه خواهيد بود؛ چه نشاط و لذّتى به آنان دست مىدهد؟!
پيامبر عزيز اسلام (صلى الله عليه و آله) در خطبهاش درباره نقش قرآن در محشر، چنين به مردم خطاب مىكند:
اى مردم! شما در زمان صلح و آرامش هستيد و مركب سفر سواره و شتابان شما را به پيش مىبرد. شاهد بودهايد كه شب و روز و خورشيد و ماه هر جديدى را كهنه مىكنند و هر دورى را نزديك مىگردانند و هر وعده و وعيدى را به انجام مىرسانند. پس براى پيمودن اين صحراى دور و دراز زاد و توشه فراهم آوريد.
مقداد بن اسود ايستاد و عرض كرد: اى رسول خدا! مىفرماييد چه كنيم؟ فرمود:
دنيا براى بلا و آزمايش و سرآمدن و نيستى است. پس هر گاه كارها همچون پارههاى شب تار بر شما تاريك و شبهه ناك شد؛ به قرآن روى آوريد؛ زيرا قرآن شفاعت كنندهاى است كه شفاعت او پذيرفته مىشود و شاكى كه درخواست او قبول مىشود. هر كه قرآن را فرا پيش خود قرار دهد، او را به سوى بهشت مىكشاند و هر كه آن را پشت سر خويش نهد به سوى دوزخش مىراند.
______________________________
(2)- بحار الأنوار: 92/ 285، باب 109، ذيل حديث 1؛ مستدرك سفينة البحار: 7/ 293، فضل العافية.
(5)- تاريخ مدينة دمشق: 68/ 212.
(7)- بحار الأنوار: 8/ 43، باب 21، حديث 39؛ المناقب، ابن شهر آشوب: 2/ 164.
(8)- مسند احمد بن حنبل: 5/ 251، الزيارة و التوسل، صائب عبدالحميد: 127.
(9)- كنز العمال: 8/ 444، حديث 23575؛ مسند احمد بن حنبل: 2/ 174.
(11)- بحار الأنوار: 67/ 333، باب 59؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن: 4/ 60، ذيل آيه 6 سوره انعام.
(12)- بحار الأنوار: 89/ 17، باب 1، حديث 16؛ تفسير العياشى: 1/ 2، حديث 1.