فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 4 از دعای 42 ( به جا آوردن حق قرآن )

اللَّهُمَّ فَإِذْ أَفَدْتَنَا الْمَعُونَةَ عَلَى تِلَاوَتِهِ ، وَ سَهَّلْتَ جَوَاسِيَ أَلْسِنَتِنَا بِحُسْنِ عِبَارَتِهِ ، فَاجْعَلْنَا مِمَّنْ يَرْعَاهُ حَقَّ رِعَايَتِهِ ، وَ يَدِينُ لَكَ بِاعْتِقَادِ التَّسْلِيمِ لُِمحْكَمِ آيَاتِهِ ، وَ يَفْزَعُ إِلَى الْإِقْرَارِ بِمُتَشَابِهِهِ ، وَ مُوضَحَاتِ بَيِّنَاتِهِ .
خدايا، اكنون كه ما را بر تلاوت آن يارى بخشيدى، و زبان‌هاى گنگ و سنگين ما را به عبارت‌هاى زيبايش روان ساختى، پس ما را از كسانى قرار ده كه آن را چنان كه بايد رعايت مى‌كنند، و با اعتقاد همراه با تسليم در برابر آيات محكمش براى تو ديندارى مى‌كنند، و خود را در پناه اقرار به آيات متشابه و دو پهلو و آيات روشن و آشكارش قرار مى‌دهند.

محكم و متشابه‌

در رابطه با اين مسئله كه قرآن مجيد آياتش داراى دو بخش محكم و متشابه است در سوره مباركه آل‌عمران آمده است:

﴿هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ﴾«1»

اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد كه بخشى از آن كتاب، آيات محكم است [كه داراى كلماتى صريح و مفاهيمى روشن است‌] آنها اصل و اساس كتاب‌اند، و بخشى ديگر آيات متشابه است.

آيات مُحكَم آيات صريح و روشن است كه هرگونه پيچيدگى در آيات ديگر با مراجعه به اينها برطرف مى‌گردد.

آيات متشابه آياتى است كه به خاطر بالا بردن سطح مطلب و جهات ديگر در بدو نظر احتمالات مختلفى در آن مى‌رود، ولى با توجّه به آيات محكم تفسير آنها براى صاحب نظران آشكار مى‌شود.

واژه محكم در اصل از احكام به معنى ممنوع ساختن گرفته شده است. و به همين دليل به موضوعات پايدار و استوار محكم مى‌گويند، زيرا عوامل نابودى را از خود مى‌رانند، و نيز به سخنان روشن و قاطع كه هر گونه احتمال خلافى را از خود دور مى‌سازند محكم مى‌گويند.

بنابراين منظور از آيات محكمات آياتى است كه مفهوم آن به قدرى روشن است كه جاى گفتگو و بحث در معنى آن نيست. مثلًا آيات:

﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ احَدٌ﴾«2»

بگو: او خداى يكتاست.

﴿لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَى‌ءٌ﴾«3»

هيچ چيزى مانند او نيست.

﴿اللَّهُ خالِقُ كُلِّ شَىْ‌ءٍ﴾«4»

خدا آفريننده هر چيزى است.

﴿لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ﴾«5»

سهم پسر مانند سهم دو دختر است.

و هزاران آيه مانند آنها درباره عقايد و احكام و مواعظ و تواريخ همه از محكمات مى‌باشند.

اين آيات در قرآن امّ الكتاب ناميده شده، يعنى اصل و مرجع و مفسّر و توضيح دهنده آيات ديگر هستند.

واژه متشابه در اصل به معنى چيزى است كه قسمت‌هاى مختلف آن شبيه يكديگر باشند. به همين جهت به جمله‌ها و كلماتى كه معنى آنها پيچيده باشد و گاهى احتمالات مختلف درباره آنها داده شود متشابه مى‌گويند، و منظور از متشابهات قرآن همين است، يعنى آياتى كه معانى آن در بدو نظر پيچيده است و در آغاز احتمالات متعدد در آن مى‌رود اگرچه با توجّه به آيات محكم تفسير آنها روشن است.

براى نمونه آيات متشابه، قسمتى از آيات مربوط به صفات خدا و چگونگى معاد را مى‌توان ذكر كرد، مانند:

﴿يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾«6»

قدرت خدا بالاتر از همه قدرتهاست.

كه درباره قدرت خداوند مى‌باشد.

﴿وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ﴾«7»

و خدا [نسبت به همه گفته‌هاى شما] شنوا، [و نسبت به تمام كارهاى شما] داناست.

كه اشاره به علم خداوند است.

و مانند:

﴿وَ نَضَعُ الْمَوازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ﴾«8»

و ترازوهاى عدالت را در روز قيامت مى‌نهيم.

كه درباره وسيله سنجش اعمال سخن مى‌گويد:

بديهى است نه خداوند دست (به معنى عضو مخصوص) دارد و نه گوش (به همين معنى) و نه ترازوى سنجش اعمال شبيه ترازوهاى ماست، بلكه اينها اشاره به مفاهيم كلّى قدرت و علم و سنجش مى‌باشد.

اين نكته لازم به يادآورى است كه محكم و متشابه، به معنى ديگرى در قرآن نيز آمده است:

در آغاز سوره هود آمده است:

﴿كِتَابٌ أُحْكِمَتْ آيَاتُهُ﴾«9»

[اين‌] كتابى [با عظمت‌] است كه آياتش [به صورت حقيقتى واحد] استوارى واستحكام يافته.

در اين آيه تمام آيات قرآن «محكم» قلمداد شده است، و منظور از آن ارتباط و بهم پيوستگى آيات قرآن است.

و در سوره زمر آمده است:

﴿كِتَابًا مُتَشَابِهًا﴾«10»

كتابى كه [آياتش در نظم، زيبايى، فصاحت، بلاغت و عمق محتوا] شبيه يكديگر است.

متشابه در اين‌جا يعنى از نظر درستى و صحّت و حقيقت همانند يكديگرند.

از آنچه درباره محكم و متشابه گفتيم، معلوم شد كه يك انسان واقع‌بين و حقيقت جو براى فهم كلمات پروردگار راهى جز اين ندارد كه همه آيات را در كنار هم بچيند و از آنها حقيقت را دريابد، و اگر در ظواهر پاره‌اى از آيات در ابتداى نظر ابهام و پيچيدگى بيابد با توجّه به آيات ديگر آن ابهام و پيچيدگى را برطرف سازد و به كنه آن برسد، در حقيقت «آيات محكم» از يك نظر همچون شاهراه‌هاى بزرگ و «آيات متشابه» همانند جاده‌هاى فرعى هستند، روشن است كه اگر انسان در جاده‌هاى فرعى احياناً سرگردان شود سعى مى‌كند خود را به نخستين شاهراه‌ برساند و از آن‌جا مسير خود را اصلاح كرده و راه را پيدا كند.

تعبير از محكمات به «امُّ الكتاب» نيز مؤيّد همين حقيقت است. زيرا واژه «امّ» در لغت به معنى اصل و اساس هر چيزى است، و اگر مادر را «امّ» مى‌گويند به خاطر اين است كه ريشه خانواده و پناهگاه فرزندان در حوادث و مشكلات مى‌باشد، و به اين ترتيب محكمات، اساس و ريشه و مادر آيات ديگر محسوب مى‌گردد.


متشابه براى چه؟

با اين‌كه قرآن نور و روشنائى و سخن حق و آشكار است و براى هدايت عموم مردم آمده، چرا آيات متشابه دارد؟ و چرا محتواى بعضى از آيات آن پيچيده است كه موجب سوء استفاده فتنه انگيزها شود؟

اين موضوع بسيار با اهميّتى است كه شايان هرگونه دقت است. به طور كلّى ممكن است جهات ذيل سرّ وجود آيات متشابه در قرآن باشد:

1- الفاظ و عباراتى كه در گفتگوهاى انسان‌ها به كار مى‌رود تنها براى نيازمندى‌هاى روزمره به وجود آمده، به همين دليل به محض اين‌كه از دايره زندگى محدود مادى بشر خارج شويم و مثلًا سخن درباره آفريدگار كه نامحدود از هر جهت است به ميان آيد، به روشنى مى‌بينيم كه الفاظ ما قالب آن معانى نيست و ناچاريم كلماتى را به كار بريم كه از جهات مختلفى نارسائى دارد، همين نارسائى‌هاى كلمات سرچشمه قسمت قابل توجهى از متشابهات قرآن است.

﴿يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ﴾«11»

قدرت خدا بالاتر از همه قدرتهاست.

﴿الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ﴾«12»

[خداى‌] رحمان بر تخت فرمانروايى و تدبير امور آفرينش چيره و مسلّط است.

﴿إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ﴾«13»

[با ديده دل‌] به پروردگارش نظر مى‌كند.

از اين نمونه است، و نيز تعبيراتى همچون سميع و بصير همه از اين قبيل مى‌باشند كه با مراجعه به آيات محكم تفسير آنها به خوبى روشن مى‌شود.

2- بسيارى از حقايق مربوط به جهان ديگر يا جهان ماوراى طبيعت است كه از افق فكر ما دور است و ما به حكم محدود بودن در زندان زمان و مكان قادر به درك عمق آنها نيستيم، اين نارسائى افكار ما و بلند بودن افق آن معانى سبب ديگرى براى تشابه قسمتى از آيات است، مانند بعضى از آيات مربوط به قيامت و امثال آن.

و اين درست به اين مى‌ماند كه كسى بخواهد براى كودكى كه در عالم جنين زندگى مى‌كند مسائل اين جهان را تشريح كند، اگر سخنى نگويد كوتاهى كرده، و اگر هم بگويد ناچار است مطالب را به صورت سربسته ادا كند، زيرا شنونده در آن شرايط توانايى و استعداد بيشتر از اين را ندارد.

3- يكى ديگر از اسرار وجود متشابه در قرآن، به كار انداختن افكار و انديشه‌ها و به وجود آوردن جنبش و نهضت فكرى در مردم است و اين درست به مسائل فكرى پيچيده‌اى مى‌ماند كه براى تقويت افكار انديشمندان طرح مى‌شود تا بيشتر به تفكّر و انديشه و دقت و بررسى در مسائل بپردازند.

4- نكته ديگرى كه در ذكر متشابه در قرآن وجود دارد و اخبار اهل بيت (عليهم السلام) آن را تأييد مى‌كند اين است كه وجود اين گونه آيات در قرآن نياز شديد مردم را به پيشوايان الهى و پيامبر و اوصياى او روشن مى‌سازد و سبب مى‌شود كه مردم به حكم نياز علمى به سراغ آنها بروند و رهبرى آنها را عملًا به رسميّت بشناسند و از علوم ديگر و راهنمايى‌هاى مختلف آنان نيز استفاده كنند، و اين درست به آن مى‌ماند كه در پاره‌اى از كتب درسى، شرح بعضى از مسائل به عهده معلم و استاد گذارده مى‌شود تا شاگردان رابطه خود را با استاد قطع نكنند و بر اثر اين نياز در همه چيز از افكار او الهام بگيرند، و در واقع در مورد قرآن مصداق وصيّت معروف پيامبر (صلى الله عليه و آله) مى‌باشد كه فرمود:

انّى تارِكٌ فيكُمُ الثَّقَلَيْنِ، كِتابَ اللَّهِ وَ اهْلَ بَيْتِى، وَ انَّهُما لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ.«14»

دو چيز گرانمايه را در ميان شما به يادگار مى‌گذارم: كتاب خدا و خاندانم، و اين هر دو از هم جدا نمى‌شوند تا در قيامت در كنار حوض كوثر به من برسند.

______________________________

(1)- آل عمران (3): 7.

(2)- اخلاص (112): 1.

(3)- شورى (42): 11.

(4)- زمر (39): 62.

(5)- نساء (4): 11.

(6)- فتح (48): 10.

(7)- بقره (2): 224.

(8)- انبياء (21): 47.

(9)- هود (11): 1.

(10)- زمر (39): 23.

(11)- فتح (48): 10.

(12)- طه (20): 5.

(13)- قيامت (75): 23.

(14)- مسند احمد بن حنبل: 3/ 14؛ السنن الكبرى، بيهقى: 10/ 114؛ المستدرك على الصحيحين: 3/ 148؛ بحار الأنوار: 2/ 226، باب 29، حديث 3.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^