فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 17 از دعای 44 ( گواهی روز و شب ماه رمضان )

اللَّهُمَّ اشْحَنْهُ بِعِبَادَتِنَا إِيَّاكَ ، وَ زَيِّنْ أَوْقَاتَهُ بِطَاعَتِنَا لَكَ ، وَ أَعِنَّا فِي نَهَارِهِ عَلَى صِيَامِهِ ، وَ فِي لَيْلِهِ عَلَى الصَّلَاةِ وَ التَّضَرُّعِ إِلَيْكَ ، وَ الْخُشُوعِ لَكَ ، وَ الذِّلَّةِ بَيْنَ يَدَيْكَ حَتَّى لَا يَشْهَدَ نَهَارُهُ عَلَيْنَا بِغَفْلَةٍ ، وَ لَا لَيْلُهُ بِتَفْرِيطٍ .
خدايا، اين ماه را از بندگى و پرستش ما به درگاه خود پر ساز، و اوقات آن را به طاعت ما از خود بياراى، و ما را در روز اين ماه بر روزه دارى، و در شب آن بر نماز و ناله و زارى به درگاه خود و خشوع و فروتنى و خوارى نمودن در برابر خويش يارى رسان، تا جايى كه روزش به غفلت ما و شبش به كم كارى ما گواهى ندهد.

ارزش عبادات در رمضان‌

انسان از نگاه اسلام، تركيبى از جسم و جان است. همان گونه كه جسم انسان براى تداوم وجود خويش نيازمند غذاهاى مادّى است. هويّت و حقيقت انسانى او نيز نيازمند غذاهاى معنوى از سنخ خود است.

روشن است كه خداوند سبحان، ميهمانى رمضان را براى پذيرايى از جسم و وجود مادّى دوستانش فراهم نساخته است؛ چرا كه بدن‌هاى آنان مانند همه در ضيافت هميشگى خدايند.

جناب سعدى مى‌سرايد:

وليكن خداوند بالا و پست‌

به عصيان درِ رزق بر كس نبست‌

اديم زمين، سفره عام اوست‌

چه دشمن بر اين خوانِ يغما چه دوست‌

(سعدى)

اين در حالى است كه همه دشمنان خدا از اين سفره گسترده بيش از ديگران بهره مى‌برند. پس ارزش پذيرايى از جسم و تأمين خواسته‌هاى مادّى هرگز به پاى تأمين نيازهاى معنوى نمى‌رسد.

بلكه خداى متعال در ميهمان سراى رمضان، جان‌ها و افكار مؤمنان را به ضيافت فرا خوانده است؛ و ارزش آن را تنها پروردگار منّان مى‌داند.

از سوى ديگر شرايط و آداب اين ميهمانى بايد هماهنگ با ضيافت معنوى و روحانى بوده و غذا و نوشيدنى آن متناسب با تحوّل روحى و تجديد حيات معنوى و تقويت بنيه روانى انسان باشد.

از برجستگى‌هايى كه در فضاى اين ماه با فضيلت جلوه گر است؛ زمينه‌ها و ظرفيّت‌هايى است كه خداوند سبحان براى دعوت فراهم ساخته است؛ آن گونه كه پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) در توصيف دعوت فرمود:

هُوَ شَهْرٌ دُعيتُمْ فِيهِ إِلى‌ ضِيافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كِرامَةِ اللَّهِ.«1»

ماهى كه در آن به ميهمانى خدا دعوت شده‌ايد و از اهل كرامت خدا قرار گرفته‌ايد.

فقيه و فيلسوف و عارف وارسته؛ مرحوم شيخ محمد حسين اصفهانى در «الرسالة المجدية» در شرح فراز فوق از خطبه پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) درباره دعوت مى‌فرمايد:

«دعوت به ماه رمضان، دعوت به بهشت است و غذاهاى اين ميهمانى نيز از نوع‌ غذاهاى بهشتى است. هر دو ميهمان خانه خدايند؛ ليكن نام ميهمان سرا در اين جا «ماه رمضان» است و نامش در آن جا غرفه‌هاى بهشتى؛ اين جا غيب است و آن جا مشهود و عيان؛ اينجا تسبيح و تهليل است و آن جا چشمه سلسبيل؛ اينجا نعمت‌هاى پوشيده و اندوخته هستند و آن جا «ميوه‌اى از آنچه برمى‌گزينند و گوشت بريان پرنده‌اى كه ميل دارند.«2»

پس نعمت در هر جهان با پوشش همان جهان آشكار مى‌شود و گاهى هم هست كه نعمت‌ها در همين دنيا براى پيامبران و معصومان (عليهم السلام) به شكل آن جهان آشكار مى‌شوند.

آنچه در روايات آمده كه: پيامبر خدا براى فاطمه زهرا عليها السلام يا امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) ميوه‌اى از ميوه‌هاى بهشت يا جامه‌اى از جامه‌هاى بهشت آورد، گواه اين مطلب است.

شراب طهور در زندگى دنيا محبّت خداست و بهترين وقتى كه براى فراهم ساختن آن مغتنم است، همين ضيافتى است كه ساقيش همان ميزبانش است«3»

جايگاه و پاداش عبادات و امور خير معنوى دراين ماه چندين برابر مى‌شود و از آنجا كه پيامبر حق (صلى الله عليه و آله) فرموده‌اند:

هر كار آدميزاد چند برابر مى‌شود. كار نيك، ده برابر تا هفتصد برابر مى‌شود، خداوند فرموده است: مگر روزه كه براى من است و خودم پاداش آن را مى‌دهم و روزه دار خواسته دل و خوراكش را به خاطر من وامى‌گذارد.«4»

از جمله خطابه‌هاى رسول اللّه (صلى الله عليه و آله) در هنگام ماه رمضان اين بود كه:

مَنْ تَطَوَّعَ بِخَصْلَةٍ مِنْ خِصالِ الْخَيْرِ فى‌ شَهْرِ رَمَضانَ كانَ كَمَنْ أَدَّى‌ سَبْعينَ فَريضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ وَ مَنْ أَدَّى‌ فِيهِ فَريضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ كانَ كَمَنْ أَدَّى‌ سَبْعينَ فَريضَةً مِنْ فَرائِضِ اللَّهِ تَعالى‌ فِيما سِواهُ مِنَ الشُّهُورِ.«5»

كسى كه در ماه رمضان يكى از كارهاى نيك را انجام دهد همچون كسى است كه هفتاد واجب از واجبات خدا را انجام داده است. و هر كس در اين ماه، واجبى از واجبات خدا را انجام دهد همچون كسى است كه هفتاد واجب از واجبات خداى متعال را در ماه‌هاى ديگر انجام داده است.


بحث‌هاى علمى در شب قدر

از بهترين فضايل و عبادت‌هاى برتر در شب‌هاى قدر رمضان؛ مذاكره علمى و گفتگو درباره اعتقادات و مسائل آخرت است، تا عبادت و نيايش همراه با بينش و آگاهى باشد. به ويژه در شب‌هاى قدر كه از سوى دانشمندان دينى هم مورد سفارش قرار گرفته است.

شيخ صدوق در اين زمينه نوشته‌اند:

وَ مَنْ أَحْيا هاتَينَ اللَّيْلَتَينِ بِمُذاكَرَةِ الْعِلْمِ فَهْوَ أَفْضَلُ.

هر كه اين دو شب را با گفتگوى علمى زنده بدارد؛ پس آن برتر است.

ارزش عبادى كسب دانش و كمال در اين شب‌ها به اندازه‌اى بالاست كه چنانچه انسان همه كارهاى خود را رها كند و به بحث علمى و دينى بپردازد، نيكوست؛ زيرا دريافت فضل فكرى و معرفت حق و معارف دينى، از قدرشناسى ماه مبارك رمضان است.

دراين باره رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) به ابوذر فرمود:

عَلَيْكُمْ بِمُذاكَرَةِ الْعِلْمِ فَإِنَّ بِالْعِلْمِ تَعْرِفُونَ الْحَلالَ مِنَ الْحَرَامِ، يا أَباذَرٍّ! الْجُلُوسُ ساعَةً عِنْدَ مُذاكَرَةِ الْعِلْمِ خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَنَةٍ صِيامٍ نَهارُها وَ قِيامٍ لَيْلُها.«6»

بر تو باد به گفتگوى علمى، پس به سبب دانش حلال از حرام شناخته مى‌شود.اى اباذر! يك ساعت نشستن براى گفتگوى علمى، براى تو از عبادت يك سال كه روزش را روزه بدارى و شبش را به نماز بايستى، بهتر است.

از ديدگاه معصومان (عليهم السلام) و متون اسلامى، عبادات، نقشى بنيادى در پيدايش و پيوستگى فروغ دانش و معرفت دارند. از اين رو احاديثى كه علم را برتر از عبادت مى‌دانند، تخريب يا انكارِ نقش سازنده عبادت در كنار علم نيست؛ بلكه تأكيد بر همراه ساختن عبادت با علم براى دورى جستن از عبادت ناآگاهانه است كه نه تنها بى‌ارزش بلكه خطر ساز است.

بنابراين با بررسى سيره عملى اهل بيت (عليهم السلام) درباره شب قدر و عنايت ويژه كه آنان به راز و نياز و عبادت و اذكار، در چنين شب‌هاى حساس داشته‌اند و رهنمودها و سفارش‌هايى كه به بهره‌گيرى بيشتر از آن شب‌ها فرموده‌اند، به دست مى‌آيد: به غير از موارد استثنايى، بايد زمانِ محدود، صرف عبادت و ذكر و تلاوت قرآن و نيايش و انس شبانه با خداى متعال گردد. و از سرگرمى و تفريحى كه انسان را از ياد خداوند غافل مى‌سازد، دورى نمود.

امام حسن (عليه السلام) در روز عيد فطر بر گروهى گذشت كه سرگرم بازى و شادى بودند، بالاى سر آنان ايستاد و فرمود:

خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود قرار داد، تا به سبب طاعت او به سوى خشنوديش از يكديگر سبقت گيرند. پس گروهى پيش گرفتند و كامياب شدند و گروهى عقب ماندند و ناكام شدند، بسيار بسيار جاى تعجّب است از كسى كه در اين روزى كه نيكوكاران پاداش داده مى‌شوند و هرزه كاران زيان مى‌بينند در حال سرگرمى است. به خدا سوگند! اگر پرده كنار رود، خواهند دانست كه نيكوكار به نيكوكارى خود مشغول است و بدكار به بدكردارى خود گرفتار گرديده است.«7»

سپس حضرت به راه خود ادامه داد و رفت.


چشمان گريان در قيامت‌

يوسف بن اسباط مى‌گويد:

«پدرم براى من تعريف كرد كه نيمه شبى به مسجد الحرام رفتم. صداى سوزناك جوانى كه سر به سجده داشت توجّه مرا به خود جلب نمود. نزديك‌تر رفتم. شنيدم كه در حالت سجود مى‌گفت: صورت خاك آلودم براى آفريدگارم سجده كرد و او سزاوار سجده است. چون به نزديك جوان رسيدم با كمال تعجّب ديدم كه او امام عارفان حضرت سجّاد (عليه السلام) است كه خاضعانه با خالق خويش نيايش مى‌كند.

چون هوا روشن شد به سوى او شتافتم و عرض كردم: اى فرزند رسول خدا! چرا آن همه خود را زحمت مى‌دهى و در مشقّت مى‌اندازى، با اينكه بر همگان معلوم است كه خداوند تو را برترى داده و در نزد خود عزيز و ارجمند نموده است. امام چون اين سخنان را شنيد، صدا به گريه بلند كرد و فرمود: پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

تمامى چشمان در روز قيامت گريانند مگر چهار چشم:

1- چشمى كه از ترس خداوند بگريد.

2- چشمى كه در راه خدا نابينا شده باشد.

3- چشمى كه به نامحرم نگاه نكرده باشد.

4- چشمى كه شبانه و سحرگاه در حال سجده براى خداوند گريسته باشد.

آنگاه فرمود: خداوند چون بنده شب زنده دارش را مى‌بيند به فرشتگان مباهات مى‌كند و به آنها مى‌گويد:

بنده‌ام را بنگريد كه روحش نزد من و پيكرش در اطاعت من است. بستر خواب را از ترس من رها كرده و رحمت مرا طلب مى‌كند. شاهد باشيد كه من او را آمرزيدم«8»

______________________________

(1)- بحار الأنوار: 93/ 356، باب 46، حديث 25؛ عيون أخبار الرضا (عليه السلام): 1/ 295، حديث 53.

(2)- اشاره به سوره واقعه (56): 20- 21.

(3)- جامع الدّرر، حسين فاطمى: 335- 336، به نقل از رساله مجديه.

(4)- كنز العمال: 8/ 448، حديث 2359؛ الدرّ المنثور: 1/ 179، ذيل آيه 184 سوره بقره.

(5)- المقنعه، شيخ مفيد: 341، باب 18؛ الينابيع الفقهيه: 2/ 66.

(6)- بحار الأنوار: 1/ 203، باب 4، حديث 21؛ جامع الأخبار: 38.

(7)- الكافى: 4/ 181، حديث 5؛ بحار الأنوار: 75/ 110، باب 19، ذيل حديث 4.

(8)- كشف الغمة: 2/ 99؛ بحار الأنوار: 46/ 99، باب 5، حديث 88.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^