فارسی
يكشنبه 04 آذر 1403 - الاحد 21 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه



فراز 13 از دعای 6 ( رفاقت و هم‌نشینی با روز )

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ ارْزُقْنَا حُسْنَ مُصَاحَبَتِهِ ، وَ اعْصِمْنَا مِنْ سُوءِ مُفَارَقَتِهِ بِارْتِكَابِ جَرِيرَةٍ ، أَوِ اقْتِرَافِ صَغِيرَةٍ أَوْ كَبِيرَةٍ
بارالها! بر محمد و آل او درود فرست و نيكى مصاحبت ما را در اين روز (كه تازه فرا رسيده) مقرر فرما، و ما را از مصيبت جدا شدن از او به خاطر نافرمانى‌ و ارتكاب گناه- چه كوچك و چه بزرگ- در امان نگاه دار؛

حقيقت رفاقت با روز

رفاقت و مصاحبت نيكو با روز در سايه ايمان و عمل صالح و اخلاق حسنه، ميسّر است. ميلياردها چرخ در كارگاه هستى به اراده حضرت رب العزّه مى‌چرخد تا ساعات روز و شب در اختيار انسان قرار گيرد؛ انسان اولًا: نبايد اين ساعات را مجّانى از دست بدهد، ثانياً: نبايد اجازه دهد ساعات بازيچه شيطان و گوى ملاعبه ابليس و ظرف آلودگى‌هاى هوا و هوس و شهوات غلط گردد.

روز را بايد با ديده عقل و هدايت و چشم وجدان و انصاف نظاره كرد تا ظرف پاكى‌ها، درستى‌ها، كرامت‌ها و حقايق گردد و از وجود انسان، موجودى ملكوتى و معنوى و آسمانى ساخته شود كه اگر روز را با چشم شهوت و شكم و ضلالت و گمراهى تماشا كنيم به سعادت دنيا و آخرت خود ضربه زده و هيزم خشك جهنّم‌ خواهيم شد.


تفسيرى از آيه نهم سوره اعلى‌

صاحب كتاب پرتوى از قرآن مى‌نويسد:

«اين انسان است كه اگر چشم عقلش باز و بازتر نشد و دچار گمراهى و هواهاى نفسانى شد و استعدادها و قوايش خاموش و به هم پيچيده ماند و از قوانين حيات سرپيچى نمود، گرفتار رنج‌ها و سختى‌ها مى‌شود و هرگونه انعكاس و برخورد اوضاع و حوادث با ديوارهاى نفس گرفته و انديشه محدودش به صورت صاعقه مرگ و آواى مصيبت نمودار مى‌شود و پيوسته در هر قدم و اقدامش، سراب آب و زشتى‌ها زيبا مى‌نمايد و چون به جلو تاخت جز رنج و آلام و خستگى چيزى برايش نمى‌ماند.

و اگر با نور هدايت، آفاق ديدش به مبادى و نهايات زندگى باز شد و با چنين ديدى هر چه را به جاى خود و با چشم حكمت بين و جمال آرا ديد و به قواى درونى خود پى برد و عقده‌هايش گشوده شد و ديوار انديشه‌هاى محدودش از ميان رفت و خود را جزء عالَم و عالَم را كلّ خود دانست، چنين انسانى استعدادهايش شكفته مى‌شود و ذهنش در پرتو هدايت، همه چيز را چنانكه هست مى‌نگرد و قواى درونيش هماهنگ و نيرومند به حركت درمى‌آيد و بال و پرعقلش باز مى‌شود و آهنگ تسبيح سر مى‌دهد و پيوسته عقربه هدايت را با هدف‌هاى عالى و عالى‌تر تطبيق مى‌نمايد. چنين انسانى در مسير بلند خود، ديگر تاريكى و مانع و مشكلى نمى‌بيند و با جاذبه حق و رشته‌هاى صفات ربوبى اوج مى‌گيرد واز بالا و كنار امواج مخالف و ابرهاى متراكم عبور مى‌نمايد و از مشاهده قدرت و نظم و حكمت و جمال مشهود- خلق و تسويه و تقدير و هدايت- به سوى اصل و از محدود به سوى سرچشمه صفات و اسماى حسنى- به سوى درياى بيكران قدرت و حيات، آسان‌ مى‌گرايد«1»

اگر با ديد هدايت به روز بنگريم، حسن مصاحبت محقق مى‌شود و اگر دچار ضلالت باشيم، روزى را پشت سر خواهيم گذاشت كه سراسرش آلوده به معصيت و گناه و غرق در خطا و آلودگى و آغشته به سخط و غضب حضرت جبّار است. در اين صورت از روز به بدى مفارقت كرده و ساعاتى از عمر را تلف نموده و به ناشكرى و ناسپاسى دچار گشته و خود را در دالان بدبختى و شقاوت قرار داده‌ايم.

قسمتى از ساعات روز را به خريد و فروش اختصاص دهيد، ولى در خريد و فروش، حلال و حرام خدا را رعايت نماييد كه اين گونه كسب و كار جزئى از عبادت رب، بلكه از افضل عبادات است.

امام صادق (عليه السلام) از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) روايت مى‌فرمايد:

مَنْ باعَ وَاشْتَرى‌ فَلْيَحْفَظْ خَمْسَ خِصالٍ وَ الّا فَلا يَبيعَنَّ وَ لايَشْتَرِيَنَّ: الرِّبا، وَ الْحَلْفَ، وَ كِتْمانَ الْعَيْبِ، وَ الْحَمْدَ إذا باعَ، وَ الذَّمَّ إذَا اشْتَرى‌.«2»

آن كه مى‌خواهد وارد خريد و فروش شود، بايد پنج خصلت را مواظبت نمايد، ورنه از خريد و فروش خوددارى كند. ربا، سوگند، پوشاندن عيب جنس، تعريف به وقت فروش و مذمّت به وقت خريد.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به مردى كه مشغول فروش خرما بود، فرمود: «آيا نمى‌دانى كه هر كس در معامله و خريد و فروش حيله كند از مسلمانان نيست»؟!«3»

اگر بتوانيد قسمتى از روز را به كشاورزى اختصاص دهيد كه: رسول خدا (صلى الله عليه و آله) دست كشاورزى را بوسيد و فرمود: اين دست در قيامت با آتش تماس پيدا نمى‌كند.«4»

ساعات روز را جهت خدمت به ملّت و كشور در دامدارى و صنعت و هنر خرج كنيد كه اين گونه برخورد با روز، قدردانى و سپاس از ساعات روز است.

بعضى از ساعات روز را به حلّ مشكل مردم، عيادت مريض، ديدن مؤمن، خواندن قرآن، اداى فرائض الهى و دوستى با پاكان اختصاص دهيد كه مصاحبت نيكو با روز جز با اين امور ميسّر نيست.

خداوندا به ذات كامل خويش‌

به درياهاى لطف شامل خويش‌

به آن ذاتى كه مانندى ندارد

جهان جز وى خداوندى ندارد

به آن سروى كه از بطحا سرافراخت‌

عَلَم بر عالم بالا برافراخت‌

به آن شاهى كه ماه آسمان شد

شب اسرى‌ مكانش لامكان شد

به دين پاك جمع پاكدينان‌

در ايوان فلك بالانشينان‌

به شب‌هاى دراز نااميدى‌

كه در وى نيست امّيد سفيدى‌

به آه دردناك صبحگاهى‌

به فيض رحمت و نور الهى‌

كه فيضى بخشى از نور حضورم‌

كنى مستغرق درياى نورم‌

هلالى را هواى آشنايى است‌

به خورشيد آشنايى روشنايى است‌

به مهر خويشتن روزش برافروز

چو مهر عالم افروزش برافروز

(هلالى جغتايى)

______________________________

(1)- تفسير پرتوى از قرآن: ذيل آيه 9 سوره أعلى.

(2)- الكافى: 5/ 150، حديث 2؛ الخصال: 1/ 286، حديث 38.

(3)- الكافى: 5/ 160، حديث 2؛ تهذيب الاحكام: 7/ 12، باب 1، حديث 49.

(4)- اسدالغابة، ابن الأثير: 2/ 269؛ الإصابة، ابن حجر: 3/ 72، حديث 2313.


انتخاب شرح:
- حسین انصاریان - محمد رضا آشتیاني - محمد جعفر امامی - حسن ممدوحی کرمانشاهی - سید احمد فهری - محمد بن سلیمان تنکابنی - محمد علي مدرسی چهاردهی - ابراهیم سبزواری - بدیع الزمان قهپائی - سید عليخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید علیخان حسينی حسنی مدنی شيرازی - سید محمد باقر حسينی (داماد) - سید محمد باقر موسوی حسينی شيرازی - سید محمد حسین فضل الله - سید محمد شيرازی - سید نعمة الله جزائری - عباس علی موسوی - محمد جواد مغنیه - محمد دارابی - نبیل شعبان
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^