چهارم شعبان، سالروز ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) است، بزرگ مردی که در فضل، کمال، فتوت، ایثار، عشق، شجاعت و رادمردی الگویی برجسته است .
حضرت ابوالفضل(ع) در اخلاص، استقامت و پایمردی نمونه است و در هر خصلت نیک و صفت ارزشمندی که کرامت یک انسان به آن بسته است، سرمشق است.
تاریخ روشن از کرامتهای عباس بن علی است و نام او با وفا، ادب، ایثار و جانبازی همراه است و گذشت این سالها، کمترین غباری بر سیمای فتوتی، که در رفتار آن حضرت جلوه گر شد، ننشانده است.
میلاد فرزند شجاعت
ولادت نخستین فرزند ام البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری در مدینه بود. تولد عباس، خانه علی و دل مولا را روشن و سرشار از امید ساخت، چون حضرت می دید در کربلایی که در پیش است، این فرزند، پرچمدار و جان نثار آن فرزندش خواهد بود وعباس علی، فدای حسین فاطمه خواهد گشت.
با تولد عباس، خانه علی آمیخته از غم و شادی شد ، شادی برای این مولود خجسته و غم و اشک برای آینده این فرزند و دستان او در کربلا .
عباس در خانه علی و در دامان مادر با ایمان و وفادار خود و در کنار حسن و حسین رشد کرد و از این دودمان پاک و عترت رسول، درسهای بزرگ انسانیت ، صداقت و اخلاق را فرا گرفت.
تربیت خاص امام علی(ع) بی شک، در شکل دادن به شخصیت فکری و روحی بارز و برجسته این نوجوان، سهم عمده ای داشت .
استعداد ذاتی و تربیت خانوادگی او سبب شد در کمالات اخلاقی و معنوی، پا به پای رشد جسمی و نیرومندی عضلانی، پیش برود و جوانی کامل، ممتاز و شایسته گردد. نه تنها در قامت رشید بود، بلکه در خرد، برتر و در جلوه های انسانی هم رشید بود. او می دانست که برای چه روز عظیمی ذخیره شده است تا در یاری حجت خدا جان نثاری کند، او برای عاشورا به دنیا آمده بود.
عباس، نجابت و شرافت خانوادگی داشت و از نفسهای پاک و عنایتهای ویژه علی(ع) و مادرش ام البنین برخوردار بود. ام البنین هم نجابت و معرفت و محبت به خاندان پیامبر را یکجا داشت و در ولا و دوستی آنان، مخلص و شیفته بود. از آن سو نزد اهل بیت هم وجهه و موقعیت ممتاز و مورد احترامی داشت. اینکه زینب کبری پس از عاشورا و بازگشت به مدینه به خانه او رفت و شهادت عباس و برادرانش را به این مادر داغدار تسلیت گفت و پیوسته به خانه او رفت و آمد می کرد و شریک غمهایش بود .
فصل جوانی
از روزی که عباس چشم به جهان گشوده بود امیرالمومنین ، امام حسن و امام حسین را در کنار خود دیده و از سایه مهر و عطوفت آنان و از چشمه دانش و فضیلتشان برخوردار و سیراب شده بود.
چهارده سال از عمر عباس در کنار علی گذشت، دورانی که علی(ع) با دشمنان درگیر بود. گفته اند عباس در برخی از آن جنگها شرکت داشت، در حالیکه نوجوانی در حدود دوازده ساله بود، رشید و پرشور و قهرمان که در همان سن و سال حریف قهرمانان و جنگاوران بود.
حضرت علی به او اجازه پیکار نمی داد، به امام حسن و امام حسین هم چندان میدان شجاعت نمایی نمی داد. اینان ذخیره های خدا برای روزهای آینده اسلام بودند و عباس می بایست جان ، توان و شجاعتش را برای کربلای حسین نگه دارد و علمدار سپاه سیدالشهدا باشد.
ایمان، بصیرت و وفای عباس آنچنان مشهور و زبانزد بود که امامان شیعه پیوسته از آن یاد می کردند و او را به عنوان یک انسان والا و الگو می ستودند.
افتخار بزرگ عباس بن علی این بود که در همه عمر، در خدمت امامت، ولایت و اهل بیت عصمت بود، به ویژه نسبت به اباعبدالله الحسین(ع) نقش حمایتی ویژه ای داشت و بازو و پشتوانه و تکیه گاه برادرش سیدالشهدا بود و نسبت به آن حضرت، همان جایگاه را داشت که حضرت امیر نسبت به پیامبر خدا داشت.
در آینه القاب
وقتی به القاب زیبای حضرت عباس می نگریم، آنها را همچون آینه ای می یابیم که هرکدام، جلوه ای از روح زیبا و فضائل حضرت را نشان می دهند. القاب حضرت عباس، برخی در زمان حیاتش هم شهرت یافته بود، برخی بعدها بر او گفته شد و هر کدام مدال افتخار و عنوان فضیلتی است جاودانه.
نام این فرزند رشید امیرالمومنین "عباس" بود، چون شیرآسا حمله می کرد و دلیر بود و در میدانهای نبرد، همچون شیری خشمگین بود که ترس در دل دشمن می ریخت و فریادهای حماسی وی لرزه بر اندام حریفان می افکند.
کنیه اش "ابوالفضل" بود، پدر فضل؛ هم به این جهت که فضل، نام پسر او بود، هم به این جهت که در واقع نیز پدر فضیلت بود و فضل و نیکی، زاده او و مولود سرشت پاکش و پرورده دست کریمش بود.
ابوالقربه (پدر مشک ) ، سقا ، قمر بنی هاشم ، باب الحوائج ، رئیس عسکر الحسین (فرمانده سپاه حسین ) ، علمدار ، سپهدار ، عبد صالح ، صحب لواء و طیار از جمله القاب آن حضرت است .
مظهر شجاعت و وفا
نه شجاعت دور از وفاداری ارزشمند است، نه از وفای بدون شجاعت کاری ساخته است. راه حق، انسانهای مقاوم و نستوه و عهد شناس و وفادار می طلبد. میدانهای نبرد، سلحشوری و شجاعت آمیخته به وفاداری به راه حق و آرمان والا و رهبر معصوم لازم است و اینها همه دربالاترین حد در وجود فرزند علی جمع بود. عباس از طرف مادر از قبیله شجاعان و رزم آوران بود، از طرف پدر هم روح علی را در کالبد خویش داشت. هم شجاعت ذاتی داشت، هم شهامت موروثی که معلول شرایط زندگی و محیط تربیت بود و بخشی هم زاییده ایمان و عقیده به هدف بود که او را شجاع می ساخت.
عباس در همه عمر، یک لحظه از برادرش، امامش و مولایش دست نکشید و از اطاعت و خدمت کم نگذاشت. در تاریخ بشری، از گذشته تاکنون، هیچ برادری نسبت به برادرش مانند عباس نسبت به سیدالشهدا با صداقت و ایثارگر، فداکار، مطیع و خاضع نبوده است. وفا و بزرگواری و ادب او نسبت به امام به گونه ای بود که در تاریخ به صورت ضرب المثل در آمده است. هرگز در برابر امام حسین از روی ادب نمی نشست مگر با اجازه، مثل یک غلام. عباس برای حسین همانگونه بود که علی برای پیامبر. حسین بن علی(ع) را همواره با خطاب "یا سیدی"، "یا ابا عبدالله"، "یابن رسول الله" صدا می کرد.
پایگاه استاد حسین انصاریان
منبع: خبرگزاری مهر