الهی ، از تو طلبی ندارم ، جز نامه سیاه ندارم ، مونس راه ندارم ، جز آه ندارم ، غیر از رحمتت ایمنی از عذاب ندارم ، عمل قابل قبول ندارم .
الهی ، جز غفلت و جهل ندارم ، جز شرم و خجالت ندارم ، جز تیرگی روان ندارم ، جز عجز ونیاز ندارم .
الهی ، ذلیل و مسکینم ، افتاده و مسکینم ، ورشکسته و غمینم ، دردام این نفس اسیرم .
الهی ، بی دانش و بی معرفتم ، بی نور و بی حکمتم ، بی صفا و بی صدقم ، بی کرامت و بی فضیلتم ، بی هوش و مستم
الهی ، شرمنده وپستم ، در ظلمت و در ننگم ، خانه خرابم ، خالی از خدمتم ، دور از عبادتم .
برگرفته از کتاب مونس جان