
قيام عاشورا، اسوه آزادگان در بیانات امام خمینی(ره)

- تاریخ انتشار: 2 بهمن 1389
- تعداد بازدید: 362
كُلُّ يَوْمٍ عاشُورا وَ كُلُّ ارْضٍ كَرْبَلا
حضرت سيدالشهدا (ع) به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل ستم، در مقابل حكومت جائر چه بايد كرد. با اينكه از اول مىدانست كه در اين راه كه مىرود راهى است كه بايد همه اصحاب خودش و خانواده خودش را فدا كند و اين عزيزان اسلام را براى اسلام قربانى كند، لكن عاقبتش را هم مىدانست ... علاوه بر اين، در طول تاريخ آموخت به همه كه راه همين است. از قلّت عدد نترسيد، عدد كار پيش نمىبرد، كيفيت اعداد، كيفيت جهاد اعداء مقابل اعداء، آن است كه كار را پيش مىبرد. افراد ممكن است خيلى زياد باشند لكن در كيفيت ناقص باشند يا پوچ. و افراد ممكن است كم باشند لكن در كيفيت توانا باشند و سرافراز.
امام مسلمين به ما آموخت كه در حالى كه ستمگر زمان بر مسلمين حكومت جابرانه مىكند، در مقابل او اگر چه قواى شما ناهماهنگ باشد بپا خيزيد و استنكار كنيد، اگر كيان اسلام را در خطر ديديد، فداكارى كنيد و خون نثار نمائيد.
حضرت سيدالشهداء از كار خودش به ما تعليم كرد كه در ميدان وضع بايد چه جور باشد در خارج ميدان وضع چه جور باشد و بايد آنهايى كه اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه بكنند و بايد آنهايى كه در پشت جبهه هستند چطور تبليغ بكنند. كيفيت مبارزه را، كيفيت اينكه مبارزه بين يك جمعيت كم با جمعيت زياد بايد چطور باشد، كيفيت اينكه قيام در مقابل يك حكومت قلدرى كه همه جا را در دست دارد با يك عدّه معدود بايد چطور باشد، اينها چيزهايى است كه حضرت سيدالشهداء به ملت آموخته است و اهل بيت بزرگوار او و فرزند عاليمقدار او هم فهماند كه بعد از اينكه آن مصيبت واقع شد بايد چه كرد، بايد تسليم شد؟ بايد تخفيف در مجاهده قائل شد؟ بايد همانطورى كه زينب (س) در دنباله آن مصيبت بزرگى كه «تَصْغُرُ عِنْدَهُ الْمَصائِبُ» ايستاد و در مقابل كفر و در مقابل زندقه صحبت كرد و هر جا موقع شد، مطلب را بيان كرد و حضرت على بن الحسين (ع) با آن حال نقاهت، آنطورى كه شايسته است، تبليغ كرد.
سيدالشهداء و اصحاب او و اهل بيت او آموختند تكليف را، فداكارى در ميدان، تبليغ در خارج ميدان. همان مقدارى كه فداكارى حضرت، ارزش پيش خداى تبارك و تعالى دارد و در پيشبرد نهضت حسين (ع) كمك كرده است، خطبههاى حضرت سجاد و حضرت زينب هم به همان مقدار يا قريب آن مقدار تأثير داشته است.
آنها به ما فهماندند كه در مقابل جائر، در مقابل حكومت جور نبايد زنها بترسند و نبايد مردها بترسند. در مقابل يزيد، حضرت زينب (س) ايستاد و آن را همچون تحقير كرد كه بنى اميه در عمرشان همچون تحقيرى نشنيده بودند. و صحبتهايى كه در بين راه و در كوفه و شام و اينها كردند و منبرى كه حضرت سجاد (ع) رفت و واضح كرد به اينكه قضيه، قضيه مقابله غير حق با حق نيست. يعنى ما را بد معرفى كردهاند، سيدالشهداء را مىخواستند معرفى كنند كه يك آدمى است كه در مقابل حكومت وقت، خليفه رسول اللَّه ايستاده است. حضرت سجاد اين مطلب را در حضور جمع فاش كرد و حضرت زينب هم. تكليف ماها را حضرت سيدالشهداء معلوم كرده است. در ميدان جنگ از قلّت عدد نترسيد، از شهادت نترسيد. هر مقدار كه عظمت داشته باشد مقصود و ايده انسان به همان مقدار بايد تحمل زحمت بكند.
امام حسين با عدّه كم همه چيزش را فداى اسلام كرد، مقابل يك امپراتورى بزرگ ايستاد و «نه» گفت.
در حالى كه شهادت حضرت سيدالشهداء از همه خسارتها بالاتر بود ولى چون او مىدانست كه چه مىكند و كجا مىرود و هدفش چيست، فداكارى كرد و شهيد شد و ما هم بايد روى آن فداكارىها حساب كنيم كه سيدالشهداء چه كرد و چه بساط ظلمى را به هم زد و ما هم چه كردهايم!
سيّدالشّهداء (ع) وقتى مىبيند كه يك حاكم ظالمى، جائرى در بين مردم دارد حكومت مىكند، تصريح مىكند حضرت كه اگر كسى ببيند كه حاكم جائرى در بين مردم حكومت مىكند، ظلم دارد به مردم مىكند بايد مقابلش بايستد و جلوگيرى كند هر قدر كه مىتواند با چند نفر با چندين نفر ... مگر خون ما رنگينتر از خون سيدالشهداء است ما چرا بترسيم از اينكه خون بدهيم يا اينكه جان مىدهيم؟ آن هم در ماجراى دفع سلطان جائرى كه مىگفت مسلمانم مسلمانى يزيد هم مثل مسلمانى شاه بود اگر بهتر نبود بدتر نبود لكن چون با ملت اينطور مىكرد و مردى بود متعدى و ظالم و ملت را مىخواست زير بار اطاعت خودش بى جهت ببرد، سيدالشهداء لازم ديد كه سلطان جائر را سراغش برود و لو اينكه جان بدهد.
دستور است اين، دستور عمل امام حسين (ع)، دستور است براى همه: «كُلُّ يَوْمٍ عاشُورا وَ كُلُّ أرْضِ كَرْبَلا» دستور است به اينكه هر روز و در هر جا بايد همان نهضت را ادامه بدهيد، همان برنامه را، امام حسين با عدّه كم همه چيزش را فداى اسلام كرد، مقابل يك امپراتورى بزرگ ايستاد و گفت هر روز بايد در هر جا اين محفوظ بماند.
اين كلمه «كُلُّ يَوْمٍ عاشُورا وَ كُلُّ أرْضِ كَرْبَلا» يك كلمه بزرگى است كه اشتباهى از او مىفَهمند، آنها خيال مىكنند كه- يعنى آنها خيال مىكنند كه- يعنى هر روز بايد گريه كرد لكن اين محتوايش غير از اين است؛ كربلا چه كرد، ارض كربلا در روز عاشورا چه نقشى را بازى كرد، همه زمينها بايد اينطور باشد، نقش كربلا اين بود كه (سيدالشهداء (ع) با چند نفر جنگ كرد، عدد معدود آمدند كربلا و ايستادند در مقابل ظلم يزيد و در مقابل دولت جبار، در مقابل امپراتور زمان ايستادند و فداكارى كردند و كشته شدند، و لكن ظلم را قبول نكردند و شكست دادند يزيد را) همه جا بايد اينطور باشد و همه روز هم بايد اينطور باشد، همه روز بايد ملت ما اين معنا را داشته باشد كه امروز روز عاشورا است و ما بايد مقابل ظلم بايستيم و همين جا هم كربلاست و بايد نقش كربلا را ما پياده كنيم، انحصار به يك زمين ندارد، انحصار به يك افراد نمىشود، قضيه كربلا منحصر به يك جمعيت هفتاد و چند نفرى و يك زمين كربلا نبوده، همه زمينها بايد اين نقش را ايفا كنند و همه روزها، غفلت نكنند ملتها از اينكه بايد هميشه مقابل ظلم بايستند.
«... ناراحت و نگران نشويد، مضطرب نگرديد، ترس و هراس را از خود دور كنيد، شما پيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر مصائب و فجايع صبر و استقامت كردند كه آنچه ما امروز مىبينيم نسبت به آن چيزى نيست. پيشوايان بزرگوار ما، حوادثى چون روز عاشورا و شب يازدهم محرم را پشت سر گذاشتهاند و در راه دين خدا يك چنان مصائبى را تحمل كردهاند.
شما امروز چه مىگوييد؟ از چه مىترسيد؟ براى چه مضطربيد؟ عيب است براى كسانى كه ادعاى پيروى از حضرت امير (ع) و امام حسين (ع) را دارند در برابر اين نوع اعمال رسوا و فضاحتآميز دستگاه حاكمه خود را ببازند.
نهضت دوازده محرم و پانزده خرداد در مقابل كاخ ظلم شاه و اجانب به پيروى از نهضت مقدس حسينى چنان سازنده و كوبنده بود كه مردانى مجاهد و فداكار تحويل جامعه داد كه با تحرك و فداكارى روزگار را بر ستمكاران و خائنان سياه نمودند و ملت بزرگ را چنان هشيار و متحرك و پيوسته كرد كه خواب را از چشم بيگانه و بيگانهپرستان ربود و حوزههاى علميه و دانشگاه و بازارها را به صورت دژ مدافع از عدالتخواهى و از اسلام و مذهب مقدس در آورد.
امروز مطلب مهم است، از مهماتى است كه جان بايد پايش داد. همان مهمى است كه سيدالشهداء جانش را داد برايش، همان مهمى است كه پيغمبر اسلام بيست و سه سال زحمت برايش كشيد، همان مهمى است كه حضرت امير (ع) هيجده ماه با معاويه جنگ كرد، در صورتى كه معاويه دعوى اسلام مىكرد و چه و چه، جنگش چه بود؟ براى اينكه يك سلطان جائر بود، براى اينكه يك دستگاه جائر بود، بايد به زمينش بزند. آنقدر از اصحاب بزرگوارش را به كشتن داد، آنقدر از اينها را هم كشت، براى چه؟ براى اينكه اقامه حق بكند، اقامه عدل بكند.
ما كه از سيدالشهداء بالاتر نيستيم، آن وظيفهاش را عمل كرد، كشته هم شد!
خاطره تلخ 17 شهريور 57 و خاطره تلخ روزهاى بزرگى كه بر امت گذشت، ميوه شيرين سرنگونى كاخهاى استبداد و استكبار و جايگزينى پرچم جمهورى عدل اسلامى را به بار آورد. مگر نه آن است كه دستور آموزنده «كُلُّ يَوْمٍ عاشُورا وَ كُلُّ ارْضٍ كَرْبَلا» بايد سرمشق امت اسلامى باشد. قيام همگانى در هر روز در هر سرزمين عاشورا قيام عدالتخواهان با عددى قليل و ايمانى و عشقى بزرگ در مقابل ستمگران كاخ نشين و مستكبران غارتگر بود، و دستور آن است كه اين برنامه سر لوحه زندگى امت در هر روز و در هر سرزمين باشد، روزهائى كه بر ما گذشت عاشوراى مكرر بود و ميدانها و خيابانها و كوى و برزنهائى كه خون فرزندان اسلام در آن ريخت، كربلاى مكرر و اين دستور آموزنده تكليفى است و مژدهاى.
تكليف از آن جهت كه مستضعفان اگر چه با عدهاى قليل عليه مستكبران، گر چه با ساز و برگ مجهز و قدرت شيطانى عظيم، مأمورند چونان سرور شهيدان قيام كنند. و مژده كه شهادت رمز پيروزى است. 17 شهريور مكرر عاشورا و ميدان شهدا مكرر كربلا و شهداى ما مكرر شهداى كربلا و مخالفان ملت ما مكرر يزيد و وابستگان او هستند. كربلا كاخ ستمگرى را با خون در هم كوبيد كربلاى ما كاخ سلطنت شيطانى را فرو ريخت.
اكنون وقت آن است كه ما كه وارثان اين خونها هستيم و بازماندگان جوانان و شهداى به خون خفته هستيم از پاى ننشينيم تا فداكارى آنان را به ثمر برسانيم و با اراده مصمم و مشت محكم بقاياى رژيم ستمكار و توطئهگران جيره خوار شرق و غرب را در زير پاى شهداى فضيلت دفن كنيم.
ملت عظيم الشأن در سالروز شوم اين فاجعه انفجارآميزى كه مصادف با 15 خرداد 42 بود با الهام از عاشورا آن قيام كوبنده را به بار آورد، اگر عاشورا و گرمى و شور انفجارى آن نبود، معلوم نبود چنين قيامى بدون سابقه و سازماندهى واقع مىشد. واقعه عظيم عاشورا از 61 هجرى تا خرداد 61 و از آن تا قيام عالمى بَقِيَّةُ اللَّهِ ارْواحُنا لِمَقْدَمِهِ الْفَداءُ در هر مقطع انقلاب ساز است.
الان هم مىبينيد كه در جبههها وقتى كه نشان مىدهند آنها را، همه با عشق امام حسين است كه دارند جبههها را گرم نگه مىدارند.
اكنون ملت ما دريافته است كه «كُلُّ يَوْمٍ عاشُورا وَ كُلُّ ارْضٍ كَرْبَلا» مجالس حال و دعاى اينان شب عاشوراهاى اصحاب سيدالشهداء را در دل زنده مىكند.
امام حسين (ع) با خون خود اسلام را زنده كرده شما به تبعيت از او انقلاب و اسلام را ضمانت نماييد.
ما در عين حالى كه جوانهاى بسيار لايق خودمان را، مردان كاردان خودمان را از دست داديم لكن آن چيزى كه به دست آورديم ارزشش بيشتر از اين معانى است. آنى است كهسيّدالشّهداء زن و فرزند خودش را فداى او كرده، آنى است كه رسولاللَّه (ص) زندگانى خودش را در راه او صرف كرد و ائمه معصومين ما در راه او آنهمه رنج ديدند.