فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

اوضاع خورشيد و ستارگان ديگر در قرآن

سوره تكوير آيه 2 و 3 :( إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ * وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ ) « و هنگامى كه ستارگان تيره و بى نور شوند * و هنگامى كه كوه ها را به حركت آرند و از جا بركنند » .سوره انفطار آيه 1 و 2 :( إِذَا السَّماءُ انفَطَرَتْ * وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انتَثَرَتْ ) . « هنگامى كه آسمان بشكافد * و هنگامى كه ستارگان پراكنده شوند » .آسمان عبارت از محيطى است كه ما هر شب و روز بالاى سر خود مشاهده مى كنيم ، پس تمام محيط بالا با آنچه در اوست از منظومه ، كهكشان و ستارگان را شامل مى شود ، بعد از شكافته شدن تمام آن برنامه ها به هم خورده و فانى مى شوند .دانشمندان امروز بر اين عقيده اند كه : مصرف تدريجى « هيدروژن » موجب افزايش حرارت مى شود ; هيدروژن خورشيد كه به تدريج به « هليوم » مبدل مى شود ، قسمت مركزى خورشيد تيره تر مى گردد و در نتيجه انرژى ، كمتر از آن صادر مى شود و باانقباضى كه در قشر خارجى پيش مى آيد و انرژى كه در قسمت درونى توليد و ذخيره مى گردد ، از ذخيره مركزى آن پيوسته انرژى و حرارت بالا مى رود ; به اين ترتيب اين منبع قدرت ، پيوسته در يك حالت توازن ، نورحرارت مى دهد ; ولى اين وضع براى هميشه نخواهد بود ; زيرا زمانى مى رسد كه مايه هيدروژن آن ، كاهش مى كند و منبع انرژى زير اتمى آن تمام خواهد شد و به سرعت جرم آن منقبض و تششع و حرارت آن به هم پيچيده و تاريك مى شود . با تاريك شدن خورشيد ، وضع منظومه شمسى كه ستارگان ديگراند ، از نظم افتاده و همه فرو خواهند ريخت و اينچنين است حال هر خورشيدى كه در كهكشان فضاهاى ديگر ( غير ازفضاى ما ) موجود است .
تذكرى دوباره
همانگونه كه گفتيم مقصود ما تطبيق قرآن با گفته دانشمندان امروز نيست ; زيرا قرآن مجيد داراى وضعى ثابت و مطالبى بس شگفت آور است ، كه بايد گذشت زمان تفسير و ترجمه نمايد ; بنابراين به همين مقدار كه ما به اشارات كلى قرآن تصريح مى كنيم ، حقيقت اين كتاب مقدس براى اهل نظر بيشتر روشن مى شود .چنانچه صورت ها و پديده هاى زنده ، همگى در معرض حوادثند ، خورشيد نيز چنين است ، و هر روز در انتظار پيش آمد يك حادثه ناگهانى كه موجب انفجار و سپس خاموشى آن شود مى باشد ، اين گونه انفجارهاى ناگهانى را در ستاره هاى درخشان ديگر ، به وسيله دوربين هاى ستاره شناسان ، اكنون بيشتر از زمان هاى گذشته مشاهده مى كنند .آيات ديگرى نيز بر اين نكته اشاره دارند كه تمام منظومه ها ، كرات و خورشيد بيشتر از مدت معينى زندگى ندارند ، آن آيات عبارتند از : سوره روم آيه 8 سوره زمر آيه 8 ، سوره احقاف آيه 2 .
7 ـ خلقت انسان در قرآن
سوره علق آيه 2 :( خَلَقَ الاِْنسَانَ مِنْ عَلَق ) . « [ همان كه ] انسان را از علق به وجود آورد » .سوره مؤمنون آيات 12 ، 13 ، و 14 :( وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنسَانَ مِن سُلاَلَة مِن طِين * ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِى قَرَار مَّكِين * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً . . . ) . « و يقيناً ما انسان را از [ عصاره و ]چكيده اى از گِل آفريديم * سپس آن را در نطفه اى در قرارگاهى استوار [ چون رحم مادر  ]قرار داديم . * آن گاه آن نطفه را علقه گردانديم ، پس آن علقه را به صورت پاره گوشتى درآورديم » .سوره حج آيه 5 :( يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِى رَيْب مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِن تُرَاب ثُمَّ مِن نُّطْفَة ثُمَّ مِنْ عَلَقَة ) . « اى مردم ! اگر درباره برانگيخته شدن [ پس از مرگ ] در ترديد هستيد ، پس [ به اين واقعيت توجه كنيد كه ] ما شما را از خاك آفريديم ، سپس از نطفه ، سپس از علقه » .
توضيح و تفسير
خلقت انسان از گِل مى باشد ، اما منظور از گل ، معناى عرفى آن نيست ; بلكه چكيده و عصاره اى از گل است كه در آيه به جمله « سُلالَةٌ مِن طِين » ياد شده است . پس از آنكه تحول لازم در تركيب خاك صورت گرفت و به بيان آيه سلاله اى از آن فراهم شد ، سلاله مزبور آمادگى مى يابد تابه قدرت حق دريافت حيات كند و به نطفه مبدل شود .لغت « نطفه » خلاصه اى از كليه صفات طبيعى موجودات ، و ذكر آن جامعترين كلمه اى است كه براى معرفى موجود زنده مى توان به كار برد .جمله « قَرار مَكِيْن » بليغ ترين تعريفى است كه براى محل مناسب پرورش تخم و نطفه ، در جميع موجودات نطفه دار ، اعم از تخم گذار و بچه زا ، مى توان ذكر نمود . چنانكه كلمه نطفه به صورت « نكره » در آيه ذكر شده و شامل نطفه تمام جانداران مى باشد ، براى حيوانات بچه زا « قرار مكين » رَحِمْ و براى تخم زا مناسب ترين محلى است كه تخم را در آن قرار مى دهند .اغلب مفسران « علق » را خون بسته دانسته اند و چنين مى گويند كه : پروردگار ، انسان را از خون بسته خلق نمود ، اين تعبير از نظر علمى مؤيد و استوار نيست ; زيرا هيچ حيوان و انسانى را سراغ نداريم كه از خون آنهم از خون بسته به وجود آمده باشد(1) .
معنى « علق » با توجه به ريشه لغوى و مشتقات آن ، بستگى و پيوستگى به چيزى يا چيزهايى است كه آيه ناظر به آن است . انسان ابتدا از گل آنهم از چكيده ، سپس از نطفه ، پس از آن از علق يعنى چيزى كه از پيوستگى سه دوران گل و نطفه و علق است به وجود آمد ، نه اين كه پيوسته به معناى خون بسته باشد .پس از اين ملاحظات ، تعبيرى كه براى كلمه علق مى توان كرد مجموعه اى از بستگى ها و ارتباطات است كه با قرار گرفتن در رحم ، به وجود مى آيد و اين معنى منافات با اصل موضوع كه علق يعنى كرم كوچك ذره بينى است ندارد . تشكيل اين كرم كوچك بسته ، به چند دوران گل ، نطفه و علقه است .
نظريه دانشمندان
همه آن نطفه كه در رحم ريخته مى شود انسان نمى گردد ; بلكه از زنان تخمى در نهايت خُرْدى جدا مى شود و در رحم قرار مى گيرد كه به چشم ديده نمى شود و در نطفه مرد موجودات بسيار كوچكى است كه آنها نيز به چشم ديده نمى شوند ; اما اگر با ميكروسكوپ مشاهده شود ، داراى سرى مدور و شبيه زالو و دنباله دارند ، يكى از آنها با تخمى كه از زن جدا شده متصل مى شوند و جنين از اين دو تكوين پيدا مى كند .
8 ـ آثار باد و طوفان در قرآن
سوره حجر آيه 22 :( وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ ) « و بادها را باردار كننده فرستاديم » .
نظريه دانشمندان
از نظر دانشمندان راه تلقيح گياهان بر چند قسم است : به وسيله آب رودخانه ها براى گياهان كنار رود ، به وسيله حشرات ، وزيدن باد ، و دست انسان . همين جاست كه يكى ديگر از معجزات قرآن مبناى بر اين كه گياهان نر و ماده هستند معلوم مى شود ( سوره لقمان آيه 10 ) .
9 ـ فتح كرات ديگر در قرآن
سوره لقمان آيه 20 :( أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَكُم مَا فِى السَّماوَاتِ وَمَا فِى الاَْرْضِ ) . « آيا ندانسته اند كه خدا آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمين است ، مسخّر و رام شما كرده » .سوره جاثيه آيه 13 :( وَسَخَّرَ لَكُم مَا فِى السَّماوَاتِ وَمَا فِى الاَْرْضِ جَمِيعاً ) . « و همه آنچه را در آسمان هاست و آنچه را در زمين است از سوى خود براى شما مسخّر و رام كرد » .
نظريه دانشمندان
دانشمندان ، قبلا احتمال مى دادند كه بشر بتواند به كرات آسمانى دست يابد ولى امروز اين احتمال به يقين رسيده است ، تا جايى كه عملا كشورهاى بزرگ سفينه هاى خود را در كره ماه پياده كردند .اروپاييان پس از آنكه تمام علوم فعلى را از منابع شرقى و بويژه از كشور ايران اخذ كرده و پس ازآن در عين حال كه مانع پيشرفت علوم در مشرق زمين شدند ، كم كم به ترقيات شگرفى نائل آمدند ، درست در موقعى كه فاصله بين علوم جديد و قديم زياد شد ، مدرسه « دارالفنون » در ايران تأسيس و ناگهان دانشجويان ايرانى ، علوم اروپايى را باز كرده و خواندند ، ديدند اروپاييان تمام پيشرفت ها اكتشافات علمى را به خود نسبت داده اند و علوم ايران و مسلمين را جمعاً پوچ جلوه گر ساخته اند .اين مسئله كه تمام علوم ، ريشه و منشأش ما اروپاييان هستيم از آن موقع تاكنون ادامه دارد ، به طورى كه ملل جهان تماماً علوم را زاييده افكار دانشمندان اروپايى مى دانند .اى كاش جوانان بى اطلاع ما بيدار مى شدند و افتخارات گذشته فرهنگ اسلامى را در مردم قبل مشاهده مى كردند ، تا اين گونه فريب دزدان فكر را نخورده و آن نسبت هاى بيهوده را به نام كشف براى اروپاييان ندانند . براى روشن شدن مطلب به بعضى از گفته هاى دانشمندان اسلامى ، در علوم مختلفى كه در آن استاد بودند ذيلا اشاره مى كنيم :
قوانين انعكاس و انكسار نور
در كتاب « فيزيك » تأليف « بتانكور » ضمن بحث از نور مى نويسد : « دكارت » در سال 1630 قوانين انعكاس و انكسار نور را با فرض اين كه نور از اجسام ريز ساخته شده است بيان كرد ، و اين اجسام ريز را با گلوله هاى پرتاب شده مقايسه نمود . در سال 1690 « هويكنس » در كتابش ، تئورى امواج نور را شرح داد كه بتانكور مى گويد : مى توان او را واضع اين تئورى دانست . بايد گفت : آقاى بتانكور راوى اروپاييان نسبت به دانشمندان مسلمان ايرانى كم لطفى كرده ايد ; زيرا اساس تئورى هاى ذره اى و موجى ، متعلق به قبل از آنهاست نه متعلق به اروپا .آقاى دكارت و هويكنس و نيوتن عين گفته هاى دانشمندان اسلامى راگفته در كلمات آنها با دانشمندان مسلمان هيچ تفاوتى نيست . تفسير دكارت نسبت به نور ، انعكاس و انكسار آن عيناً گفته دانشمند عالى مقام اسلامى ايرانى خواجه نصيرالدين طوسى است كه در سال 597 متولد شده است ، خواجه در كتاب « تجريدالاسلام » مى فرمايد : به عقيده دانشمندان ( كه خود او يكى از آنهاست ) نور از اجسام ريزى تشكيل شده است كه از منبع جدا شده و به محل ديگر كه نور را مى پذيرد مى رسد(1) .فيزيك دانان اروپا ، از زمان دكارت تاكنون ، براى اين كه قوانين انعكاس نور را با فرض ذره اى تفسير كنند مى گويند : همانگونه كه توپ لاستيكى در موقع برخورد با ديوار منعكس مى شود ، براى نور كه مانند ذره تصور مى شود ، كيفيت انعكاس به آسانى قابل تطبيق است .اين مطلب را « آلبرت انيشتن » در كتاب « سير تكاملى علم فيزيك » نوشته و اين بحث را به اروپاييان خصوصاً به دكارت نسبت داده است ; اما با كمال معذرت از آقايان اروپاييان و غرب زدگان وحشت زده كه تمام برنامه آفرينش را مى خواهند از دريچه اروپا ببينند ، اين مطلب را « كمال الدين ابوالحسن فارسى » در 700 سال قبل در كتاب « تنقيخ المناظر » بيان كرده است كه مفاد عبارت او اين است : همانطور كه اجسام طبيعى اگر از محل بلندى به زمين به جسم سختى برخورد كنند برمى گردند ، يا اگر جسمى را به ديوار پرتاب كنيم برمى گردد ; به همين ترتيب نور وقتى كه به اجسام صيقلى بتابد منعكس مى شود . خلاصه دكارت يك كلمه اضافه تر از مطلب دانشمندان اسلامى را نگفته است .
نظريه فرما
« فرما » يكى از رياضى دانان اروپا است ، وى در بيان علت انعكاس نور مى گويد : شعاع نور وقتى از محيطى ، داخل محيط ديگر شود ، خط سير خود را طورى انتخاب مى كند كه كمترين وقت را براى رسيدن به مقصد صرف نمايد . اين جمله به « قانون فرما » معروف شده است ; ولى اين جمله در كتاب « تنقيخ المناظر » ابوالحسن فارسى در جلد دوم صفحه 131 چنين آمده است : هنگامى كه نور با جسم شفاف غليظ ترى مصادف شود ، اين غلظت مانع حركت نور در جهت اوليه است ، از اين رو نور منعكس شده ، در جهتى حركت مى كند كه نفوذش آسان باشد و چون راه سهل تر را انتخاب كرد ، مسلماً زودتر به مقصد مى رسد.
نيوتن و انكسار نور
« نيوتن » در بيان علت انكسار نور مى گويد : شعاع نور وقتى از هوا داخل آب مى شود ، مى توان حركت آن را در حقيقت مركب از دو حركت دانست : يك حركت عمود بر سطح آب و حركت ديگر : در امتداد افقى و مماس با سطح آب شعاع انكسار كه نتيجه اين دو حركت است .بحث تجزيه و تركيب حركات يكى از مباحث مهم فيزيك و مكانيك را تشكيل مى دهد و اساس تئورى « ماكسول » كه نور را دو عامل عمود بر هم مى داند ، از فرض نيوتن سرچشمه گرفته است .اينها از تراوشات فكرى دانشمندان اسلامى است و اصل مطلب در كتاب « كمال الدين فارسى » صفحه 141 است كه : اگر نور به طور مايل از محيطى داخل محيط شفاف ديگرى شود ، مى توان حركت آن را مركب از دو حركت دانست :حركت اول : در جهت عمود نافذ و حركت دوم : ديگر در جهتى كه عمود بر عمود اول است ، در مبدأ نفوذ يعنى در نقطه اى كه نور داخل آب شده است ؟اكنون تصديق مى كنيد كه نسبت به دانشمندان اسلامى خصوصاً دانشمندان ايرانى چقدر حق كشى شده است ؟
دو نظر از دو كتاب
1 ـ كتاب « تاريخ تمدن » مى نويسد : شكى نيست كه مسلمين با تجربيات و عمليات خويش ، علم جديد شيمى را پايه گذارى كرده و آنها بودند كه بسيارى از تركيبات شيمى را كشف كردند ، و براساس كشفيات آنان ، شيمى جديد استوار شد .
2 ـ كتاب « تمدن اسلام و عرب » مى نويسد : اين كه در كتب شيمى مى نويسند «لاوازيه» ايجاد كننده اين علم است ، درست نيست ; زيرا بايد دانست هيچ علمى دفعتاً به وجود نيامد و نمى آيد ، اگر چنانچه لابراتورهاى هزار سال پيش مسلمين و اكتشافات آنها در اين علم نبود ، لاوازيه نمى توانست قدمى به جلو بردارد .
اكتشافات شيمى
اكتشافات مسلمين در شيمى عبارت است از : الكل ، اسيدنيتريك ، اسيدسولفوريك ، اسيدنيترو ، جوهر نشادر ، كلوريدسولفوريك ، نمك نشادرپتاس ، نيترات دارژان ، نيترات پتاس ، زرنيخ ، قليا و بوريك .
بى خبران بى خرد بدانند كه جمله فريبنده « دين مخالف علم و برنامه زندگى است » مربوط به دين كليسا ، يهود و اديان ديگرى كه يا مانند دين يهود و كليسا تحريف شده ، يا منشأ آن از طرف حق نبوده است ، مى باشد و دامن اسلام از اين جمله آلوده پاك است و بدانند كه اسلام پايه گذار اصلى تمدن حقيقى است .
معرفى برخى از دانشمندان اسلامى
در خاتمه نام برخى از دانشمندان بزرگ اسلام را در علومى كه تبحر داشتند ذكر مى كنيم :
دانشمندان حقوق
در علم حقوق دامنه كاوش هاى مسلمين خصوصاً دانشمندان شيعه و ايرانى آنقدر است كه تعداد كتب و شماره مؤلفين اين علم را نمى توان در پنج سال رسيدگى كرد . از تأسيس حقوق تطبيقى بيش از يك قرن نگذشته است ; ولى از تأليف حقوق تطبيقى شيخ طوسى دركتاب « الخلاف » بيش از هزار سال است كه مى گذرد . مؤلفين حقوق عبارتند از : شيخ طوسى ، شيخ مفيد ، علامه حلى ، محقق كركى ، فخر المحققين ، شيخ محمد حسن صاحب جواهر ، شهيد اول و شهيد ثانى .
دانشمندان ادبيات
نام همه آنها را نمى توان حتى در ده ها صفحه ذكر كرد ; امّا مشهورترين آنها عبارتند از : خليل بن احمد ، سيبويه ، ابن هشام جامى ، عبدالله مقفع ، ابن مالك و . . .
دانشمندان تفسير
امين الاسلام طبرسى ، فخر رازى ، سيد هاشم بحرانى ، ابوالفتح رازى ، طبرى ، فيض كاشانى ، ملا فتح الله كاشانى ، قتاده ، ابن عباس و سعيد بن حبير و . . .
دانشمندان منطق ، فلسفه و كلام
هشام بن حكم ، هشام بن الفوطى ، صالح ابن ابى صالح ، ابراهيم ابن نظام اليسار ، ابن رشد ، فارابى ، ابن مسكويه ، سهروردى ، ملا عبدالرزاق لاهيجى ، كندى ، ميبدى ، ميرداماد ، ملاصدرا ، حاج ملاهادى سبزوارى و . . . تنها در مسئله اتم دانشمندان اسلامى بودند كه اين مسئله بزرگ را به جلو رانده و راه تحقيقات عملى را براى آيندگان باز گذاشتند .
دانشمندان علم رياضى
ابو عبدالله محمد بن موسى الخوارزمى ( مخترع جبر و مقابله ) ، ابو جعفر محمد ، ابوالعباس الفضل بن حاتم ، شيخ بهايى ، حجاج بن يوسف بن مطر ، ابو منصور عبد القاهر ، ابو الوفا محمد بن يحيى ( كسى كه يكى از حركات ماه را كشف كرد ) ، ابوعثمان سعيد ابن يعقوب ، ابو جعفر الخارن ( كه در حل معادلات درجه 3 نظرياتى داده است ) ، ابوالجود محمد ابن الليث ، محمد بن الحسن الحاسب ، ابوالحسن على بن احمد ( كه كتابى مفيد در لگاريتم تأليف كرد ) ، محمد بن عبدالباقى ، ابوالفتح حجه الحق عمر بن ابراهيم خيام نيشابورى و . . .
دانشمندان علم فيزيك و مكانيك
جابربن حيان ايرانى مؤلف 360 جلد كتاب كه اكثر آنها در كتابخانه ها و موزه هاى جهان اروپاست از جمله موزه بريتانيا ، كتابخانه ملى پاريس ، كتابخانه دانشگاه اكسفورد انگلستان ، كتابخانه ليون ، كتابى به عنوان « رسائل جعفربن محمدالصادق » در هزار صفحه دارد كه دوبار در اروپا چاپ شده است . دانشمندان شرق و غرب او را پدر فيزيك مى دانند .« پى يروسو » مى گويد : كتاب او براى اولين بار درباره نور توصيفى صحيح از ساختمان چشم و قسمتهاى مختلف آن از قبيل مخاط خارجى قرنيه، شبكيه، عنبيه و علاوه بر اين ، اصول اطاق تاريك را شرح مى دهد .او از شاگردان برجسته امام ششم حضرت صادق (عليه السلام) است . دانشمندان ديگر :
محمد بن مسعود ، حسن بن حسين كمال الدين فارسى ، ابوالفتح عبدالرحمن ، ابواسماعيل على بن محمد و ابوالقاسم محمد بن احمد .
دانشمندان شيمى
جابربن حيان ، محمدبن زكرياى رازى ، ابوريحان بيرونى ، محمد بن اميل التميمى ، ابوالحاكم محمد بن عبدالملك ، احمد بن على وحشيه ، ابو العباس احمد بن على و ابومحمد عبدالله بن احمد .
دانشمندان هيئت و نجوم
ابوالحسن اهوازى على طبرى ، خالد بن عبد بن عبدالملك ، يحيى بن ابى منصور سند بن على ، على بن عيسى ، ابوعبدالله محمدبن جابر بن سنان « پى يروسو » مى گويد : او اول كسى است كه سينوس را جانشين وتر ساخت كه نتيجه اش مثلثات جديد است ، محمد بن الحسين شيخ بهايى ، ابو عبدالله محمد بن عيسى ، حسن بن حاسب ، ابو عثمان سهل بن بشر ، ابو الوفاء بوزجانى ، خواجه نصير الدين طوسى و ابراهيم بن سعيد .
دانشمندان جغرافى
خوارزمى ، ابوزيد حسن سيرافى ، احمد بن الطيب ، ابو المنذر هشام بن الكلبى ، احمد بن محمد اسحاق ، على بن حسن شيزرى ، ابو زيد احمد بن سهل بلخى ، ابوالحسن على بن حسين مسعودى ، احمد بن فضلان ، ابوالفرج قدامة بن جعفر ، ابو محمد حسن بن احمد ، ناصرخسرو قباديانى ، يحيى بن سرفيون و البكرى ابوسعيد عبدالحى .

بر گرفته از کتاب بر بال اندیشه

0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

توسل انبياء به امام حسين(عليه السلام)
اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان
توصیه های امام زمان علیه السلام به شیعیان
از تولد تا غیبت  
چرا نباید امام زمان(عج) را با نام «محمد» بخوانیم؟
امام مهدی علیه السلام؛ آینه جمال و جلال الهی
ابن خلدون و حدیث‌های مهدویت
فوائد اسماء الله
عرفه تجلی گاه نیایش
شهید علامه مطهری، پیامهای عاشورا و خطر تحریف

بیشترین بازدید این مجموعه

همنشينى با شايستگان
هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
پیامبر(ص) و خدیجه(س)
چرا امام حسین علیه السلام به دنیا باز می گردد
آثار ایمان به خدا در زندگی
حرمت شكنى‏
روزانه چقدر قرآن بخوانیم؟
گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
سوره ای از قران جهت عشق و محبت
کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^