فارسی
پنجشنبه 10 آبان 1403 - الخميس 26 ربيع الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

سبب فساد و تباهى و مفسد شدن‏

حضرت صادق (ع) به بهترين صورت و با استوارترين روش، مفسدان و سبب فسادشان را روانكاوى نموده كه اين روانكاوى ازهرجهت براى دانشمندان اين رشته در شرق وغرب جهان قابل دقت است، و نشانگر اين حقيقت است كه امامان شيعه از دانشى سرشار، وعلمى جامع، و حكمتى استوار باعنايت و رحمت خدا برخوردار بودند و فوق كلام آنان تا قيامت در رشتههائى كه اظهارنظر كردهاند از هيچ عالم و دانشمندنى شنيده نخواهد شد.

امام (ع) ميفرمايد: فساد ظاهر ريشه در فساد باطن دارد، كسى كه باطن خود را با داروى وحى و نسخه اى چون قرآن اصلاح نمايد، خداوند توفيق اصلاح ظاهرش را به او عنايت ميكند، و آن كه در باطن وجودش از عظمت حق بيم داشته باشد، و از دادگاههاى قيامت و عذاب دوزخ بترسد، خدا آبرويش را در فضاى آشكار حيات نميبرد.

بزرگترين فساد و در وجود آدمى غفلت و بيخبرى از خداست، و اعظم فساد اين است كه آدمى به دست خود وجودش را به غفلت از حق بسپارد، و اين فساد ناشى از آرزوهاى دور و دراز مادى، وحرص برمال دنيا و تكبر دربرابر حق است، چنان كه خداى عزيز در داستان قارون درقرآن به اين معنا اشاره كرده است كه اهل ايمان به او گفتند:

وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ: اى قارون در روى زمين به دنبال فساد مباش، و تباهى در زمين را مخواه، زيرا خدا مفسدين را دوست ندارد.

آرزويهاى مادى طول و دراز كه خارج از دسترس بود، و حرص برثروت و تكبر در برابرحق كه در قارون به صورت طبيعت ثانويه درآمده بود، ريشهاش عشق به دنيا و جمع ثروت و پيروى از نفس وخواستههاى بيمهارش، و برپا نگاه داشتن شهوات حيوانى و خارج از حدود، و علاقه به تعريف و ثناى نسبت به خود از جانب ديگران، و هماهنگى با شيطان و قدم جاى قدم او گذاشتن بود، و همه اين امور كه هريك از آنها براى هلاكت انسان و خسران ابدياش كافى است در نقطه غفلت باهم جمع ميشود، و در فضاى تاريك فراموشى و نسيان نسبت به عنايات و الطاف حق و نعمتهاى با ارزشش گريبان انسان را ميگيرد. قرآن مجيد به تك تك انسانها سفارش ميكند و هشدار ميدهد كه:

وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ:

از گروه غافلان و بيخبران از حقايق مباش.

حضرت صادق (ع) در روايتى ميفرمايد:

«ان كان الشيطان عدواً فالغفلة لماذا؟ وان كان الموت حقا فالفرح لماذا؟»

اگرشيطان دشمن واقعى توست كه يقيناً هست پس بيخبرى از حقايق و غفلت از خدا براى چيست؟ و اگر مرگ امرى قطعى و مسلم است ك هست پس خوشحالى و سرور آميخته به كبروغرور براى چيست؟

در فضاى غفلت كه فضاى بسيار تاريكى است انسان دچار انواع فساد و تباهى ميشود، و توجهى هم به آن ندارد، فساد در اقتصاد و شهوت و مال اندوزى كه معلول غفلت از خداست آن چنان سنگين است كه پيامبراسلام را به وحشتى سنگين و بيمى سخت نسبت به امت گرفتار كرد:

حضرت موسى بن جعفر از پدرانش از رسول خدا روايت ميكند كه آن حضرت فرمود:

«ان اخوف ما اتخوف على امتى من بعدى هذه المكاسب المحرمة، الشهوة الخفيه، والربا:»

بيترديد ترسناك ترين چيزى كه مرا برامتم پس از خودم ميترساند: كسبهاى حرام، و شهوت رانيهاى پنهانى خلاف شرع و انسانيت، و رباخوارى است.

به مردمى كه دچار فسادند لازم است تذكر داده شوند كه شيطان اين دشمن آشكار انسان و انسانيت با عملكردى كه داريد برشما چيره و مسلط گشته، و چرخ عقلتان را از كار انداخته، و چراغ وجدانتان را خاموش ساخته، و مايه فطرتتان را غرق تاريكى و ظلمت نموده، و يادخدا را فراموشتان داده است چنان كه قرآن ميفرمايد:

«اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولئِكَ حِزْبُ الشَّيْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطانِ هُمُ الْخاسِرُونَ:» «1»

شيطان برآنان چيره شده، پس يادخدا را از يادشان فراموشى داده، اينان گروه شيطانى اند، هشدار كه گروه شيطان همان زيانكاران و اهل خسارت اند.

اميرالمؤمنين (ع) كاركرد مفسدان را سه جمله بيان ميفرمايد:

«زرعوا الفجور، وسقوه الغرور، وحصدوالثبور:»

تخم ودانه گناه و معصيت و فسق و فجور كاشتند، آن را با آب مكر و فريب آبيارى كردند، و نهايتاً از زراعت خود عذاب و بدبختى برداشت نمودند.

در بيانى ديگر به بازيگرى انسان مفسد اشاره كرده ميفرمايد:

و آن ديگر كه قيافه علم ودانش به خود گرفته تا دانشمندش نامند، درحالى كه از دانش بيبهره است، بخشى از نادانيها را از گروهى نادان فراگرفت، و مسائل گمراه كننده را از گمراهان آموخته و رطبى و يابسى به هم بافته، دامهائى از طناب غرور و سخنان دروغين برسرراه مردم افكنده، قرآن اين كتاب هدايت و بصيرت آور را براميال و خواستههاى شيطانى خود تطبيق ميدهد، و حق را با كمك هوسهاى آلوده خود تفسير ميكند.

مردم را از گناهان بزرگ ايمن ميسازد تا در آلودگى معصيت و لجن فسق و فجور بمانند، و جرائم بزرگ را سبك جلوه ميدهد، ادعا ميكند كه از دست زدن به شبهات و آلوده شدن به آنها پرهيز دارد، ولى درآنها غوطه ميزند، ميگويد: از بدعتها دورم ولى در آنها غرق شده است، چهره ظاهر او انسان و قلبش قلب حيوان درنده است، راه هدايت را نميشناسد كه از آن پيروى كند، و راه باطل را نميداند كه از آن بپرهيزد پس مرده اى است در ميان زندگان. «1» در پايان آيه مورد بحث و تفسير، وجود مبارك حضرت حق اين عهدشكنان و قطع كنندگان آنچه كه خدا به پيوند آن فرمان داده و فسادكنندگان روى زمين را گروه خاسران معرفى كرده است.


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

نا امیدى کفر است
سکوت در کلام امام رضا (ع)
رشد انسان، خواسته پروردگار
معیار صد درصد حق
توفیق بزرگ، ترس از خدا
ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین(ع)
رشد انسان، خواسته پروردگار
استحقاق كافر بر لعنت همگان
نجات از اعدام به سبب حسنات اخلاقى
از معانی ذکر خداوند

بیشترین بازدید این مجموعه

نجات از اعدام به سبب حسنات اخلاقى
جوان خائف
استحقاق كافر بر لعنت همگان
استغفار
رشد انسان، خواسته پروردگار
شناخت سه حقيقت؛ خدا، قرآن و پيامبر صلى الله عليه ...
سعادت چیست؟
قدرت و انرژی بزرگ
سالروز تخریب بقیع
اگر دل خانه شیطان شود

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^