در شامگاه پنجم محرم و شب ششم، جناب حبیب بن مظاهر اسدى (رحمه الله علیه) به اذن حضرت سید الشهداء (علیهالسلام) به سوى قوم بنى اسد رفته. آنان را به یارى حضرت، دعوت کرد. [۱] مقالهاى که در پیش روى دارید پرده از سرّ این دعوت بر میدارد و درس آموزندهاى براى حق طلبان و حق جویان است که به حضور شما خواننده گرامى تقدیم میداریم:
زنگ کاروان به صدا در آمده و نداى کوچ سر داده شده، کاروان بشر با سرعت و بى درنگ در حال حرکت است. به سوى مقصدى بلند و مقدس خوانده شدهاند. به سوى بینهایت حُسن و جمال، حلم و علم، قدرت و کمال، به سوى ابدیّت و جاودانی، به سوى بى نهایت نیکیها، به سوى « الله »
> انّا لله وانّا الیه راجعون < [۲]
« ما از خدائیم و به سوى او باز میگردیم »
اوست که منتهاى همه چیز و پایان هر سفر است.
>وانّ الى ربّک المنتهی< [۳]
« همه امور به پروردگارت منتهى میگردد».
اکنون که هدف نهایی، روشن شد و مقصد، مشخص گردید باید دید راه صحیح و درست به سوى این هدف بلند چیست؟ راه خدا کدام است؟ راه را شناخت و به دیگر همسفران شناساند.
باید خطر گاهها و پرتگاههاى این راه را شناخت و از آن پرهیز کرد و دیگران را از آن بر حذر داشت باید دزدان و راهزنان راه خدا را شناخت و از کید و مکر و خطر آنان، دیگران را آگاه کرد.
اما راه خدا و طریق الهى یعنى سبیل الله چیست؟
باید در خزائن کلمات الهى و سخنان پیشوایان دین علیهم السلام به جستجو پرداخت زیرا هر آنکه ما را خوانده راه را نیز نشان داده است.
در قرآن کریم در موارد متعددى از راه خدا به « صراط مستقیم» تعبیر شده [۴] و در روایات بسیار از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) وائمه اطهار (علیهمالسلام) « صراط مستقیم » به حضرت امیر المؤمنین على (علیهالسلام) و ولایت ائمه (علیهمالسلام) تفسیر شده [۵]. در دستهاى از آیات شریفه قرآنى از راه خدا به « سبیل الله » و « سبیل ربّ » تعبیر شده [۶] و روایات بیشمارى این « سبیل رب » را وجود مقدس أئمه معصومین (علیهمالسلام) دانسته است[۷]. مثلاً در زیارت جامعه کبیره خطاب به آن پیشوایان معصوم چنین میفرماید: «انتم سبیل الاعظم و الصراط الأقوم»[۸] « شما راه بزرگ (خداوند) و مسیر درست (الهی) هستید»
در دعاى ندبه نسبت به وجود مسعود امیر المؤمنین (علیهالسلام) میفرماید: « وکان بعده هدى من الضلال ونوراً من العمى وحبل الله المتین وصراطه المستقیم» [۹]
« و بعد از رسول خدا (صلى الله علیه و آله) حضرت امیر المؤمنین (علیهالسلام) هدایت مردم در میان گمراهیها و نورى در کورهاى و تاریکیها وریسمان محکم الهى و راه مستقیم خداوند بودند».
اکنون که راه خداوند نیز روشن گشت قرآن کریم میفرماید:
> ادع الى سبیل ربّک بالحکمه والموعظه الحسنه وجادلهم باللتى هى أحسن < [۱۰]
« با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشى که نیکوتر است استدلال و مناظره کن...».
بنابر این وظیفه هر مسلمان و مؤمنى است که مردم را به راه خدا یعنى ولایت ائمه معصومین علیهم السلام دعوت نماید. از این مسیر حرکت کند و مردمان را به این راه رهنمون سازد.
و باید هشیار بود که این راه اگر چه راهى است روشن و نورانى اما استقامت بر این راه، شرط اساسى پیمودن آن است. که فرمود: > وأن لو استقاموا على الطریقه لاسقیناهم ماء غدقا <. [۱۱]
« واینکه اگر آنان (جن وانس) در این راه استقامت ورزند با آب فراوان سیر ابشان میکنیم».
والبته استقامت بر این راه چه مژدهها و پاداشهاى نیکویى دارد که گواراى وجود پایداران و راد مردان این راه باد > إنّ الذین قالوا ربنا الله ثمّ استقاموا تتنزل علیهم الملائکه الا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجنه التى کنتم توعدون < [۱۲]
« به یقین کسانى که گفتند: پرودگار ما خداوند یگانه است سپس استقامت کردند فرشتگان بر آنان نازل میشوند که : نترسید وغمگین مباشید و بشارت باد بر شما به آن بهشتى که به شما وعده داده شده است».
ولى پایدارى بر این راه مشکل است و طاقت فرسا چرا که بر سر این راه راهزنى بسیار قدرتمند و هشیار چون ابلیس نشسته و قسم یاد کرده که راهیان این راه را به پرتگاهههاى هلاکت و گمراهى بیاندازد و به راههاى کور و مبهم و تاریک منحرف سازد: > قال فیما اغویتنى لأقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لاتینهم من بین ایدیهم و من خلفهم و عن ایمانهم و عن شائلهم ولا تجد اکثرهم شاکرین <. [۱۳]
« گفت : اکنون که مرا گمراه ساختى من بر سر راه مستقیم تو در برابر آنها کمین میکنم سپس از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها به سراغشان میروم و بیشتر آنها را شکر گزار نخواهى یافت».
> قال فبعزتک لأغوینهم اجمعین ،الا عبادک منهم المخلصین < [۱۴]
« گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو از میان آنها».
آرى تمام همت خود را صرف میکند تا راه خدا یعنى ولایت امیر المؤمنین و أهل بیت (علیهمالسلام) را مسدود نماید زیرا خوب میداند که اگر این راه بسته شود دیگر هیچ راهى به سوى خدا منتهى نمیشود و همه راههاى دیگر جادههاى انحرافى است که به سوى آتش دوزخ ختم میشود چناچه قرآن کریم تذکر فرموده: > وإنّ هذا صراطى مستقیماً فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله< [۱۵]
« این راه مستقیم من است از آن پیروى کنید و از راههاى پراکنده (وانحرافی) پیروى نکنید که شما را از طریق حق دور میسازد...».
پس باید ما نیز تلاش و کوشش خود را در این صرف کنیم که ارتباط خود و دیگران با راه خدا یعنى امام زمانمان، محکم سازیم و مردم را به سوى این راه بخوانیم.
آرى ! حبیب بن مظاهر آن تک سوار میدان حق و حقیقت نه تنها بنى اسد را به یارى امام زمان خویش دعوت و به صراط مستقیم فرا خواند [۱۶] بلکه در هر فرصتى که در روز تاسوعا [۱۷] و عاشورا پیش آمد سپاهیان دشمن را مخاطب قرار میداد و آنان را از خطرى که در پیش روى آنان است و انحرافى که از حق پیدا کردهاند آگاه میساخت [۱۸] و سر انجام خود نیز با استقامت و پایدارى بر این راه بر اوج افلاک قدم نهاد و جان خویش را در این طریق تقدیم و از عالم تاریک خاک تا عرش افلاک پر کشید و ما باید همیشه زمزمه لبهاى آرزومندمان این باشد.
« یا لیتنا کنا معک فنفوز فوزاً عظیماً»
« اى کاش با تو بودیم و به این رستگارى بزرگ میرسیدیم».
پی نوشت:
۱ ـ معالى السبطین ج۱ ص۳۷۲ فى شهاده الحبیب.
۲ـ سوره بقره: ۱۵۶.
۳ ـ سوره نجم: ۴۲.
۴ ـ مثل سورههاى : فاتحه: ۶، آل عمران: ۵۱ ـ ۱۰۱، انعام: ۸۷ ـ ۱۵۳، حج: ۵۴، زخرف :۴۳ و .....
۵ ـ تفسیر برهان ذیل آیه ۶ سوره فاتحه ج۱ ص۵۰ ـ ۵۲ ـ ح ۲۱ ـ ۲۲ ـ ۲۳ ـ ۲۵ ـ ۲۶ ـ ۲۷ ـ ۳۴ ـ ۳۸ ـ ۳۹.
۶ ـ مثل سورههاى آل عمران: ۱۵۷ ـ نساء ۸۴ ـ توبه: ۸۱ ـ هود: ۱۹ ـ نحل: ۸۸ ـ ۱۲۵ و .
۷ ـ تفسیر برهان ذیل آیهى ۱۹ سوره هود ج۲ ص۲۱۵.
۸ ـ مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره.
۹ ـ مفاتیح الجنان، دعاى ندبه.
۱۰ ـ سوره نحل: ۱۲۵.
[۱۱] ـ سوره جن: ۱۶.
[۱۲] ـ سوره فصلت: ۳۰.
[۱۳] – سوره اعراف: ۱۶ – ۱۷.
[۱۴]ـ سوره ص: ۸۲ – ۸۳.
۴ ـ سوره انعام: ۱۵۳.
۵ ـ معالى السبطین ج۱ ص۳۷۲، فى شهاده الحبیب.
۶ ـ همان ج۱ ص ۳۳۲، فى وقایع یوم التاسع.
۷ ـ همان ج۱ ص۳۷۴، فى شهاده الحبیب.