حضرت ام کلثـوم (۱) سلام اللّه عـلیها موقع را مناسب دانسته به منظور تذکر و تـوضیح و بیدار ساخـتـن مـردم کوفه در حالیکه با صداى بلند گریه مى کرد به سخـنرانى پرداخت و فرمود: ((ساکت شوید مردان شما ما را مى کشند و زنان شما بر ما مى گریند.))
یا اهل الکوفه سوئه ما لکم خذلتم حسینا و قتلتموه و انتهبتم امواله و ورثتتموه و سبیتم نسائه و نکبتـمـوه فـتبالکم و سحقا ویلکم اتدرون اى دواه دهتکم و اى وزر على ظهورکم حمـلتـم؟! و اى دمـاء سفـکتـمـوها؟! و اىّ کریمه اصبتموها؟! و اى صبیه سلبتموها؟! و اى امـوال انتـهبتموها؟! قتلتم خیر رجالات بعد النبىّ و نزعت الرحمه من قلوبکم، الا ان حزب اللّه هم الغالبون و حزب الشّیطان هم الخاسرون .
((واى بر شمـا اى اهل کوفـه براى چـه حسین را یارى نکردید و او را خوار شمردید و کشتـید و امـوالش را به غـارت بردید و زنانش را اسیر نمودید، مرگ بر شما، رویتان سیاه باد، واى بر شمـا آیا مـى دانید چه مصیبت بزرگى به وجود آوردید؟ و چه بار سنگینى را بر دوش کشیدید؟ و چه خونهائى ریختید، چه عزیزانى را خوار ساختید و چه دخـتـر بچـه هائى را غـارت کردید و چـه امـوالى را چپاول نمودید؟!
بهتـرین مـردان خـدا پـس از پـیامـبر را کشتـید و رحم و شفـقـت از دل شمـا خـارج شده، آگـاه باشید که حزب خـدا پـیروز و رستـگـار و حزب شیطان زیانکارند))
از سخـنان ام کلثوم صحنه یک پارچه ضجه و ناله شد، زنان موها را پـریشان و گونه ها را با پنجه مى خراشیدند و لطمه به صورت مى زدند و خاک بر سر مـى ریخـتند و صدا را به وا ویلا وا ثبورا بلند کردند و مردان گریه مى کردند و ریشها را مى کندند که چنین گریه و شیونى را کسى تا آن روز ندیده بود.(۲)
پی نوشت:
۱-آیا ام کلثوم در کربلا بوده است :
در تمام تواریخى که وقایع سال ۶۱ هجرى و داستان شهادت حسین بن على علیه السلام و اسارت اهل بیت را نوشته اند نام ام کلثوم دختر امیر مومنان به چشم میخورد که از آن جمله سخنرانى ام کلثوم در دروازه کوفه و پیام او به مدینه در مراجعت از شام میباشد.
بنابراین مسلما دخترى از امیر مومنان بنام ام کلثوم در قافله کربلا بوده منتهى آیا او دختر زهراى مـرضیه و خواهر تنى حسین و زینب است یا غیر اوست؟ مشکوک است، بلکه بر حسب روایات قـطعـى ام کلثوم به همسرى عمربن خطاب درآمد و از او داراى پسرى بنام زید و دخترى به نام رقیه بوده در سال ۵۴ در زمان حضرت امام حسن علیه السلام وفات کرده، و در سال ۶۰ و ۶۱ در قید حیاه نبوده است.
چـنانکه در وسائل الشیعه چاپ جدید ج ۲ ص ۸۱۱ از مرحوم شیخ طوسى در کتاب خلاف از عـمـار روایت کرده: جنازه ام کلثوم دختر على علیه السلام و فرزندش زید بن عمر را آوردند و حسن و حسین بن على علیه السلام و عبدالله به عمر و ابن عباس و ابو هریره حضور داشتـند، جنازه پـسر را طرف امام و مادر را پشت سر جنازه فرزند قرار دادند و گفتند: این است سنت پیامبر و دستور اسلام.
و آنانکه مـنکر این ازدواج شده اند دلیل مـتقنى ندارند چنانکه سید مرتضى علم الهدى رضوان الله تعالى علیه رساله مستقلى در این مورد نوشته و اصرار دارد که ازدواج محقق است (تنقیح المقال ۳/۷۳ بخش زنان) و مرحوم مجلسى میفرماید: از مرحوم مفید که با آنهمه اخـبار مـنکر ازدواج ام کلثوم با عمر شده عجیب است مرحوم کلینى روایت کرده پس از وفات عـمـر، عـلى عـلیه السلام آمد ام کلثوم را به خانه برد (بحار ۴۲/۱۰۹) و کتب تاریخ و تـراجم براى على علیه السلام ۱۴ پسر و ۱۹ دختر ذکر کرده اند که از جمله زینب کبرى و زینب صغـرى و ام کلثـوم (رقـیه) و ام کلثوم صغرا است و گفته اند زینب کبرا همسر عـبدالله بن جعـفـر و ام کلثوم کبرا همسر عمر بن الخطاب بوده و پس از وفات عمر به ازدواج عـون بن جعـفـر طیار در آمـد و زینب صغـرا همـسر مـحمـد بن عـقـیل بوده و ام کلثـوم صغـرا همـسر عـبدالله اصغـر بن عـقـیل بوده است، زینب کبرى و ام کلثوم کبرى دختران حضرت زهرا و زینب صغرى و ام کلثوم صغرى از سایر زنان امیر مومنان بوده اند. و حتى بعضى کنیه رقیه صغرا همسر مـسلم بن عـقـیل را نیز ام کلثوم گفته اند که با این حساب سه نفر از دختران امیر المومنین عـلیه السلام ام کلثـوم بوده اند (عـمـده الطالب فـى انساب آل ابى طالب ص ۶۳ طبقـات ج ۳ ص ۱۲. بخـش اول ریحانه الادب ج ۶ ص ۲۴۳ کشف الغمه ج ۲ ص ۶۷. اعیان الشیعه ج ۱ ص ۳۲۶ و ج ۷ ص ۱۳۶ المجدى ص ۱۲.
با این مقدمات نتیجه میگیریم که در تاریخ کربلا هر جا نام ام کلثوم آمده باید ام کلثوم صغرا مراد باشد نه کبرى دختر حضرت زهرا سلام الله علیها.
۲-مقتل مقرم ص ۳۹۲- بحار ۴۵/۱۱۲- معالى السبطین ص ۶۱- لهوف ص ۱۵۴.
نویسنده:آیت الله محمد على عالمى
منبع : کتاب آنچه در کربلا گذشت ((از مدینه تا کربلا))