مشركان سنگدل قريش، و شكنجه گران بيرحم هنگامى كه ديدند مسلمانانى كه از شر آنان به حبشه مهاجرت كرده به آسودگى زندگى ميگذرانند، و كسانى كه در مكه بسر ميبرند به پشتيبانى ابوطالب دلگرم هستند و كسى نميتواند به آنان زيانى برساند، انجمنى بزرگ تشكيل دادند و با يكديگر مشورت نموده در كشتن پيامبر همداستان شدند.
هنگامى كه ابوطالب اين خبر را شنيد جمع بنى هاشم را در درهاى كه شعب ابوطالب نام داشت جاى داد، درهاى كه روزها در برابر تابش آفتاب سوزان مكه بود، و حرارت آفتاب تا ساعاتى از شب آنجا را در آغوش داشت، جز زمين خشن و ريگزار و سنگلاخ همراه با كوه هاى برافراشته كه دره را محاصره كرده بود چيزى نداشت، از وسائل اوليه زندگى خالى بود، زنگى در آنجا در اوج سختى و مرارت قرار داشت، مرگ تدريجى بر ساكنان دره مسلط بود!!
ابوطالب از دو طرف براى دره ديده بان قرار داد، و فرزندش على را بيشتر شب ها به جاى پيامبر ميخوابانيد، مشركان ديدند با اين وضع كه حضرت شعب ميگذراند كسى را به او دسترسى نيست لذا چارهاى ديگر انديشيدند.
چهل نفر در دارالندوه اجتماع كرده پيمان بستند كه ديگر با بنى هاشم مدارا نكنند نه به آنان زن دهند و نه از آنان زن بگيرند، با ايشان خريد و فروش ننمايند و با آنان هرگز صلح نكنند مگر اين كه پيامبر را تسليم آنان نمايند تا به قتل برسانند، اين پيمان را نوشته مُهر كردند و به ام جلاس خاله ابوجهل سپردند.
بنى هاشم در محاصره شديد قرار گرفتند، هيچ كس با آنان معامله نميكرد، مگر هنگام حج كه اعراب جنگ را حرام ميدانستند و قبائل عرب براى زيارت به مكه ميآمدند، آنان نيز از شعب خارج شده از اعراب خوردنى ميخريدند و به شعب حمل كرده ذخيره مينمودند، اگر يكى از قريشيان متوجه فروش مواد غذائى به اهل شعب ميشد آن متاع را گران تر ميخريد تا به شعب نرسد يا همه جنس و ثروت فروشنده را به غارت ميبرد، هرگاه مسلمانى از شعب بيرون آمد و بر او دست مييافتند به اندازهاى او را شكنجه ميكردند تا كشته شود، كار به اندازهاى بر اهل شعب سخت شد كه صداى ناله اطفالشان از شدت گرسنگى و تشنگى به گوش اهل مكه ميرسيد و برخى از مشركين از صداى جانسوز اطفال ناراحت ميشدند تا جائى كه با پيمان و قرارداد برضد اهل شعب مخالفت مينمودند.
ابوطالب از ترس اين كه پيامبر را به قتل برسانند هرگاه آن حضرت بخواب ميرفت رختخواب خود را در يك طرف پيامبر ميانداخت و محل خواب يكى از فرزندانش را در طرف ديگر قرار ميداد و به اين صورت از رسول خدا محافظت ميكرد!!
سه سال تمام اهل ايمان بر آن همه سختى و تلخى و رنج و مصيبت و مضيقه و شكنجه بدنى و روحى استقامت ورزيد، و پايدارى نمودند تا ايمانشان محفوظ بماند و چراغ اسلام پرفروغ تر گردد و ريشه آن شجره طيبه قوى تر و محكمتر شود.
منبع : پایگاه عرفان