اگر ملاك ترس از مرگ غفلت و جهل به حقايق نباشد، يا سبب بيم از مرگ قطع از حيات و زندگى و به خيال باطل فنا و عدم ابدى نباشد، پس علت بيم و وحشت و خوف و ترس از مرگ با توجه به اعتقاد به قيامت اعمال و اخلاق زشت است كه محصولش بيترديد دوزخ و جهنم و كيفر و عقاب خواهد بود.
البته خائن و ظالم و فاسد و مفسد، و گناهكار و طاغى، و شرور و فتنه گر بايد از مرگ و انتقال به عالم آخرت كه عالم پاداش و كيفر است بترسد.
مگر افتادن در عرصه تنهائى و بييارى، و غلطيدن در ظلمات قيامت كه ثمره ظلم است، و دچار شدن به كيفر گناه و عذاب معصيت ممكن است بدون ترس باشد؟
آن كه مؤمن و دوست خدا و محبوب حق است، و با همه وجود به آئين خدا عمل كرده بايد از آخرت كه در حقيقت جاى ورود به عرصه گاه لقا، و لحظه نشستن در مقام قرب است بترسد يا از آن استقبال كند؟
ترس براى پاكان بيمعنى، و براى ناپاكان حتمى و قطعى است.
منبع : پایگاه عرفان