فارسی
چهارشنبه 03 مرداد 1403 - الاربعاء 16 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

روایت دردهای زینب (س) - اربعين

روایت دردهای زینب (س) - اربعين

اربعين است. چهل روز است كه گل هاي خوشبوي محمدي از باغستان خويش جدا گشته‌اند و باغبان خود را تنها نهاده‌اند.
اولين زائر، صحابه‌ي خاص رسول الله «جابر بن عبدالله انصاري» است كه با بدني خوشبو و ذكر گويان، بر قبر دردانة پيامبر حاضر گشته و از سوز دل سه بار فرياد مي‌زند: «يا حسين! يا حسين!» و بيهوش روي زمين مي‌افتد. عطيه، دوست جابر، او را به هوش مي‌آورد كه ناگهان جابر صدا مي‌زند: «واحبيب لايحبيب حبيبه؟؛ آيا دوست، جواب دوست خود را نمي‌دهد؟» سپس خودش جواب خودش را مي‌دهد: «چگونه جواب مرا بدهي، درحالي كه خون از رگ هاي گلويت بر سينه و شانه‌ات فرو ريخته و بين سر و بدنت جدايي افكنده است!»

لحظاتي بعد كارواني مملو از غم و اندوه از راه مي‌رسد. امام سجاد (عليه السلام) با ديدن جابر، با پاي برهنه به استقبال او مي‌آيد و اشك مي‌ريزد. جابر امام سجاد را در آغوش مي كشد و از فراق امام حسين به شدت مي‌گريد.


امام سجاد (عليه السلام) رو به جابر مي‌گويد: «جابر! جايت خالي تا ما را در وادي غربت و تنهايي كمك نمايي.»
هاهنا و الله قتلت رجالنا اطفالنا و سبيت نسائنا و حرقت خيامنا اي جابر! به خدا سوگند، در همين مكان مردان ما را شهيد نمودند، و نوجوانان ما را سر بريدند و زنان ما را به اسارت بردند و خيمه‌هاي ما را آتش زدند.»
سپس مزار تك تك شهدا را به جابر نشان مي‌دهد: «اينجا قبر علي اكبر است واينجا قبر قاسم است. اينجا قبر پدرم حسين است. آنجا كنار علقمه قبر عمويم عباس است.
زينب آرام و بي‌قرار و خسته‌دل، بر مزار برادرش نشست و صدا زد: «برادرم! پس از چهل روز تو را مي‌بينم. برادرم در ظهر عاشورا كه آمدم قتلگاه، آن قدر بدنت آماج تير و خنجر و شمشيرها گشته بود كه نتوانستم تو را بشناسم، اما اينك برخيز پس از چهل روز، اگر مرا بنگري نخواهي شناخت. موهايم سفيد گشته، كمر خم شده و ...... حتماً مرا نخواهي سناخت.»
سپس در مقابل جابر روضه خواند كه: «برادرم! تمام مصيبت‌هاي تو را تحمل كردم وتمام سفارش هايت را عمل نمودم؛ فقط از نياوردن رقيه‌ات شرمنده هستم كه او را درخرابة شام نهادم. اما حسينم! بشنو كلام خواهر خودت را، باور كن اگر اينجا نامحرمي نبود، بدنم را به تو نشان مي‌دادم تا جاي تازيانه‌ها را مشاهده كني و بدن كبودم را ببيني. برادر ... !»

 


منبع : سایت عاشورا
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

درسهائی از عقیله خاندان وحی
ابعاد شخصیتی عقیله بنی‏هاشم
سلمان بن مضارب‏
آدم ثاني و طبقهاي آسماني
مسلم بن عقيل سفیر شهادت (1)
امِ‏ حسن
بِشْرِ بنِ حسن عليه السلام‏
عبداللَّه بن حسين عليه السلام‏
خلف بن مسلم بن عوسجه
تنها سفیر بازمانده از مردان

بیشترین بازدید این مجموعه

عبداللَّه بن عقيل‏
حارث بن امرؤالقيس كندى
بكير بن حر رياحى‏
کرامات حضرت عباس (ع)
حضرت اباالفضل (ع)؛ پدر فضيلت ها و نيكي ها
ابعاد شخصیتی عقیله بنی‏هاشم
درسهائی از عقیله خاندان وحی
تنها سفیر بازمانده از مردان
آدم ثاني و طبقهاي آسماني
جوانی به رنگ رسول صلی الله علیه و آله

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^