هر گياهى نظير خود را توليد مى كند و اين توليد مثل خود، از عجيب ترين تشكيلات پيچيده نباتى است كه روى مشيت و برنامه مفصلى انجام مى گيرد، شما شكل هاى متعارف و رايج آن را بارها ديده ايد، براى مزيد بصيرت نمونه هايى از اشكال ديگر مى آوريم:
گل ها و گروه هاى مختلف نباتى بر اثر دارا بودن كارخانه ها و غدّهاى خاصى، به تهيه انواع مختلف شيره ها كه هر يك از آنها مورد توجه نوع خاصى از حشرات است، پرداخته و حشرات خاصه را به دور خود جمع مى كنند تا در مقابل، اين جمع كردن حشرات نيز وسيله تلقيح آنها باشند، در نتيجه بذر لازم براى توليد نبات و گل هاى سال آينده و نسل آينده به وجود آيد!
اينجا از جاهايى است كه نباتات، حيوانات را با هزينه كردن شيره هاى مختلف به مدار، رفاقت و همنشينى خود وادار مى كند، يا به عبارت بهتر، نظامات الهى، حيوانات را در خدمت توليد نباتات گمارده است.
بهتر است اين بحث پيچيده و راز مهم را با ديده يك متخصص فن كه استاد علم الحيات يا فيزيولوژى و علوم طبيعى و دكتر در فلسفه از پتيبورك و متخصص در وراثت چند نوع حشره مى باشد يعنى دكتر جان ويليام كلاتس ببينيم، مى گويد:
يكى از مسائل بغرنج عالم وجود يك نوع رابطه و علاقه اجبارى است كه در بين پاره اى از موجودات مثلًا يك گياه خاص با يك حيوان خاص مشاهده مى شود. يكى از مصاديق آن ارتباطِ مرموز و عميق، رابطه اى است كه ميان گل يوكا و مگس يوكا وجود دارد. گل يوكا سرش پايين است و مادگى يعنى قسمت ماده گل نيز از بساك يا قسمت نرِ گل پايين تر است.
كلاله يا مادگى گل كه بايد گرده به آن وارد شود به شكلى است كه ورود گرده به درون آن به خودى خود امكان ندارد، گرده يوكا توسط مگس ماده يوكا كمى پس از غروب آفتاب به مادگى حمل مى شود، بدين ترتيب كه مگس يوكا قسمتى از گرده را از بساك در دهانش گرفته به سوى كلاله پرواز نموده، تخمدان گل را مى شكافد و چند دانه از تخم خود را در آن مى گذارد و سپس روى آن را با گرده اى كه آورده مى پوشاند.
گل، دانه هاى زيادى مى دهد كه قسمتى از آن را كرم هاى نوزاد مگس مى خورند و قسمت ديگر گل هاى تازه توليد مى كند. توليد مثل گل يوكا يا بهتر بگوييم بقاى نسل اين گل از آغاز پيدايش آن تا كنون، تنها به وسيله اين مگس انجام مى گيرد! اين گل نيز به نوبه خود محل مناسبى براى بقاين سل مگس يوكاست «1».
بين انجيرهاى تجارتى نوعى از انجيرهاى مرغوب هست كه بين آنها و چند نوع از زنبورهاى كوچك نيز همين رابطه برقرار است.
خوشه هاى درخت انجير دو نوع اند عده اى هم گل هاى نر دارند و هم گل هاى ماده و عده اى ديگر فقط گل هاى ماده دارند ولى اين همه گل ها به وسيله زنبورهاى ماده تلقيح مى شوند بدين ترتيب كه مدخل اين گل ها در نتيجه وجود پوشش هاى مختلف به قدرى صعب العبور است كه حشره بى نوا به زحمت مى تواند به داخل آن راه يابد و غالباً بال هايش در سر اين كار جدا مى شود ولى عاملى مرموز او را با وجود اين همه مشكلات تحريص مى كند تا بالاخره به درون گل راه يابد.
اگر گل از آن هايى است كه هم قسمت نر دارد و هم قسمت ماده، زنبور ماده تخم گذارى مى كند و خود مى ميرد، تخم ها رشد كرده، زنبور مى شوند، زنبورهاى نر مى ميرند و زنبورهاى ماده از گل بيرون شده به گل هاى ديگر به پرواز مى آيند ولى پيش از خروج از داخل گل با گرده درون گل آغشته مى شوند تا آن را به گل هاى ديگر ببرند.
اگر گل ديگر كه زنبور بر آن مى نشيند مانند اولى نر و ماده باشد كه همان عمل گذشته تكرار مى شود و اگر گل جديد فقط ماده باشد به علت عمق زياد اين گل، زنبور بدون آن كه بتواند تخم گذارى كند پس از نشستن روى آن از آنجا مى گذرد ولى با همين مكث مختصر بر روى گل ماده، گل ماده را با گرده نر كه به آن آغشته بود و به همراه داشت تلقيح مى كند، در نتيجه اين گل بزرگ شده تبديل به انجير رسيده كاملى مى شود.
نخستين درخت هاى انجيرى كه در آمريكا آورده شد ميوه ندادند پس از مدتى متوجه شدند كه موقع حمل اين درخت ها آن زنبورها را با خود نياوردند، وقتى زنبورهاى مخصوص را نيز به آمريكا آوردند درخت ها ميوه دادند و انجير از مال التجاره هاى مهم آمريكا شد
منبع : پایگاه عرفان