آقاى «ادوارد كندى» سناتور بزرگ ممالك متحده آمريكا، در يكى از مقالات مهم خود، از تابلوى حساس مزبور، درباره انسان غربى قرن بيستم چنين پرده برمىدارد:
«نبايد در مورد اثرات وخامت بار تحولات اخير، بر مردم هند و چين اشتباه كنيم. همچنان كه خشنونت ادامه مىيابد و بمباران تصاعد بيشترى پيدا مىكند، بحران مردم هند و چين هم، پيوسته رو به افزايش است. مصيبت روى مصيبت پديد مىآيد، كودكان بيشترى يتيم مىشوند و زنان و مردان و اطفال بيشترى آواره مىگردند، و هزاران تن ديگر نيز يا مجروح يا معلول و يا كشته مىشوند، و بار ديگر بر تعداد قربانيان آمار ديگرى افزوده مىشود كه شماره آن از چند ده ميليون مىگذرد، و آن هم به خاطر چند جملهاى است كه در موافقتنامه (موافقتنامه صلح آمريكا، هند و چين) بر سر آن اختلاف است. درست است كه طرف مقابل نيز در عمليات تعرضى خود، خشونت نشان مىدهد؛ اما اين خشونت نمىتواند ما را از وظيفهاى كه در برابر كاهش سطح خشونت جنگ نسبت به غير نظاميان داريم معاف نمايد.
مردم آمريكا اين انتظار را از دولت خودشان دارند، با اين وجود از سال 1965 تاكنون كشور آمريكا 5/ 7 ميليون تن بمب بر سر مردم «هند» و «چين» فرو ريخته است كه قسمت عمده آن طى چهار سال حكومت «نيكسون» بوده است.
اين مقدار بمب، يازده برابر مقدارى است كه ما بر سر مردم «كره» فرو ريختهايم و سه برابر، بيشتر از ميزانى است كه طى جنگ دوم جهانى به كار برده شده است.
دست كم يك ميليون تن بمب، از ماه ژانويه سال گذشته به بعد، در هند و چين به كار برده شده است.
هرگز نمىتوان قبول كرد، آنچنان كه فرماندهان نظامى ما مىگويند، اين بمبارانها به مردم غير نظامى اثر چندانى نداشته باشد. مشكلاتى كه براى مردم هند و چين بار آوردهايم، تا سالهاى سال برايشان كافى است، اما در سال 1972 مردم «هر دو پاره» و «ويتنام» صرفنظر از «لائوس» و «كامبوج» شديدترين ضربات جنگ را تحمل كردهاند، در كامبوج و لائوس هم ضايعات جنگ رو به افزايش است.
در ويتنام شمالى با توپخانه و بمبهاى ما، تنها سلاح مرگ و ويرانى است كه دهها هزار تن از غير نظاميان كشته يا مجروح شدهاند.
ويتنام جنوبى هم از اين بلاها بركنار نبوده است، نزديك به دو ميليون آواره در آن سرزمين وجود دارد .
و همچنين تلفات غير نظاميان به 200 هزار تن رسيده است، و بنابر آمارى كه در «سناى آمريكا» وجود دارد كه ميانگين يك چهارم قربانيان و زخمىها كودكان زير 12 ساله هستند و نيمى از قربانيان زنان و كودكانند. (اف بر اين آدمخواران غربى و مسيحى قرن بيستم).
ميزان مصايب و شكنجههاى مردم ويتنام، خارج از تصور و ارزيابى است و به دشوارى مىتوان اثرات وخامتبار اين جنگ را بر ويرانى كانونهاى خانوادگى، و نابودى اصول زندگى و اجتماع ويتنامى برآورد كرد.
ميليونها نفر از مردم هند و چين كه از قتل و كشتار جان به لب شدهاند، براى صلح و رهايى از بمباران و قتل عام، فرياد مىكشند و استمداد مىطلبند و ما بايد اين فريادها را پاسخ دهيم. (تاكنون كه سردمداران حكومت آمريكا بر احدى رحم نكردهاند.) جنگ هند و چين سالهاست كه با مردم آمريكا همراه است و مردم اين سرزمين، نه تنها از اين جنگ خستهاند؛ بلكه خستگى بيشتر آنها از وعدهها و شعارهايى است كه براى پايان آن شنيدهاند.
آنها از اين خستهاند كه مىبيند سربازان آمريكايى را از ويتنام بيرون مىآوريم، ولى در تايلند و آبهاى اطراف ويتنام سر در مىآورند و هواپيماها و كشتىهاى جنگى ما دوباره، كار كشتار و بمباران را ادامه مىدهند» .
كشورهاى صنعتى و منفعتطلب ديگرى مانند: انگلستان، فرانسه، بلژيك و در شرق زمين مانند روسيه و ساير كشورهاى مادى و صنعتى نيز، از نظر جنايت و آدمخوارى، كشتار، غارت و يغماگرى كمتر از ممالك متحده نيستند!! فرزندان گمراه زمين، سالهاى دراز به دنبال كيمياى سعادت ديده بر معجزات صنعت و مخلوقات فكر و انديشه خود دوختند و تا جايى پيشرفتند كه از مصنوعات علم و دانش خود، بتهاى تازهاى براى پرستش و عبادت به وجود آوردند و احتياج و نياز به مصرف را، تا سر حد اسارت درآوردند.
با اين حال اكنون در اوج تمدن و فرهنگ فنى و صنعتى، سرخورده و سودا زده، به اين حقيقت اعتراف مىكنند كه راه خوشبختى، صلح و رفاه، از سوى ديگرى است. بشريت در حالى كه به غنىترين دستاوردهاى علمى و فنى، براى رفع نيازمندىهاى مادى خود، مجهز شده است؛ اما همچنان در كمبود خوشبختى و سعادت واقعى بسر مىبرد، و به اين واقعيت رسيده است كه براى رسيدن به خوشبختى حقيقى، تنها اين مقدار كمال در علم و دانش كفايت نمىكند «1».
آن وضع خونخوارى قلدران قرن بيستم، و اين اعتراف بشر متجدد، در عدم دستيابى به خوشبختى حقيقى، آيا براى اهل قرآن كه به خاطر كنارهگيرى از قرآن به نهايت درجه انحطاط و پستى رسيدهاند، وقت بازگشت به قرآن نرسيده است؟!!
در هر صورت اين همه قتل، دزدى، حقكشى، مسموميتها، راهزنىها و مجازاتهايى كه براى ارتكاب جنايتها مىشود، براى حفظ سرمايهدارى و مالكيت (بر جهان) است، و هرگز براى كشته شدن كسى كه بىجهت در ميان اين قوانين غلط از بين رفته، كسى يك قدم جلو نگذاشته است .
منبع : پایگاه عرفان