لطفا منتظر باشید

انسان قرن بيستم‏

  • تاریخ انتشار:   7 مرداد 1394
  • تعداد بازدید:   621

 

آقاى «ادوارد كندى» سناتور بزرگ ممالك متحده آمريكا، در يكى از مقالات مهم خود، از تابلوى حساس مزبور، درباره انسان غربى قرن بيستم چنين پرده برمى‏دارد:

«نبايد در مورد اثرات وخامت بار تحولات اخير، بر مردم هند و چين اشتباه كنيم. همچنان كه خشنونت ادامه مى‏يابد و بمباران تصاعد بيشترى پيدا مى‏كند، بحران مردم هند و چين هم، پيوسته رو به افزايش است. مصيبت روى مصيبت پديد مى‏آيد، كودكان بيشترى يتيم مى‏شوند و زنان و مردان و اطفال بيشترى‏ آواره مى‏گردند، و هزاران تن ديگر نيز يا مجروح يا معلول و يا كشته مى‏شوند، و بار ديگر بر تعداد قربانيان آمار ديگرى افزوده مى‏شود كه شماره آن از چند ده ميليون مى‏گذرد، و آن هم به خاطر چند جمله‏اى است كه در موافقتنامه (موافقتنامه صلح آمريكا، هند و چين) بر سر آن اختلاف است. درست است كه طرف مقابل نيز در عمليات تعرضى خود، خشونت نشان مى‏دهد؛ اما اين خشونت نمى‏تواند ما را از وظيفه‏اى كه در برابر كاهش سطح خشونت جنگ نسبت به غير نظاميان داريم معاف نمايد.

مردم آمريكا اين انتظار را از دولت خودشان دارند، با اين وجود از سال 1965 تاكنون كشور آمريكا 5/ 7 ميليون تن بمب بر سر مردم «هند» و «چين» فرو ريخته است كه قسمت عمده آن طى چهار سال حكومت «نيكسون» بوده است.

اين مقدار بمب، يازده برابر مقدارى است كه ما بر سر مردم «كره» فرو ريخته‏ايم و سه برابر، بيشتر از ميزانى است كه طى جنگ دوم جهانى به كار برده شده است.

دست كم يك ميليون تن بمب، از ماه ژانويه سال گذشته به بعد، در هند و چين به كار برده شده است.

هرگز نمى‏توان قبول كرد، آنچنان كه فرماندهان نظامى ما مى‏گويند، اين بمباران‏ها به مردم غير نظامى اثر چندانى نداشته باشد. مشكلاتى كه براى مردم هند و چين بار آورده‏ايم، تا سال‏هاى سال برايشان كافى است، اما در سال 1972 مردم «هر دو پاره» و «ويتنام» صرف‏نظر از «لائوس» و «كامبوج» شديدترين ضربات جنگ را تحمل كرده‏اند، در كامبوج و لائوس هم ضايعات جنگ رو به افزايش است.

در ويتنام شمالى با توپخانه و بمب‏هاى ما، تنها سلاح مرگ و ويرانى است كه ده‏ها هزار تن از غير نظاميان كشته يا مجروح شده‏اند.

ويتنام جنوبى هم از اين بلاها بركنار نبوده است، نزديك به دو ميليون آواره‏ در آن سرزمين وجود دارد .

و همچنين تلفات غير نظاميان به 200 هزار تن رسيده است، و بنابر آمارى كه در «سناى آمريكا» وجود دارد كه ميانگين يك چهارم قربانيان و زخمى‏ها كودكان زير 12 ساله هستند و نيمى از قربانيان زنان و كودكانند. (اف بر اين آدمخواران غربى و مسيحى قرن بيستم).

ميزان مصايب و شكنجه‏هاى مردم ويتنام، خارج از تصور و ارزيابى است و به دشوارى مى‏توان اثرات وخامت‏بار اين جنگ را بر ويرانى كانون‏هاى خانوادگى، و نابودى اصول زندگى و اجتماع ويتنامى برآورد كرد.

ميليون‏ها نفر از مردم هند و چين كه از قتل و كشتار جان به لب شده‏اند، براى صلح و رهايى از بمباران و قتل عام، فرياد مى‏كشند و استمداد مى‏طلبند و ما بايد اين فريادها را پاسخ دهيم. (تاكنون كه سردمداران حكومت آمريكا بر احدى رحم نكرده‏اند.) جنگ هند و چين سال‏هاست كه با مردم آمريكا همراه است و مردم اين سرزمين، نه تنها از اين جنگ خسته‏اند؛ بلكه خستگى بيشتر آنها از وعده‏ها و شعارهايى است كه براى پايان آن شنيده‏اند.

آنها از اين خسته‏اند كه مى‏بيند سربازان آمريكايى را از ويتنام بيرون مى‏آوريم، ولى در تايلند و آب‏هاى اطراف ويتنام سر در مى‏آورند و هواپيماها و كشتى‏هاى جنگى ما دوباره، كار كشتار و بمباران را ادامه مى‏دهند» .

كشورهاى صنعتى و منفعت‏طلب ديگرى مانند: انگلستان، فرانسه، بلژيك و در شرق زمين مانند روسيه و ساير كشورهاى مادى و صنعتى نيز، از نظر جنايت و آدمخوارى، كشتار، غارت و يغماگرى كمتر از ممالك متحده نيستند!! فرزندان گمراه زمين، سال‏هاى دراز به دنبال كيمياى سعادت ديده بر معجزات صنعت و مخلوقات فكر و انديشه خود دوختند و تا جايى پيشرفتند كه از مصنوعات علم و دانش خود، بت‏هاى تازه‏اى براى پرستش و عبادت به وجود آوردند و احتياج و نياز به مصرف را، تا سر حد اسارت درآوردند.

با اين حال اكنون در اوج تمدن و فرهنگ فنى و صنعتى، سرخورده و سودا زده، به اين حقيقت اعتراف مى‏كنند كه راه خوشبختى، صلح و رفاه، از سوى ديگرى است. بشريت در حالى كه به غنى‏ترين دستاوردهاى علمى و فنى، براى رفع نيازمندى‏هاى مادى خود، مجهز شده است؛ اما همچنان در كمبود خوشبختى و سعادت واقعى بسر مى‏برد، و به اين واقعيت رسيده است كه براى رسيدن به خوشبختى حقيقى، تنها اين مقدار كمال در علم و دانش كفايت نمى‏كند «1».

آن وضع خونخوارى قلدران قرن بيستم، و اين اعتراف بشر متجدد، در عدم‏ دستيابى به خوشبختى حقيقى، آيا براى اهل قرآن كه به خاطر كناره‏گيرى از قرآن به نهايت درجه انحطاط و پستى رسيده‏اند، وقت بازگشت به قرآن نرسيده است؟!!

در هر صورت اين همه قتل، دزدى، حق‏كشى، مسموميت‏ها، راهزنى‏ها و مجازات‏هايى كه براى ارتكاب جنايت‏ها مى‏شود، براى حفظ سرمايه‏دارى و مالكيت (بر جهان) است، و هرگز براى كشته شدن كسى كه بى‏جهت در ميان اين قوانين غلط از بين رفته، كسى يك قدم جلو نگذاشته است‏ .

 

 

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه