اين وعده پروردگار مهربان عالم است. كجا اين وعده را به بندگانش داده است؟
در قرآن كريم. كدام آيه؟ اين آيه شريفه كه عجب آيهاى است و چه نورانيّتى به دل مىدهد:
«الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»
آن كسانى كه در دنيا، با همه وجود قبول كردند كه مالك و مربّى واقعى آنها خدا است. وقتى كسى با تمام وجود باور كند كه مالكش خداست و او مملوك اين مالك است، اين قبول كردن مالكيت خدا با مملوكيت عبد، اتصال و ارتباط دارد.
امكان ندارد كسى باور كند خدا مالك او است، ولى خودش را مملوك اين مالك نداند؛ چون كسى كه مملوك بودن خود را باور نكند، يقيناً به اندازه محيط و توان خودش در دايره:
«أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى»
مىافتد.
وقتى بگويد: من مملوك نيستم، معنايش اين است كه من براى خودم ربّ و مالك هستم. اما وقتى باور كند كه مملوكِ پروردگار است، از اين مملوك اطاعت از مالك سرخواهد زد.
كسى كه مىگويد: من مملوك هستم، يعنى از خودم اختيارى ندارم و اختيار مملوك به دست مالك است، بنابراين خودم و هر چه كه دارم، مملوك پروردگار است. حال كه نسبت به خودم و هر چه كه در اختيارم هست، مملوكم، پس مالك هر فرمانى بدهد، بر من واجب است كه اطاعت كنم. اين حال همه انبيا و ائمه طاهرين عليهم السلام است.
خود را واقعاً عبد و مملوك مىدانستند، نه آزاد و پروردگار را مالك مىدانستند، لذا هر تصرّف اين مالك در مملوك را حكيمانه و عاقلانه مىدانستند و تا زنده بودند، هم نسبت به خود و هم نسبت به آنچه كه داشتند: زن، فرزند، مال و امور ديگرى كه مربوط به زندگى آنان است، در مقام فرمان بردن از مالك بودند. آيه اين را مىخواهد بگويد.
«الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»
آنان كه پذيرفتند كه الله مالك آنها است، طبعاً قبول كردهاند كه مملوك اين مالك هستند و بايد مملوك از مالك اطاعت كند، پس اطاعت كردند. اگر وقت آنها در دنيا تمام شود، مالك مىگويد: من تو را كه مملوكم هستى، مهلت داده بودم كه در اين مدت عمر از منِ مالك حقيقى فرمان ببرى. فرمانم را بردى و اكنون زمان و مهلت تو تمام شده و وقت جان دادن است.
منبع : پایگاه عرفان