فارسی
جمعه 02 آذر 1403 - الجمعة 19 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 1
100% این مطلب را پسندیده اند

جان دادن شيعه از بيان امام جواد عليه السلام‏

اين روايت را مرحوم فيض كاشانى در جلد هشتم كتاب پرقيمت «المحجة البيضاء» نقل مى‏كنند: وجود مبارك حضرت جواد الائمه عليه السلام به عيادت بيمارى رفتند. بيمار حضرت جواد عليه السلام را ديد، شروع به گريه كرد. حضرت به بيمار فرمودند: چرا گريه مى‏كنيد؟ عرض كرد: يابن رسول الله! من در دهان مرگ قرار گرفته‏ام و مى‏دانم كه از اين بيمارى نجات پيدا نمى‏كنم و امروز و فرداست كه ملك الموت به سراغم بيايد و مرا به عالم ديگر منتقل مى‏كند.

اين روايت را مرحوم فيض كاشانى در جلد هشتم كتاب پرقيمت «المحجة البيضاء» نقل مى‌كنند: وجود مبارك حضرت جواد الائمه عليه السلام به عيادت بيمارى رفتند. بيمار حضرت جواد عليه السلام را ديد، شروع به گريه كرد. حضرت به بيمار فرمودند: چرا گريه مى‌كنيد؟ عرض كرد: يابن رسول الله! من در دهان مرگ قرار گرفته‌ام و مى‌دانم كه از اين بيمارى نجات پيدا نمى‌كنم و امروز و فرداست كه ملك الموت به سراغم بيايد و مرا به عالم ديگر منتقل مى‌كند.

بيمار، شيعه قابل قبولى بود. چنانچه در روايات بيان شده است، شيعه قابل قبول آثار، علايم و نشانه‌هايى دارد. چقدر اين علائم، آثار و نشانه‌ها زيبا و پرقيمت است.

صفات شيعه قابل قبول‌

اميرالمؤمنين عليه السلام زمانى كه در كوفه، حاكم مملكت بودند، خبر مرگ شيعه‌اى را شنيدند. با پاى پياده به دنبال جنازه اين شيعه تا بيرون شهر كوفه آمدند. وقتى كه او را دفن كردند، براى تشييع كنندگان جنازه سخنرانى كوتاهى كردند كه در «نهج البلاغة» نقل كرده است.

حضرت در كنار قبر اين شيعه مقبول فرمودند:

«يرحم الله خبّاب بن الأرت»

اسم اين ميّت بود. فرمود: خدا اين مرد را مورد رحمت قرار دهد،

«فلقد أسلم راغباً»

مسلمانى، ايمان و شيعه بودنش براساس رغبت، شوق و علاقه بود. نسبت به اسلامش سست و بى‌ميل نبود.

«و هاجراً طائعاً»

او جزء مهاجرينى بود كه هجرتش فقط براى خاطر اطاعت از پروردگار بود. در اين زندگى قدم برداشت، اما قدمش الهى و پاك بود.

«و قنع بالكفاف»

نسبت به مال دنيا و زندگى، به حدّ كفايت قناعت كرد.

«و رضى عن الله»

با اين كه در دوره عمر هفتاد ساله‌اش- كه در كتاب‌ها نوشته‌اند- مصائب و شكنجه‌هاى زيادى ديد، ولى اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند: او از خدا رضايت داشت و با خدا خوش بود.

«و عاش مجاهداً»

در تمام دوران زندگى خود، براى خدا كوشش كرد و زحمت كشيد.

تشبيه مرگ به حمام‌

اين بيمارى كه حضرت جواد عليه السلام به عيادتش آمده بودند، شيعه قابل قبولى بود.

حضرت فرمودند: چرا به خاطر مردن گريه مى‌كنى؟ عرض كرد: مردن، جان كندن، فراق و انتقال به عالم بعد خيلى سخت است. اما جواب امام عليه السلام چه بود؟

امام مانند قرآن كريم، حجّت پروردگار بر بندگان است. حجّت؛ يعنى عمل امام بايد الگوى ما باشد و حرف امام را صد در صد قبول كرد؛ چون حرف امام، حرف خداست.

حضرت به او فرمودند: اگر انسانى از نوك سر تا نوك پا، پوست بدنش بيمارى تاول بگيرد. تمام تاول‌ها پر از چرك و خون شود. اين تاول‌ها باز و زخم شود، باز روى آن تاول بزند و از علاج آن نااميد شوند، شخص بيمار چه حالى دارد؟ معلوم است كه بدترين حال را دارد. شخص نااميد، بدترين حال را دارد.

حضرت جواد عليه السلام فرمودند: اگر به اين بيمار خبر بدهند كه حمّامى مخصوص علاج اين بيماران افتتاح شده است كه اين بيمار اگر درون آب اين حمام برود و درآيد، همين كه آب روى سرش مى‌آيد و تا آخر بدن را فرامى‌گيرد، تمام اين تاول‌ها را خوب مى‌كند و پوست بدن را مانند زمان ولادت از مادر، سالم مى‌كند، اين بيمار با شنيدن اين خبر چه حالى پيدا مى‌كند؟

معلوم است بعد از اين خبر، بهترين حال را دارد. بعد حضرت فرمودند: گريه نكن، مرگ براى انسان‌هاى خوب مانند آن حمّام است كه مانند شستن خود از رنج‌ها، غم‌ها، تنگناها، ناراحتى‌ها، سختى‌ها و شدايد است. اين كه خوشحالى دارد.


منبع : پایگاه عرفان
  • شیعه
  • بیماری
  • اندوه دل
  • حمام
  • نجات
  • جان دادن شیعه
  • 0
    100% (نفر 1)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه


     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^