مراسم شام شهادت امام هادی علیه السلام با سخنرانی استاد حسین انصاریان و مداحی حاج محمد رضا طاهری در حسینیه شهدا، هیئت ایثار گران نبی اکرم صلوات الله علیه برگزار شد.
وارث: مراسم شام شهادت امام هادی علیه السلام با سخنرانی استاد حسین انصاریان و مداحی حاج محمد رضا طاهری در حسینیه شهدا، هیئت ایثار گران نبی اکرم صلوات الله علیه برگزار شد.
در ادامه خبر متن سخنان استاد حسین انصاریان را می خوانید:
حکایت غريب شاه حسین يا غريب شاهي در آفریقای جنوبی
افريقاي جنوبي سفري داشتم كه مسير هوايي حدود ۱۱ ساعت است. سه شهر مهم دارد ژوهانسبورگ، پروتريا، كيپ تاون هر سه شهر را من رفتم چون سخنراني براي شيعيان آن منطقه داشتم وقتي كه رفتم كيپ تاون (كه در ساحل اقيانوس اطلس و اقيانوس هند است) در آنجا به من گفتند در كوهستانهاي اين شهر تقريباً در قله يكي از تپههاي كوهستان يك قبر است برويم زيارت. با دوستان رفتيم مقبره آبادي بود با چهار تا گلدسته بود و حرم و جداً پر از معنويت قبر يك آخوند بود، به نام غريب شاه حسین يا غريب شاهي اصالتاً از سرزمين هند است بر اثر نشاط و تحرك و شدت تبليغات دين انگليسيها او را از هند به ژوهانسبورگ تبعيد ميكنند كه در آن زمان پايتخت آفريقاي جنوبي بوده و آفريقا هم تحت نظر دو گروه بود فرانسويها و انگليسيها.
خوب حساب بكنيد از خود هند تا آفريقاي جنوبي الان با هواپيما شايد نزديك ۱۲ ساعت باشد حدود ۱۰ هزار كيلومتر و آن وقت هم كه ماشين و هواپيما نبود اين روحاني را با كشتي ميآورند به ژوهانسبورگ.
نلسون ماندلا، یک کتابی نوشته است که به فارسی هم ترجمه شده است. یک آفریقایی سیاه پوست از رستم دستان ما قویتر، پرکارتر، با استقامت تر بوده است. 29 سال در زندان بود. من زندانش را دیدم. یک جزیره در اقیانوس اطلس، زندانش بود. برای اینکه از 4 یا 5 قرن پیش تا زمان نلسون، تمام آفریقا به دست سفید پوستان دزد و خائن انگلیسی و فرانسوی بود. چنان این ملت سیاه پوست را اسیر کرده بودند که اگر یک سیاه پوست در کشورش می خواست از شهری به شهر دیگر برود باید گذرنامه بگیرد. الان هم این رفتار در آمریکا با سیاه پوستان انجام می شود. نگاه اسلام به سیاه پوستان چگونه بود؟ تز اسلام این است: هیچ امتیازی برای عرب و غیر عرب، سیاه پوست و سفید پوست نیست. در پیشگاه خدا مساوی بودند. خدا با رنگ و شکل کاری ندارد.
هرچه با تقواتر، نزد خدا بامقامتر
ابولهب از قبیله ی قریش و عموی پیامبر بود. طایفه ی قریش یک نسل زیبا و ریشه دار بود. یک فرد سفیدپوست زیبا و پولدار بود، اما چون با حق مخالف بود خدا در قرآن به او می فرماید بریده باد دست ابولهب. اما احترام زیادی با یک شخص سیاه پوست، با موهای پیچیده و کم پشت و پابرهنه به نام بلال قائل است. يا أَيُّهَا النّاسُ إِنّا خَلَقناكُم مِن ذَكَرٍ وَأُنثىٰ وَجَعَلناكُم شُعوبًا وَقَبائِلَ لِتَعارَفوا ۚ إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ اللَّهِ أَتقاكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ1؛ ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ (اینها ملاک امتیاز نیست) گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!
سیاه پوستان را نلسون ماندلا نجات داد. دست سفیدپوستان را از منابع قیمتی و ارزشمند خودشان قطع کرد اما نگذاشته بودند که سیاه پوستها دانشمند شوند. برای همین بعد از پیروزی انقلاب نلسون ماندلا برای راه انداختن سیستم مخابرات، معادن و صنعت الکترونیک نیازمند به سفیدپوستان بودند.
پیش بینی های جغرافیایی قرآن
قرآن در دو شهر مکه و مدینه نازل شد. در مکه درخت سبز نمی شود. در زمان پیامبر صلوات الله علیه بر طبق قرآن "لم یزرع" است. اگر دیدید در مکه درختی سبز شده بدانید خاکش را از جای دیگر آورده است. هنوزم آب ندارد. مکه و مدینه لوله کشی آب و گاز ندارند. باز مدینه چاه آب و مزرعه و کشاورزی داشته است. این آیات در مکه نازل شده است.
مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ - بَیْنهَمَا بَرْزَخٌ لَّا یَبْغِیَانِ2 ؛ دو دريا را پيش راند تا به هم رسيدند ، ميانشان حجابی است تا به هم در نشوند.
دو اقیانوس چسبیده به یکدیگر هستند، بین آنها یک پرده ای وجود دارد که آب آنها مخلوط نمی شود. من رفتم و دیدم کنار تنگه ی امید که یک بار کریستف کلمپ در اشتباه در سفرش آنجا را پیدا کرده و خودش و مسافرهایش را نجات داده است. یک طرف اقیانوس هند است که تا خود هند ادامه دارد. یک طرف اقیانوس اطلس است که تا کنار اقیانوس منجمد جنوبی ادامه دارد.
4میلیارد و 500 میلیون سال است که زمین به وجود آمده است. در خطبه اول نهج البلاغه دیدم که در چه زمانی آب در کره ی زمین بوجود آمد؟ حداقل 2 میلیارد سال است که این اقیانوسها به هم چسبیده است. اقیانوس اطلس مثل آب تهران شفاف است و کف آن دیده می شود، اما اقیانوس هند شفاف نیست. میلیاردها سال است که این دو اقیانوس کنار یکدیگرند و آب آنها با هم مخلوط نشده است. پس معلوم می شود عالم خدا دارد و نبوت پیامبر صلوات الله علیه درست است. اگر جهان خدا نداشت یا نبوت پیامبر درست نبود، پس این حرفها را پیامبر از کجا آورده است؟
معلوم می شود پیامبر صلی الله علیه با یک علم بی نهایتی در پشت پرده ارتباط دارد. ایمان به پیامبر نیاز به 5 دقیقه تفکر دارد. گوش به سفسطه ها، حرف ماهواره و لائیک ها ندهید. گوش به سخن خدا و پیامبر دهید. خدا را باور کنید. باور کردن خدا و نبوت پیامبر صلی الله علیه که کاری ندارد.
دفاع از تشیع و اسلام تا پای جان
غریب شاه حسین به ژوهانسبورگ می آید، محل حکومت فرانسوی ها و انگلیسها. سیاه پوستها که از هیچ چیز خبر نداشتند. به مدرسه و دانشگاه راه نمی دادند. او اصلا اسمی از اهل بیت علیهم السلام و اسلام نمی آورد و خودش را معرفی نمی کند. اما رفتارش، کردارش، ادبش، نرمی، فروتنی، تواضع و... سوال برانگیز می شود. از او میپرسند شما چه کسی هستی؟ تابع چه دینی هستی؟ اصالتا ایرانی بوده است. آخرش به التماس افتادند که بگو دینت کیست. گفت دین اسلام ولی نگفت شیعه هستم.
اصلاً آرام نميگيرد بلند ميشود بين اين سياهپوستها ميچرخد اعتقادات حقه را اخلاق حسنه را عمل صالح را جا كه نداشته توي كوچه، توي خيابان و توي خانههايشان تبليغ ميكند. کم کم مردم را با دین و اهل بیت آشنا کرد. به او گفتند حرف نباید بزنی، گفت نمی شود باید حرف بزنم، حرفهای خوبی میزنم. با هواپيما از ژوهانسبورگ تا كيپ تاون حدود دو ساعت فاصله است. حالا آن ۲۰۰۰ كيلو متر آن هم با قاطر يا اسب دست و پا بسته چقدر طول ميكشد بايد آن زمان را حساب كرد كه مركب حيواني در روز چقدر ميتوانسته برود شبها هم كه راه نميرفتند. همينجا كه محل دفنش است دست و پا بسته ميآورند و در جنگلی كه حيواناتی مثل گراز، خرس، شير، گرگ وجود دارد، می اندازند. خدا وعده داده است که شیعه را حفظ میکند. گرگ او را نمی خورد.
وقتی با آن حال فوت می کند. مردم همانجا دفنش می کند و برایش حرم می سازند. گنبد، گلدسته و خادم دارد. خدمتی که به شیعه انجام داده است من یک میلیونش را هم انجام نداده ام. نه با زبان، بلکه با اخلاق و عمل و رفتار. رفتار خوب غوغا می کند.
مردی از شام وارد مدینه شد. دید یک اسب سواری بسیار با وقار است. وقتی فهمید امام حسن مجتبی علیه السلام است شروع به گفتن فحش و ناسزا به ایشان و پدر بزرگوارشان نمود. اما امام حسن مجتبی علیه السلام حرف ایشان را قطع نکرد. ادب شیعه این است که حرف طرف مقابل را تا انتها گوش کند. حضرت به او فرمود اگر مسافری بیا به منزل من، اگر قرض داری، بیا قرضت را ادا کنم. گفت من فقط یک حاجت دارم، تو بوی نبوت می دهی، دعا می کنم این زمین فروبرود و من در آن غرق شوم. بعد از آن شیعه شد.
منبع : وارث