فارسی
سه شنبه 01 خرداد 1403 - الثلاثاء 12 ذي القعدة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

تسويل نفس برادران حضرت يوسف عليه السلام‏

هنگام غروب، ده برادر با پيراهن خون آلود نزد پدر آمدند:

«وَ جاؤُ عَلى‌ قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ»
خونى كه به پيراهن بود، خون دروغين بود، نه خون حضرت يوسف عليه السلام.
پيراهن را با خون دروغين نزد پدر آوردند و حرف‌هايى زدند كه بعضى از اين حرف‌ها كه در قرآن آمده است را ذكر مى‌كنم. وقتى پيراهن را نشان دادند، به دروغ گفتند:
«فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ»
پسرت را گرگ خورد، اين هم پيراهن خونى او. حضرت يعقوب عليه السلام اصلًا باور نكرد كه حضرت يوسف عليه السلام را گرگ خورده باشد. با اين كه ده پسر، همه با هم و به طور دسته جمعى گفتند كه پسرت را گرگ خورده است، اما اين سخن هيچ تأثيرى در حضرت يعقوب عليه السلام نگذاشت. فقط به آنها گفت:
«بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»
«بل»؛ يعنى اين كه گرگ فرزند مرا خورده باشد، دروغ است. نفس و باطن شما اين دروغ را سر هم كرده است.
روانكاوى انبياء عليهم السلام چقدر دقيق است. اصلًا ما روانشناسى مانند انبيا و ائمه عليهم السلام در عالم نداريم. علل، سبب و فلسفه معاصى و زشتى‌هايى كه مردم مرتكب مى‌شوند را دقيقاً بيان مى‌كنند.
در ادبيات عرب «بل» براى اضراب است؛ يعنى از سخن قبل به سخن ديگر تكيه كردن و اين كه كلام شما به هيچ عنوان قابل باور نيست،
«بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ»
فرمود: هر ده نفرى شما بيمارى تسويل نفس داريد و باطن شما زشتى را در برابر شما آرايش داده است كه ارتكاب آن براى شما آسان شود و شما نيز راحت مرتكب شديد. چرا به گردن گرگ مى‌گذاريد؟


منبع : پایگاه عرفان
  • تسويل نفس‏
  • تسويل نفس برادران حضرت يوسف عليه السلام‏
  • برادران حضرت يوسف عليه السلام‏
  • حضرت يوسف عليه السلام‏
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب


    بیشترین بازدید این مجموعه


     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^