يكى از زنان كه بهشت مشتاق او بود و رغبت شديدى به او داشته، آسيه همسر فرعون است. يك خانم جوان مصرى كه همسر پادشاه و از تمام امكانات رفاهى برخوردار است و قدرت دوم مملكت مىباشد، كسى هم جرأت مقابله و مخالفت با او را ندارد.
با شنيدن مسائل الهى از زبان موسى، باطن او بيدار مىشود، مىفهمد زن فرعون بودن، نشستن بر سر اين سفرهها، به گردن انداختن طلا و جواهرات، بها دادن به اين فرهنگ و اين نوع زندگى اشتباه است. توبه كرد، يك توبه واقعى و حقيقى.
فرعون فهميد كه اين زن به خدا ايمان آورده و قيامت را باور دارد، موسى را به پيغمبرى قبول كرده و خدا را عبادت مىكند. طبق آيات قرآن و روايات وقتى فرعون از او نااميد شد، او را محكوم كرد و دستور داد كه سربازان او را به روى زمين بخوابانند و دو مچ پا و كف دستانش را با ميخهاى بزرگ به زمين بدوزند و يك سنگ بسيار سنگين را از بالا چنان روى بدن او بيندازند كه تمام اسكلت او روى زمين و زير سنگ خورد بشود. كاخ، طلاها و ملكه بودن را از او مىگيرند، مىخواهند او را بكشند، ولى مىگويد: براى من مهم نيست. آن چيزى كه براى من مهم است خدا و دين خدا است. من با كشته شدن، خاموش نمىشوم. بدن را از من مىگيريد، اما روح من پيش پروردگار مىرود و بعد هم شهيد شد. پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد: بهشت عاشق و مشتاق اين زن است.
منبع : پایگاه عرفان