استاد انصاریان طی سخنانی در حسینیه آیتالله شهید صدوقی یزد در دهه سوم صفر 95 با بیان اینکه، یک حادثه بسیار زشتی به نام شیعه از زمان وجود مبارک حضرت زین العابدین شکل گرفت که تا روزگار حضرت امام رضا(ع) ادامه داشت، اظهار کرد: امام چهارم، حضرت امام باقر، امام صادق، موسی ابن جعفر و امام هشتم(ع) در برابر این حادثه، سخت و به شدت موضعگیری کردند، و اگر موضعگیری این امامان الهی و ملکوتی نبود معلوم نبود چه بلای خطرناکی سر شیعه بیاید.
وی ادامه داد: هنوز رگههای آن حادثه تلخ در بعضی از بیسوادهای شیعه کار میکند. حادثه هم این بود که گروهی جذب همه گناهان شدند و دامن به هر گناهی آلوده کردند، در جامعه هم رفت و آمد میکردند، و اگر شیعه نابی یا یک گروهی از شیعه به اینها میگفتند چرا غرق در انواع آلودگیها هستید و چرا هر گناهی را مرتکب میشوید؟ میگفتند ما دلگرم به اهل بیت(ع) هستیم و اگر عرق میخوریم، زنا میکنیم، ربا میخوریم و اگر رابطه نامشروع داریم، چون اهل بیت را دوست داریم و شیعه هستیم، آنها ما را نجات میدهند.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: چنین افرادی، با این فکر غلطشان، ائمه(ع) را بیمه کل گناهان معرفی کرده و خدا را بیکار کردند و گفتند همه کارها دست اهل بیت است و قیامت هم هیچ کس جرات ندارد به ما بگوید بالای چشمت ابروست، آنها شفاعت میکنند و دستمان را میگیرند و نجاتمان میدهند. تلخی این حادثه برای این بود که همه حرامهای قرآن به تعطیلی کشیده میشد و پروردگار عالَم را هم از مالک «الیوم الدینی» حذف میکردند و این خیلی فکر خطرناکی بود.
استاد انصاریان ادامه داد: تیر سه شعبه این فکر، هم توحید، هم قرآن مجید و هم اهل بیت(ع) را هدف قرار داده بود و به غلط به فکرها منتقل میکردند که اهل بیت، یک نیروهای قوی هستند که قیامت جلوی فرشتگان و جلوی خدا میایستند و به فرشتگان میگویند حق بردن اینها را به جهنم ندارید. در روزگار ابی عبدالله(ع) هنوز این فکر شکل نگرفته بود لذا امام در نامهها، سخنرانیها و در پیامهایشان درباره شیعه این موضع را ندارند اما از زمان امام زینالعابدین(ع) شروع شد.
وی افزود: من یک بار در کتابهای فیض کاشانی، غزلی را دیدم که تکان خوردم. ماحصل آن غزل این است که فیض به پروردگار میگوید این نمازی که من میخوانم، بدنش را که تو دادی، زبان خواندنش را تو دادی، آرواره خواندنش را تو دادی، فکر خواندنش را تو دادی، آب وضویش را تو دادی، خاک تیمم را تو دادی، شکل حمد و سوره و رکوع و سجود را هم تو دادی، خب من نماز میخوانم چه طلبی از تو دارم؟ هیچ چیز این نماز که برای من نیست.
این مفسر برجسته قرآن کریم اظهار کرد: خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: ایها الناس نه یا ایها المؤمنون، «ایها الناس انتم الفقرا الی الله»، اصلاً وجود شما نیاز محض است، شما هیچ ناحیهای از وجودتان و زندگیتان استقلال ندارد، نیاز است و گدا هستید. من در خرمآباد قصد منبر رفتن داشتم که شخصی، بغل منبر بلند شد و گفت: «برای سلامتی آیت الله» اسم من را هم برد، من نشستم روی منبر و گفتم آیت یعنی نشانه، تو چه چیز من را نشان خدا دیدی؟ آیا این حرف شما درست است؟
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم ادامه داد: در سوره واقعه درباره قرآن میخوانید: «فلا اقسم بمواقع النجوم» خدا میگوید: «لو تعلمون» اگر بفهمید این قسم من عظیم است، خداوند متعال، رسیدن به اسرار قرآن را از ما میخواهد نه قرائت برای مردهها و در مجالس ختم، باید جان بکَنیم تا آیات قرآن را بفهمیم که زندگی انبیاء و ائمه را پیدا کنیم. قرآن میگوید عیسی(ع) را از شر یهود، به طرف خودم بالا آوردم و میگویند در مقام چهارم این عالم است اما ما هم نمیدانیم کجاست و آدرس اینجاها را هم قرآن و روایات ندادند.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم با اشاره به روایتی از امام محمدباقر(ع) اظهار کرد: ایشان میفرماید: یاران واقعی امیرالمؤمنین(ع) در صفین، به چهل نفر نمیرسیدند، لذا جنگ شکست خورد. اوج جمعیت شیعه در کربلا بوده که همه را قطعه قطعه کردند، ابی عبدالله(ع) در نامهاش با خط خودش به برادرش نوشت و گفت: «انما خرجت لطلب الاصلاح فی امت جدی و ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بصیرة جدی»، کسی در دایره اصلاح قرار نگیرد که شیعه نیست و مثل بقیه است.
وی درباره موضعگیری امام صادق(ع)، در مقابل جریان انحرافی در شیعه اظهار کرد: در روایت کافی آمده است که یکی از شیعیان گفت: یابن الرسول الله در این شهر مدینه مردمی هستند که گناه برایشان خیلی ساده است و هنگامیکه به آنان میگوییم چرا اینکار را انجام میدهید، میگویند ما دلگرم به اماممان جعفر صادق(ع) هستیم که روز قیامت به داد ما میرسد.
استاد انصاریان ادامه داد: راوی میگوید رنگ امام صادق(ع) دگرگون شد و معلوم میشود مطلب خیلی خلافی را شنیده که رنگش دگرگون شده است و به من فرمود: شیعه من، کسی است که از وقتی وارد زندگی میشود تا جنازهاش را به قبرستان میبرند، لقمه حرام از گلویش پایین نمیرود. ما در شیعیانمان حرامخور نداریم، اگر آدم، خدا و قیامت را قبول داشته باشد، قدم به طرف مال مردم و به سمت مال حرام برنمیدارد.
این مفسر برجسته قرآن کریم یادآور شد: مرحوم آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری، در میوهها به انگور خیلی علاقه داشت، یکی از شاگردان خوبش که خیلی هم به من محبت داشت، عالِم بسیار وارستهای بود، گفت یک روز حاج شیخ عبدالکریم به من و سه چهار نفر دیگر گفتند میخواهم بازدید کسی بروم، شماها هم با من بیایید، یک خانه بزرگی در قم بود و خیلی هم صاحبخانه خوشحال شد، به کارگر خانهاش گفت برو در باغچه، انگور خوب بچین و بیاور، هر چه به حاج شیخ عبدالکریم تعارف کرد که انگور خوبی است، گفت میل ندارم، بعد هم بازدید تمام شد و بلند شدیم و بیرون آمدیم.
وی خاطرنشان کرد: آخوندهای دیگر خداحافظی کردند و رفتند، من هم به حاج شیخ عبدالکریم گفتم چرا انگور نخوردی؟ گفت باشه اما پس من تا زنده هستم تعریف نکن، گفتم عهد شرعی میکنم، گفت: هر جا میروم مهمانی عروسی، ولیمه غذا یا میوه اگر حرام باشد، تا دستم را دراز میکنم، شکمم به شدت حال عکس میگیرد برای استفراغ کردن و به من میگوید شیخ حرام است، دستت را بکش کنار، من هم دستم را کنار میکشم بنابراین شیعه حرام نمیخورد.
این استاد اخلاق حوزه علمیه قم اظهار کرد: یک طلبه، یک وقت به من گفت: من چطوری منبر بروم؟ گفتم این کتابها را مطالعه کن، بعد روی منبر نشستید، یک دانه مستمع را ببین که آن هم پروردگار است؛ چون اگر او را نبینی و مردم را ببینی، منحرف میشوی بنابراین فقط او را ببین، آن یک مستمع هم همه پرونده منبرهایمان را در قیامت محاسبه میکند.
منبع : پایگاه عرفان