وجود مبارك أبى عبدالله الحسين عليهالسلام در شب عاشورا مىتوانستند دست مبارك خود را بلند كنند و بفرمايند: خدايا! بعد از اين همه سال حسين بودن، از تو
تقاضايى دارم و آن اين است كه: تمام دشمنان مرا از بين ببرى تا بقيه عمر خود را با
خانوادهام زندگى كنم و راحت بميرم. خدا نيز دعاى او را برنمىگرداند و مستجاب مىكرد.
از ويژگىهاى انسانهاى مؤمن، صبر است و به همديگر نيز صبر را سفارش مىكنند. قرآن مجيد در سى جزء، يكصد و چهارده سوره و بيش از شش هزار آيه، بالاترين مقام را براى صابران قرار داده است؛ يعنى آن چه خدا به صابران عطا كرده است، به هيچ طايفهاى در عالم عطا نمىكند. بارها اين آيه در قرآن تكرار شده است:
«وَبَشّرِ الصَّبِرِينَ» بين من و صبر كنندگان؛ كسانى كه خود را در حريم الهى و دين نگه مىدارند، بشارتى است. اينها با نگهداشتن خود، به گناه آلوده نمىشوند، چون گناه خروج از حريم حق و مربوط به حريم شيطان است. آن كسى كه اهل گناه است، حزب شيطان است. كسى كه در فرار كردن و خوددارى از گناه است، در حريم حق و رفيق حضرت حق است. عبد، آشنا و محرم حضرت حق مىشود. اين معناى صبر است.
كسانى كه خود را در حريم حق نگهدارند، سود اين نگهداشتن خود، آلوده نشدن به گناه است. حريم حق از عبادت موج مىزند. در حريم حق، بىكارى و سستى از عبادت وجود ندارد، بلكه انسان در عبادت فعّال است، يعنى خود را در كنار همه عبادات قرار مىدهد و از عبادت جدا نمىشود.
هميشه نماز، روزه، جهاد، زكات و اخلاق همراه او مىباشد؛ يعنى با همه حقايق، ارتباط عملى دارد. كسى كه در حريم حق است، عاشقانه اهل عبادت است و بىكار نيست.
جمعيتى در كنار مسجد كوفه نشسته بودند. اميرالمؤمنين عليهالسلام وارد مسجد شدند و فرمودند: اينها چه كسانى هستند؟ گفتند: يا على! اينها اهل حق هستند.
فرمودند: اهل حق يعنى چه؟ گفتند: اينها هيچ كارى در اين عالم ندارند، شبها
در خانه استراحت مىكنند و روزها اهل فكر، ذكر و ورد هستند.
حضرت فرمودند: زندگى آنها از كجا اداره مىشود؟ گفتند: عدهاى از مردم با علاقه زياد اينها را از نظر مادى اداره مىكنند. حضرت فرمودند: پس اينها با سگان كوفه چه فرقى دارند؟ آنها هم كارى ندارند و مردم نيز به سگها محبت دارند و استخوانها را جلوى آنها مىريزند.
منبع : پایگاه عرفان