شيخ عبدالنبى مىگويد: درب خانه حاجى سبزوارى را زدم، خودشان در را باز كردند، گفتم: طلبهاى هستم، تهران درس مىخوانم و اهل نور مازندران هستم.
امكان دارد كه من چند دقيقه شما را ببينم؟ فرمود: تشريف بياوريد. تا جايى كه فرصت بود، خدمت اين مرد الهى نشستم و بعد گفتم: ما با همشهرىهاى خود به زيارت وجود مبارك حضرت رضا عليهالسلام مىرويم.
حاجى با اين عظمتش كه در قرن سيزدهم، فيلسوف شهير دنيا بوده است، وصيت كرده بود كه جنازه مرا مقابل قبرستانى كه جاده مشهد از آن مىگذرد دفن كنيد تا زوّارى كه از آنجا رد مىشوند، گرد و غبار قاطر و اسب آنها روى قبر من بريزد، شايد به گرد و غبار زوّار امام هشتم عليهالسلام خدا به من رحم كند. ما چه مىدانيم امام، عالم ربانى، فقيه جامع الشرايط و مؤمن واقعى كيستند و چه جايگاهى دارند؟
گفتم: آيا به من اجازه مىدهيد كه مرخص شوم؟ فرمود: بفرماييد. با آن وقار و عظمت تا درب حياط مرا بدرقه كردند و دو ريال به من دادند و فرمودند: اين كمبود خرج مسافرت تو، از پشت پستوى حجره بيرون بيا، كيمياى تو نزد امام صادق عليهالسلام است، نه ميان كتابهايى كه مشغول خواندن آنها هستى و درب خانه را بست.
اگر گنج مىخواهى، نزد امام صادق عليهالسلام برو. هميشه گنج، در فرهنگ شيعه، ولايت ائمه طاهرين و اطاعت از اين ذوات مقدسه پيدا مىشود. نظر رسول خدا صلىاللهعليهوآله را درباره صبر ببينيد. من اين تعبير پيغمبر صلىاللهعليهوآله را در هيچ يك از موارد اخلاقى نديدهام: مهر، فروتنى، تواضع، خشوع، خضوع، خاكسارى، كرامت، اين تعابير فقط درباره صبر آمده است:
«الصبر كنزٌ من كنوز الجنه»
صبر، خود را نگهداشتن در حريم توحيد، ايمان و حلال و حرام خدا، گنجى از گنجهاى بهشت است. هر كسى كه صبر دارد، زمين و خرابه وجودش از گنج خدا آباد و پر است.
منبع:صبر از ديدگاه اسلام،
منبع : پایگاه عرفان