.. يك سوم ديگر دين، عمل صالح است؛ انجام واجبات، كارهاى مثبت، انجام عبادات و اعمال خوب كه تكليف انسان است نيز يك سوم دين است، كه معامله كردن انسان با پروردگار از طريق رفتارهاى مثبت، واجبات و عبادات انجام مىگيرد.
اگر در ارتباط با پروردگار و مردم، از انسان غير از اين عمل سر بزند، طبق آيات قرآن، معصيت و گناه است و تعابير قرآن در هر دو ناحيه نيز عجيب و لطيف است.
مثلًا در ارتباط با پروردگار، ذكر ركوع يا يك بار «سبحان ربى العظيم و بحمده» است يا سه بار «سبحان الله». اگر انسان با پروردگار عالم در رفتار عبادتى درست معامله نكند و از آن كم بگذارد، مثلًا در ركوع بگويد: «سبحان ربى العظيم وبحمده»
صبر از ديدگاه اسلام، ص: 90
«هاء» را نگويد، نماز او باطل است. يعنى يك «هاء» نيز در معامله با پروردگار بايد رعايت شود. در معامله با مردم نيز همين طور است، بايد روش و منش معامله با مردم مثبت، خير، نيك و خوب باشد. من از پياده رو رد شوم، به ديوار كاه گلى مواجه شوم، صاحبش را هم نمىشناسم، يك كاه از اين ديوار جدا مىكنم و بعد دور مىاندازم. نظر قرآن مجيد در مورد اين پر كاه چيست؟ آيا من مسئول هستم؟
من كار بد يا خلافى مرتكب شدهام؟ خدا در قرآن مجيد مىفرمايد:
«وَ نَضَعُ الْمَوَ زِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَمَهِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْا» «1» كار خود خداوند است، چون فاعل «نضع»، «نحن» است كه در اين فعل پنهان است و مربوط به شخص پروردگار است.
مىفرمايد: ما ترازوهاى خود را بر اساس انصاف و عدالت در قيامت برپا مىكنيم. از زمان حضرت آدم عليهالسلام تا آخرين فرد از نوع شما كه به دنيا آمد و روز
قيامت برپا شد، به كسى كمترين ظلمى نخواهد شد.
اخلاق خدا غير از اخلاق ما است. خدا اين گونه نيست كه در قيامت، در برخورد با فرعون، نمرود، يزيد، شمر، شاه، كارتر، لنين، شارون و بوش عصبانى شود و بگويد: چون شما اين همه جنايت مرتكب شدهايد، من بيش از آن جنايات شما را جريمه مىكنم. خدا اين گونه نيست.
خدا كيفر گناهكاران را بر اساس گناهشان و پاداش خوبان را بر اساس كرم خود، غير از خوبى خوبان به آنها مىرساند؛ يعنى اگر هر نمازى از نظر مالى مثلًا صدهزار تومان مىارزد، پروردگار بزرگ عالم صد ميليارد تومان مىپردازد، ولى در كيفر بدكاران، مطابق بدى آنان جزا مىدهد.
جريان آن پر كاه در اين قسمت آيه معلوم است:
«وَ إِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّهٍ مّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا» اگر وزن كار، عمل و رفتار شما با من، يا با مردم به اندازه دانه ارزن باشد، خود من او را در قيامت حاضر مىكنم، در ترازو گذاشته، محاسبه مىكنم و با شما برخورد مىكنم.
شما يك «ها» از نماز را نگفتيد. دقت نكرديد و يك جاى موضع وضو را به اندازه نوك سوزن آب نرسانديد، غسل كرديد، اما مانعى به اندازه سر سوزن روى دست و سينه شما بود كه قابل ديدن بود. همه اينها را به حساب مىكشم. معامله شما با پروردگار در عمل، بايد با عمل صالح باشد؛ يعنى عمل قابل قبول و رفتار و منش شما با مردم نيز بايد مثبت باشد.
اگر كسى بىعلت به كسى نگاه تند كرده باشد، در روز قيامت آن را محاسبه مىكنند. حتى در قيامت، كسى به عنوان تحقير كردن كسى، در مقابل ديده يك نفر ديگر، با ابروى خود اشاره تحقيرآميز كرده باشد، آن را حساب مىكنند. اين آيات خيلى جالب است:
«وَ السَّمَآءَ رَفَعَهَا وَ وَضَعَ الْمِيزَانَ* أَلَّا تَطْغَوْاْ فِى الْمِيزَانِ» مىفرمايد: تمام آسمانها و زمين بر اساس معيار و ميزان حق است و به شما سفارش مىكنم كه در اين فضا، با معيار و ميزان متحد شده، از موازين لازمى كه براى زندگى شما، در رابطه با خودم و مردم قرار دادهام، تجاوز نكنيد.
«وَ أَقِيمُواْ الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ»
چه در ارتباط با من و چه در ارتباط با بندگان من، انسانهاى با انصاف و عادلى باشيد،
«وَ لَا تُخْسِرُواْ الْمِيزَانَ» در ارتباط با من و بندگانم، كم نگذاريد.
وقتى بنده من از شما خريد مىكند، حتى اگر كافر، مشرك، بىدين و خلاف كار است، اگر از شما جنس خواست، با اندازهاى درست به او جنس بده و اگر مىخواهيد عبادت كنيد، عبادت شما بر اساس فقه باشد، كه ميزانِ پروردگار در عبادت است...
منبع:صبر از ديدگاه اسلام،
منبع : erfan.ir