رسول خدا صلى الله عليه وآله در مورد صبر مىفرمايند: صبر صابران را در چهار موقع مىتوانيد ببينيد:
«فالصبر على أربع شعب»
صابران در چهار شعبه، صبر را خرج مىكنند. چون قيامت را باور دارند و در باور قيامت، بهشت و جهنم را لحاظ مىكنند و مشتاق بهشت هستند. همه بايد مشتاق بهشت باشند. بهشت، وعده قطعى خدا به خوبان عالم است. اما انسان مشتاق بهشت:
«سلا عن الشهوات»
از همه خواستههاى غيرمعقول، غيرمنطقى و غيرمشروع جدا زندگى مىكند.
وقتى به او سخت مىگذرد، صبر مىكند. رنج مىكشد، اما صبر را پيشه راه خود مىكند. مىبيند كه همه نوع گناه فراهم است، ظاهر گناهان نيز خيلى لذيذ است، ولى به خاطر اشتياق به بهشت، از گناه چشم مىپوشد و مىگذرد؛ با خواستههاى نامشروع زندگى نمىكند.
اما شعبه دوم صبر؛ صابران واقعا از دوزخ بيم دارند و مىترسند. انبيا نيز از دوزخ مىترسيدند:
«إِنّى أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ» ديگران مىخواستند به جهنم بروند، اما حضرت نوح عليه السلام مىفرمود: من از
عذاب روز قيامت بر شما مىترسم.
خداوند در قرآن، در سوره نور، درباره اميرالمؤمنين، فاطمه زهرا، حضرت مجتبى و امام حسين عليهمالسلام مىفرمايد:
«يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَرُ»از روزى كه دلها و چشمها از ترس دگرگون بود، اينان با وجود معصوم بودن، از آن روز مىترسيدند.
بخش عمدهاى از مردم، بسيار شجاع هستند. از حضرت زهرا عليها السلام نترس تر هستند. به قدرى شجاع هستند كه اگر به آنها بگوييد: به واسطه گناهى كه داريد مىكنيد، عذاب در انتظار شما است، با حالت تمسخر، به شما، جهنم، قيامت و به خداى برپا كننده قيامت مىخندند. آيا شجاعت از اين بالاتر وجود دارد؟
نقل مىكنند، حضرت زهرا عليهاالسلام به اميرالمؤمنين عليهالسلام عرض كرد: على جان! وقتى بند كفن مرا باز كردى و صورتم را روى خاك گذاشتى و روى قبرم را بستى، زود نرو.
كنار قبرم بنشين، با آن صداى ملكوتى، براى من قرآن بخوان كه من دچار وحشت برزخ نشوم. اگر از قيامت نترسم، در همه چيز بىترمز هستم. ترس از قيامت؛ يعنى باور داشتن قيامت كه بهترين، قوىترين و نيرومندترين نگهدار باطنى انسان با ايمان در برابر گناهان است. نمىگذارد حتى انسان يك پر كاه از ديوار مردم جدا كند.
شخص بزرگوارى كسى را ديد كه با رنگ پريده و لاغر نشسته است، آمد سلام و احترام كرد، از او سؤال كرد: چه گرفتاريى داريد كه به خاطر آن گرفتارى، رنگ شما زرد و بدنتان لاغر است؟ گفت: بله، جديدا گرفتارى سختى براى من به وجود آمده است كه آرامش مرا برده است، گفت: گرفتارى شما چيست؟ گفت: تازه به شك افتادهام، تا ديروز منكر صد در صد بودم و اصلًا باور نداشتم، اما از ديروز به شك افتادهام كه آيا قيامت وجود دارد يا نه؟ همين شك مرا به اين روز انداخته است.
مگر امكان دارد كسى قيامت را باور داشته باشد و اين همه فساد از او صادر شود؟ مال مردم را بخورد؟ ظلم به ديگران كند؟ بدانيد مؤمن به قيامت، منظم و متين است. گرسنگى مىكشد، ولى صبر مىكند و خود را به حرام آلوده نمىكند.
صبر از ديدگاه اسلام،
منبع : پایگاه عرفان