بعضى از مردم كم و بيش با معارف الهيه سر و كار دارند، تصور مىكنند كه صبر از اخلاق انبيا، اوليا و اهل ايمان است و ارتباطى با ملكوت عالم و با پروردگار مهربان ندارد و صبر تنها رشته اخلاقى با عظمتى است كه مورد محبت پروردگار و عنايت او است و از بندگان خواسته است كه با آراسته شدن به صبر، با اين رشته
اخلاقى، بخشى از خير دنيا و آخرت خود را تأمين كنند.
اما بايد گفت: اين تصورى نادرست است. چرا كه وجود مبارك حضرت حق خودش نيز اهل صبر است و در حقيقت، صبر، اخلاق پروردگار است. به پيامبر بزرگوار خود، حضرت داود عليهالسلام خطاب كرد:
«اوحى الله الى داود! تَخلَّقْ بِاخْلاقى فَانّى انا الصبور»
اى داود! متخلق به اخلاق من شو و به اخلاق من آراسته شو. پروردگار نفرمود:
«صابر»، با اسم فاعل، بلكه حضرت حق با صفت مشبّهه يا صيغه مبالغه كلمه صبر را به كار گرفته است، در اين گفتار «فانّى انا الصبور» من خدايى هستم كه صبر جزء ذات من است و صبر من، صبرى بىاندازه است.
با همين صبر نيز بسيارى از بندگانش را نجات داده است و بر اساس صبر، به تمام گنهكاران و مفسدان مهلت داده، براى جريمه آنها، عجله و شتاب نكرده
است. حتى خدا در قرآن مجيد فرموده است: گاهى بدكاران، مجرمان، آلودگان
و پليدان نزد انبيا و پيغمبر عظيم الشأن اسلام عليهمالسلام مىآمدند و اصرار مىكردند كه اگر
در حرفهاى خود راستگو هستى كه مجرم، آلوده و گناهكار كيفر دارد، به خداى خود بگو: اكنون ما را كيفر كند كه پروردگار درباره آنها مىفرمايد: اينها اهل استعجال هستند:
«وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ» ولى پروردگار در مقابل گستاخى و شتاب ورزى اينها براى عذاب شدن، كرارا در قرآن مجيد به آنها پيغام داد: در عذاب شدن عجله نكنيد. من اين خواسته شما را قبول نمىكنم.
اين صبور بودن پروردگار است كه با كسانى كه با او دشمنى كردند، آيات و انبيا را استهزاء كردند، در برابر دستورهايش تكبر كردند و باز مىگويند: اگر اين حرفها راست است، به پروردگارت بگو كه اكنون ما را عذاب كند، ولى خدا مىفرمايد:
به اينها بگو: من اين دعاى شما را مستجاب نمىكنم. شما به زندگى ادامه بدهيد، عذاب وقت معينى دارد كه در آن شتاب نمىكنم. درخواست شتاب در عذاب نكنيد. آن وقت معنايش اين است كه شما جرم را به نهايت برسانيد و ديگر اميدى به توبه كردن شما نباشد.
اما اكنون گناهان شما به نهايت نرسيده و اين اميد هست كه روزى بيدار و بينا شويد و توبه كنيد. شما كه در آينده ممكن است خوب شويد، من چرا الان شما را نابود كنم، صبر مىكنم، شايد خوب شويد و به جاى عذاب، بهشت را نصيب شما كنم. اين نمونهاى از صبر خدا است.
خداوند اهل عجله و شتاب نيست. به همين خاطر انبيا در مقابل فشارهايى كه از بدكاران متوجه آنها بود، صبور بودند و تحمل داشتند و مانند خود پروردگار، منتظر توبه تائبان و بازگشت گناهكاران بودند. نهصد و پنجاه سال تحمل پيغمبرى در برابر آن همه آزار و فشار، تحمل كمى نيست، بلكه شگفتانگيز است.
منبع:صبر از ديدگاه اسلام،
منبع : پایگاه عرفان