صبر به انسان ارزشى مىدهد كه انسان را حفظ مىكند. بىصبرى؛ يعنى به سوى بىارزشى حركت كردن. هر قدم و نقطهاى از آلودگى، يك قدم دور شدن از خدا، ائمه، انبيا و فرشتگان عرش است.
ارزش انسان به قدرى بالا است كه خدا زلف شما را با هر ملائكهاى گره نزده است، بلكه زلف شما را فقط به فرشتگان عرش و اطراف عرش گره زده است. بقيه فرشتگان در آن مقام نبودند كه زلف آنها را به شما گره بزنند.
بار ديگر از ملك پرّان شوم
آنچه اندر وهم نايد آن شوم
طيران مرغ ديدى تو ز پايبند شهوت
به در آى تا ببينى طيران آدميترسد آدمى به جايى كه بجز خدا نبيند
بنگر كه تا چه حد است مكان آدميت «مَن كَانَ يَرْجُواْ لِقَآءَ رَبّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَلِحًا وَ لَا يُشْرِكْ بِعِبَادَهِ رَبّهِ أَحَدَا» «3» فرشته كجا و انسان با ارزش كجا؟ اگر بعضى از روايات در كتابهاى بسيار قوى ما نباشد، انسان باور نمىكند كه مقام انسان تا اين حد بالا باشد. سعى من اين است كه مطالب خيلى بلند را نگويم و همچنين سعى من اين است كه دين را در آن حد عالى و تا آنجايى كه صد در صد به آن يقين دارم، براى مردم بگويم.
مرحوم كلينى «4» كار بسيار مهمى انجام داده است. او حدود هفده هزار روايت را در ده جلد به نام «اصول كافى» جمعآورى كرده است.
او در اول اين كتاب نوشته است: آن رواياتى كه بين خودم و پروردگار- كارى به علماى ديگر ندارم، كه بعضى از روايات كتاب مرا بررسى كنند و بگويند: به نظر ما اين روايت ضعيف است- و طبق قواعدى كه خودم به آن مطمئن بودم، رواياتى را كه بين خودم و خدا حجت بوده است كه ذكر آنها در قيامت مرا گرفتار نكند، در اين كتاب نوشتم. اين گونه از قيامت مىترسيدند. مگر هر قلمى را بايد برداشت و هر چيزى را نوشت و هر حرفى را زد؟ حسابرسى در آنجا عجيب دقيق است.
منبع : پایگاه عرفان