قم - دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی گفت: من برای مردمی که پای منبرها نمیروند، در نماز جمعهها نمیآیند، اهل پرسیدن نیستند، با لباس ما مخالف هستند، دلم میسوزد؛ روز قیامت، هر مرد و زنی که نرفته تا دین و تکلیفش را بفهمد، قطعاً جهنمی است.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در شاه چراغ شیراز، به احترام ویژه و خاص انسان نزد پروردگار اشاره و اظهار کرد: تکالیفی که برعهده انسان قرار داده شده به این کیفیت و گستردگی به جن ارائه نشده است، قرآن میفرماید: در بین طایفهٔ جن هم مؤمنِ معتقد به قرآن، معتقد به رسالت پیغمبر(ص)، معتقد به خداوند وجود دارد. از اینهمه تکلیف و مسئولیت، یک عدد آن هم به هیچ حیوانی ارائه نشده است. معلوم میشود که انسان بیش از همهٔ فرشتگان و بیش از همهٔ جن که شعور دارند، درک دارد و بیش از همهٔ موجودات زندهٔ عالم مورد احترام پروردگار است.
پروردگار رشحه و شعاعی از آزادی خود را به انسان مرحمت کرده است
وی درباره دلایل ارزش فوق العاده انسان گفت: خداوند در قرآن میفرماید: «و لقد کرمنا بنی آدم»، ما همهٔ فرزندان آدم را گرامی داشتیم و ارزش دادیم و ارزش انسان به رنگ و قدرت و صورت نیست، بلکه به عقل و آزادی است. پروردگار عالم، ما را مجبور خلق نکرده بلکه پروردگار عالم یک رشحهای و شعاعی از آزادی خود را به ما مرحمت کرده است. در دعای کمیل میخوانیم: «فانک فعال لما تشاء»، تو در رفتارت و کارت هیچ اجباری نداری، در چهارچوب اجبار حبس نیستی و آزاد هستی. شعاعی از آن آزادی را در ما قرار داده و ما را مجبور نیافریده است که در اعمالمان، رفتارمان، کردارمان و اخلاقمان از خودمان اختیاری نداشته باشیم. اگر ما را مجبور آفریده بود، هیچ پیغمبری به رسالت مبعوث نمیشد، چون وقتی ما مجبور باشیم، هیچ پیغمبری نمیتواند جهت کار ما را عوض کند و نمیتواند بگوید این کار را انجام دهید یا ندهید؛ اگر ما را مجبور آفریده بود، ثواب و کیفری در کار نبود، بهشت و جهنمی در کار نبود. قیمت اعمال مثبت ما که عکسالعمل قیامتی آن بهشت است، برای آزادی ماست و بهشت تجلی عقل، آزادی و تکالیف ماست؛ اینگونه به ما ارزش دادهاند.
استاد انصاریان در خصوص ارزش انسان به کلامی از امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره و تصریح کرد: امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «اصل الانسان لبه»، همهٔ وجود تو مغزت و خِردت است وگرنه غیر از مغز و خرد، همهٔ این وجود را که همهٔ حیوانات هم دارند. این گوشت و این اعصاب و این خون و این استخوان و این غضروف و این معده و این روده را همهٔ حیوانات دارند و حقیقت تو، ریشهٔ تو، اصل تو، خرد توست.
کتابی در جهان نیست که بهاندازهٔ قرآن به عقل احترام گذاشته باشد
وی در پاسخ به اینکه خداوند در قرآن چندبار به عقل احترام کرده است؟ گفت: کتابی در جهان نیست که بهاندازهٔ قرآن به عقل احترام گذاشته باشد؛ فلاسفهٔ غرب مثل دکارت که روزگاری به اصالتالعقل معتقد بودند، درباره قرآن، روایات و عقل دارد، یک سخن مانند قرآن ندارند. هزار بار قرآن مجید کلمهٔ عقل، اندیشه، فکر و شعور را بهکار گرفته است.
استاد انصاریان درباره علت تکرار هزار باره عقل در قرآن گفت: تکرار بارها و بارهای عقل در قرآن بهخاطر عظمت و ارزش عقل است که مقام نبوت را به انبیاء داده، عقل است که مقام امامت را به ائمه(ع) داده و در روایاتمان است خدا کسی را که میخواست به پیغمبری انتخاب کند، عقل او را در روزگارش از همه پختهتر و کاملتر میکرد. قرآن میفرماید: «و لقد کرمنا»، ما برای عقل و اختیار انسان ارزش قائل شدیم. «و حملناهم فی البر و البحر»، تمام پهنهٔ دریاها و قارهها را محل رفتوآمد انسان قرار دادیم. «حملناهم»، این رفتوآمد در سطح دریاها اعماق دریاها و خشکیها به خواست خداست و اگر او به انسان کمک نمیکردم، انسان چگونه میخواست از این طرف اقیانوس به آن طرف اقیانوس برود!؟ روزی که آیه «و یخلق ما لا تعلمون»، نازل شد، سخن از قاطر و اسب بود، اما آخر آیه گفت: «و یخلق ما لا تعلمون»، بعداً هم وسیلههایی را ایجاد میکنم که شما امروز که قرآن نازل میشود، نمیدانید آنها چیست. لذا به فکر بشر انداخت که دوچرخه، موتور، قطار، ماشین، هواپیما و قارهپیما بسازد.
سفره حرام جاده انحرافی و کار خود بنی آدم است
وی ادامه داد: خداوند می فرماید: من رزق تمام بنیآدم و نه فقط مردم مؤمن، «رزقناهم» یعنی رزق آسیایی، آفریقایی، آمریکایی، اروپایی و اقیانوسیهای را حلال و پاک و پاکیزه قرار دادهام؛ اگر بشر سر سفرهٔ حرام مینشیند، کار خودش است و کار من نیست. آنچه که من برای او تهیه دیدم، «کلوا من الطیبات، کلوا مما رزقناهم، حلالا طیبا»، اصلاً روزی نجس و حرام برای یک نفر مشخص نکردم، همه اینها جادهٔ انحرافی و کار خود بنیآدم است.
خدا دین نیمهکاره ندارد
استاد انصاریان گفت: اینکه برخی می گویند فقط خدا را قبول دارم و عاشق خدا هستم، ولی توجهی به قرآن، نبوت و امامت ندارم؛ این دین خدا نیست! دین خدا کامل است، «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی»، خدا دین نیمهکاره ندارد؛ حتی زمان انبیائش هم دین نیمهکاره نداشت و آنها هم اسلامشان به تناسب زمانشان کامل بود. «ان الذین آمنوا و علموا الصالحات اولئک هم خیر البریه». آراستگان به ایمان، انجامدهندگان عمل صالح از هرچه موجود زنده در این عالم است، بالاتر و بهتر هستند. این ارزش مؤمن است. انسان یک ارزش عام دارد: «فضلناهم علی کثیر مما خلقنا» و یک ارزش خاص دارد که از ایمان و عمل صالح او نشئت گرفته است.
وی درباره ارزش مؤمن به روایتی مهم اشاره و اظهار کرد: امام هشتم از موسی بن جعفر، از حضرت صادق، از امام باقر، از زینالعابدین، از ابیعبدالله، از امیرالمؤمنین(ع)، از پیغمبر(ص) نقل میکنند که پیغمبر فرمودند: «ان المؤمن افضل من ملک المقرب»، وزن مؤمن از وزن جبرئیل، میکائیل، عزرائیل، اسرافیل و ملائکه مقرب بالاتر است. ما یک فضیلت عام داریم، چون انسان هستیم و یک فضیلت خاص داریم، چون مؤمن و دارای عمل صالح هستیم.
استاد انصاریان ادامه داد: پروردگار عالم اگر ما را مکلف کرده و مسئولیت بهعهدهٔ ما گذاشته، از ما به انجام هر کار خیری دعوت کرده است، «و افعل الخیر»، هر کار خیری، بهخاطر ارزشمان است؛ اگر بنده ارزش یک شتر را داشت، اصلاً خدا تکلیف به او ارائه نمیکرد و میگفت بگذار بچرد، چاق شود، تمام شود و بمیرد؛ اما خداوند در قرآن میفرماید: «ایحسب الانسان ان یترک السدی» انسان مورد احترام من است، انسان ارزش عقلی و ارادی دارد، ارزش دارد که منِ پروردگار، او را به حریم تکالیف راه داده ام تا مقرب و خاص من شود؛ این انسان میارزد.
به تکالیفی که از منبرها شنیده اید، عمل کنید
استاد انصاریان با بیان اینکه واجب و لازم است که ما بخشی از این تکالیف خودمان را بشناسیم؛ گفت: «لا یکلف الله نفساً الا وسعها»، کتاب خدا، روایات پیغمبر(ص) و اهلبیت(ع) تکالیف ما را روشن کردهاند؛ اما مگر میشود انسان یک یا دو سال همهٔ آیات و همهٔ روایات را بخواند!؟ انسان باید تکالیف را برای نمونه بگوید؛ به آن تکالیفی که ما از طریق منبرها، نماز جمعهها و سخنرانیها شنیدهایم، عمل کنیم. حالا به یک جریانی برمیخوریم که نمیدانیم تکلیف ما در این جریان چیست؛ آنجایی که تکلیف خود را در یک جریان، حادثه، اتفاق، امر مالی، ازدواج و امر معاشرتی نمیدانبم و برایمان روشن نیست، وظیفه و تکلیف چیست؟
اگر از پرسیدن حیا کنید، منشأ این حیا حماقت است
وی ادامه داد: پروردگار عالم فرموده است: «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون»، بین شماها متخصصان تکلیفشناس هستند و همیشه هم بودهاند. یک زمانی خود رسول خدا(ص) بوده، یک زمانی ائمه(ع) بودهاند، یک زمانی در گذشته فقهای بزرگ بودهاند و این رشته جریان داشته و اکنون هم هستند آنهایی که تکلیفشناس هستند و باید رفت از آنها پرسید. پیغمبر اکرم(ص) میفرمایند: اگر از پرسیدن حیا کنید، منشأ این حیا حماقت است و اگر از پرسیدن حیا نکنی و بروی بپرسی، منشأ این حیای مثبت، عقل و خرد است.
استاد انصاریان عقل انسان را به عنوان هشداردهنده دوری از گناهان دانست و گفت: من برای مردمی که پای منبرها نمیروند، در نماز جمعهها نمیآیند، اهل پرسیدن نیستند، با لباس ما مخالف هستند، دلم میسوزد؛ قرآن در سورهٔ «تبارک الذی بیده الملک» می فرماید: روز قیامت، هر مرد و زنی که نرفته تا دین و تکلیفش را بفهمد، قطعاً جهنمی است. گماشتگان خدا در جهنم با جهنمیها صحبت میکنند: چرا شما به جهنم آمدید؟ «الم یأتکم نذیر»، در دنیا که بودید، کسی نیامد تا شما را از این عذاب هشدار بدهد؟ خدا میداند که چقدر هشداردهنده فرستاده است! 124 هزار پیغمبر، دوازده امام، از عصر غیبت کبری تاکنون، هزاران عالم ربانیِ دلسوز و عقل خود انسان.
وی افزود: اگر هشداردهنده در مملکت، شهر، محله و خانواده داشتید، چرا به جهنم آمدید؟ جوابشان این است: «لو کنا نسمع»، اصلاً ما نرفتیم که سخن هشداردهندگان را بشنویم و مخالفشان بودیم، فحش شان هم میدادیم؛ «او نعقل»، اصلاً دربارهٔ عاقبت خودمان فکر نکردیم که یکروزی کارمان به اینجا میکشد.
اسلام راه و دستگیره نجات پروردگار است
استاد انصاریان در پایان گفت: سؤال کردن و گوش دادن بسیار خوب است، انسان را از جهنم نجات می دهد، اگر دوهزار استاد خارجی و داخلی را به اینجا بیاورید و من هم حرفم را بزنم، نمی تواند به یک کلمه و آیهٔ قرآن یا روایتی که میخوانم، ایراد علمی بگیرد. اسلام ایراد ندارد، اسلام کمال، راه و دستگیره نجات پروردگار است.
انتهای پیام/
منبع : پایگاه عرفان