آثار عشق و مهرورزى به اهل بيت عليهم السلام چه در دنيا و چه در آخرت به اندازهاى است كه در اين نوشتار نمىگنجد، براى نمونه به روايتى بسيار مهم در «تفسير الكشاف الزمخشرى» كه از تفاسير مهم اهل سنت است و در سه روايت از كتب شيعه اكتفا مىكنيم.
«عن النّبى أنَّهُ قالَ: مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ مُحَمَّدٍ ماتَ شَهِيْدَاً ألاوَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ مُحَمَّدٍ ماتَ مَغْفُوراً لَهُ ألاوَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ مُحمَّدٍ مات تائِباً ألاوَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ مُحمَّدٍ ماتَ مُؤمِنَاً مُسْتَكْمِلَ الإيمانِ ألاوَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ مُحَمَّدٍ بَشَّرَهُ مَلَكُ المَوتِ بِالْجَنَّةِ ثُمَّ مُنكَرٌ وَنَكِيرٌ ألاوَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ مُحمَّدٍ يُزَفُّ الى الجنَّةِ كَما تُزَفُّ الْعَرُوسَ إلى بَيْتِ زَوْجِها ألا وَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ مُحَمَّدٍ فُتِحَ لَهُ فِى قَبْرِهِ بابانِ إلى الْجَنَّةِ ألاوَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ مُحَمَّدٍ جَعَلَ اللَّهُ قَبْرَهُ مَزارَ ملائِكَةِ الرَّحْمَةِ ألاوَمَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آلَ محمَّدٍ ماتَ على السُّنَةِ وَالجَمَاعَةِ..» «1».
از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله روايت شده است كه فرمود:
هر كس بر محبّت آل محمد بميرد شهيد مرده است، آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمد بميرد آمرزيده مرده است، آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمد بميرد در حال توبه مرده است، آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمد بميرد مؤمنى مرده است كه ايمانش را كامل كرده، آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمد بميرد ملك الموت و سپس نكير و منكر او را به بهشت مژده مىدهند، آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمد بميرد چون عروسى كه به خانه داماد برده مىشود، به بهشت مىبرند، آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمد بميرد، در قبرش دو در به سوى بهشت باز مىشود، آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمد بميرد، خدا قبرش را زيارتگاه فرشتگان رحمت قرار مىدهد، آگاه باشيد! هر كس بر محبّت آل محمد بميرد، بر روش پيامبر و گروه مؤمنان مىميرد...
اعمش «1» مىگويد: براى حج خانه خدا از ديارم به سوى مكه بيرون رفتم، هنگامى كه مسافتى طولانى پيمودم زن كورى را در كنار جاده ديدم كه مىگفت: به حق محمد و آلش ديده را به من برگردان، از گفتارش به شگفت آمده، به او گفتم: چه حقى محمد و آلش بر خدا دارند؟! در حالى كه خدا بر آنان حق دارد نه آنان بر خدا، به من گفت: اى احمق! خاموش باش، به خدا سوگند او از انسان خشنود نمىشود مگر انسان به حق آنان قسم ياد كند، اگر آنان را بر خدا حقى نبود به آن قسم ياد نمىكرد، گفتم: خدا در كجا سوگند ياد كرده است؟ گفت در سوره حجر آيه هفتاد و دو:
[لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ] «1».
[اى پيامبر!] به جان تو سوگند، آنان در مستى خود فرو رفته و سرگردان بودند.
من نسبت به دليلى كه برايم آورد قانع نشدم، هنگامى كه از حج برگشتم در همان محل او را بينا ديدم كه مىگفت:
أَيُّها النَّاسُ أحِبُّوا عَلِيّاً فَحُبُّهُ يُنْجِيْكُمْ مِنَ النّارِ.
اى مردم! على را دوست بداريد و به او عشق بورزيد كه محبّت او شما را از آتش رهايى مىبخشد.
به او سلام كرده، از شأن و وضع او پرسيدم، به من گفت: محمد و على نزدش آمدند و محمد صلى الله عليه و آله با دست مباركش بر ديده او كشيد و او بينا شد و به او گفت: در همين جا بنشين تا مردم از حج برگردند و آنان را آگاه كن كه محبّت على از آتش نجاتشان مىدهد «2».
بُرَيْد عِجْلِى مىگويد: نزد حضرت امام باقر عليه السلام بودم كه مسافرى از خراسان در حالى كه پياده طى طريق كرده بود، به محضر آن بزرگوار آمد و دو پايش را كه قسمت قسمت شكافته بود نشان داد و گفت:
به خدا سوگند! مرا چيزى جز محبّت شما اهل بيت از جايى كه آمدهام نزد شما نياورد، حضرت امام باقر عليه السلام فرمود:
«وَاللَّهِ لَوْ أَحَبَّنا حَجَرٌ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنَا وَهَلِ الدّينُ إلّاالحُبُّ» «1».
به خدا سوگند اگر سنگى ما را دوست داشته باشد خدا او را با ما محشور مىكند و آيا دين جز عشق و محبّت است؟
به اين نكته بسيار مهم بايد توجه داشت كه براى نجات نبايد فقط به محبّت تنها اكتفا كرد، لازم است زلف محبّت را به زلف عمل صالح و اجراى احكام حق و فرهنگ اهل بيت عليهم السلام گره زد تا باب نجات به روى انسان بازگردد، اين حقيقتى است كه از روايات هم استفاده مىشود، از حضرت امام رضا عليه السلام در اين زمينه روايت شده است:
«لاتَدَعُوا الْعَمَلَ الصَّالِحَ وَالإجْتِهادَ فى الْعِبادَةِ إِتِّكالًا عَلى حُبِّ آل مُحَمَّدٍ لا تَدَعُوا حُبَّ آلَ مُحَمَّدٍ والتَّسْلِيمَ لأمْرِهِمْ إِتِّكالًا عَلى الْعِبادَةِ فَإِنَّهُ لايُقْبَلُ أَحَدُهُما دُوْنَ الآخَرِ» «2».
كار شايسته و كوشش در عبادت را با تكيه بر محبّت آل محمد رها نكنيد و محبّت آل محمد و تسليم نسبت به امر آنان را با تكيه بر عبادت وامگذاريد زيرا يكى از آن دو بدون ديگرى پذيرفته نخواهد شد.
منبع:فرهنگ مهرورزى،
منبع : پایگاه عرفان